همانطوری که دولت افغانستان علمایی در اختیار دارد که به نفعش فتوا صادر میکنند، طالبان نیز علمای طرفدار خود را در افغانستان و بیرون از آن دارند که میتوانند جنایتهای طالبان را مشروعیت ببخشند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۷ ۱۳۹۷/۳/۱۶ | کد خبر: 151729 | منبع: | پرینت |
درخصوص فتوای اخیر ۲۵۰۰ تن از علمای مذهبی افغانستان برضد گروههای مخالف مسلح دولت افغانستان نباید بزرگنمایی کنیم و راجع به آن به صورت مبالغهآمیز حرف بزنیم.
این فتوا میتواند ابزاری تبلیغاتی برای دولت افغانستان برای به چالش کشیدن طالبان و دیگر گروههای جنگطلب فراهم کند، اما هرگز نمیتواند به صورت مستقیم در تضعیف این گروهها تأثیری داشته باشد.
جنگ فعلی در افغانستان جنبههای پررنگ سیاسی و استخباراتی دارد و نمیتوان با صادر کردن چند صفحه فتوا تکلیفش را برای همیشه روشن کرد. پهلوهای سیاسی و اقتصادی جنگ کنونی افغانستان را نمیباید در هیچ لحظهای از یاد برد.
مشکل دیگری که ما با آن در این زمینه مواجه هستیم ایناست که همانطوری که دولت افغانستان علمایی در اختیار دارد که به نفعش فتوا صادر میکنند، طالبان نیز علمای طرفدار خود را در افغانستان و بیرون از آن دارند که میتوانند جنایتهای طالبان را مشروعیت ببخشند.
دولت کمونیستی نجیبالله هم چندین هزار ملا در اختیار داشت که از دولت معاش میگرفتند و به نفعش تبلیغات میکردند، ولی این تبلیغات سود چندانی برای دولت نجیب در پی نداشت. تا وقتی که اجماعی گسترده در مورد جنگ فعلی افغانستان در میان علمای مذهبی افغانستان و جهان اسلام به وجود نیاید ما نباید توقع داشته باشیم که تروریستها با صدور "فتواهای فرمایشی" متقاعد به ترک ترور و کشتار شوند.
اگر ما بخواهیم برخوردی درست با پدیدۀ تروریسم در افغانستان داشته باشیم ناگزیریم که شناخت درست و همهجانبه از این پدیده به دست بیاوریم. حقیقت آن است که اختلافهای سیاسی در افغانستان ریشه در کشمکش و ستیزه بر سر تصاحب قدرت سیاسی دارد. اختلافهای ایدیولوژیک، ابزارهایی به دست سیاستمداران هستند برای رسیدن به این هدف اصلی.
برجسته کردن بعد دینی حرکت طالبان و دیگر گروههای تروریستی مصداق آدرس غلط دادن است. تا وقتی ما به این نکته توجه نکنیم که بیشترینۀ اختلافها و کشمکشهای سیاسی در افغانستان، اختلاف بر سر چگونگی تقسیم قدرت است و نه چیزی بیشتر از آن، و البته کشورهای خارجی در راستای اهداف خود به آتش این اختلافها هیزم میریزند، نمیتوانیم تحلیل درستی از اوضاع سیاسی افغانستان ارائه کنیم و راهحلهایی برای نابسامانیها و آشفتگیهای موجود پیشنهاد دهیم.
از جمله گروههایی که در فربه کردن بعد دینی طالبان و دیگر گروههای جنگطلب نقشآفرینی کردهاند گروه دینستیزان است. دینستیزان با بزرگنمایی جنبه دینی عملکرد طالبان میخواهند بر این نکته پای بفشارند که اسلام، دین خشونت و جنگ و خونریزی است. شاید اینگونه برخورد با پدیدۀ تروریسم بتواند تشفی خاطری برای دینستیزان باشد، اما گرهی از کار فروبستۀ ما نگشاید.
مهران موحد
>>> اقای مهران موحد شکر که یکبار حقیقت را بیان کردید
.با احترام موسی بای
>>> لطیف پدرام به گلبدین حکمتیار:
برادر جان، خراسان است اینجا
سخن گفتن نه آسان است اینجا!
جناب حکمتیار سخنان نومیدانه، بیشرمانه و سراپا تهمت و بهتان ات را در چهارآسیاب شنیدم خواستم بگویم زمانی که از ترس طالبان به جبل السراج فرار کردی همان خراسانی ها بودند که ترا با وجود دشمنی های دیرینه ات نجات دادند، و به تاجیکستان یکی از قلمرو های خراسان انتقال دادند و بعد برایت هواپیما دادند تا به ایران بروی و پناهنده شوی. اما خودت چنان بی شرم استی که کسی را که نجاتت داد گفتی می خواست مرا بکشد در حالی که همه گواه اند مثل مورچه در کف دستش بودی، اما سردار شجاع خراسان و اسلام چنان بلند همت بود که با دشمن خود و مردمش با بزرگواری و همت خراسانی برخورد کرد و حتا یک طعنه ی کوچکی هم به تو نداد. همان ایران هم که ترا پناه داد مورد دشنام و سخنان ناسزای تو قرار گرفت. پاس نان و نمک را هم به رسم افغانی خودت نداشتی،همه میدانند که آن دشنام ها که به ایران و هموطنان شیعه مذهب ما میدهی به خاطر خوش خدمتی به آمریکا و اسراییل است نه به خاطر خدا و مردم. و این را هم خوب میدانی که خراسان خواهی و فدرال خواهی من نه تنها مطلوب و مقبول دولت ایران نیست که آن ها را عصبانی و خشمگین می سازد.
گفتی تا آمریکایی ها باشد به کابل نمی آیم اما سوار بر هلیکوپتر ها و محافظین آمریکایی به افغانستان داخل شدی، بعدش مسلمان دروغ نمی گوید جلسات بدخشان و پنجشیر و تخار وبغلان را نگاه کن که 60 نفر بوده است یا هزاران آدم عدالت خواه؟
اگر قرار باشد این مردم گریبان کسی را بگیرند و به دادگاه معرفی کنند آن آدم تو هستی. و صد ها تن از شهریان کابل در روبروی خانه تو مظاهره کردند و خواهان به دادگاه کشاندن تو شدند.اگر دولت عادل می بود روز اول ترا به دادگاه معرفی می کرد کسانی مثل خودت را که دستش به خون هزاران نفر آلوده است را به دادگاه معرفی می کرد نه مرا که از حق و حقوق مردمم دفاع می کنم و ده و خانه ای را ویران نکرده ام و بر سر هموطنانم بمب و راکت نزده ام.
اشاره کرده ای که زیر عکس های شهید استاد ربانی و قهرمان ملی سخنرانی کرده ام، این قسمت حرفت درست است آن ها بزرگان من بودند و خواهند بود و من بیرق آن ها را برافراشته نگه خواهم داشت.
نکته ی آخر این که بر ما برچسپ کمونیست بودن زدی در حالی که همان کمونیست های سابق مشاوران خودت هستند، عکس هایت بغل در بغل در صفحات با آن ها وجود دارد، بهتر است شما خود یک کمی شرم کنید.
>>> Ahmad Parwani
پشت صحنه سقوط ولسوالی ها:
یک نمونه:
ولسوالی پرچمن ولایت فراه سقوط نکرده، بلکه داستان ازین قرار است که برادر سلام رحیمی نامزد پارلمان است، این ولسوالی هشتاد درصد تاجیک نشین است، سلام رحیمی بخاطر پیروزی برادرش قومندان امنیه و ولسوال این ولسوالی را تبدیل وقومندان امنیه قبلی را خانه نشین میسازد، مردم محل از قومندان امنیه و ولسوال قبلی حمایت میکنند وبه افراد سلام رحیمی اجازه نمیدهند که به ولسوالی داخل شود، سرانجام بین هردوطرف درگیری رخ میدهد، دولت اعلان میکند که ولسوالی پرچمن سقوط کرده است، درحقیقت ولسوالی به دست طالب نه، بلکه توسط محل و ولسوال وقومندان امنیه قبلی محافظت میشود.
دولت تصمیم دارد به بهانه طالب بالای این ولسوالی عملیات نظامی انجام دهد.
برادر سلام رحیمی توسط چرخبال های وزارت دفاع به یکی از روستا ها دیسانت میشود وعملن با استفاده از امکانات حکومتی تدابیر حمله بالای ولسوالی را گرفته اند، دو روز است که اسلحه امکانات جنگی ازطریق چرخبال به برادر سلام رحیمی اکمال میشود.
>>> Abdulhabib Habibi
من افغان نیستم، من یک خراسانی آزاد اندیش و آزادیخواه و تاجیک بودم و هستم و خواهم بود، این سرزمین از مردمان خراسانی بوده که هزاران سال است که درین خطهء باستانی زیست می نمایند برادران اواغین در حدود دوصد و هفتاد سال میشود که با غژدیهای سیاه، چند تا اشتر، کوسفند، بز و مرغهای خود، وارد این سرزمین شدند، و زمام امور مملکت را غصب کردند، حالا وقتی که ایشان در نقاط مختلف کشور جابجا گردیدند، شدند صاحب اصلی این خاک، در حالیکه در نواحی کوه های سلیمان صد ها سال با گاو و گوسفند و شتر و مرغهای خود زندگی میکردند، و هیچگونه خانه و کاشانهء نداشتند، از زمان به قدرت رسیدن احمدشاه ملتانی، آهسته آهسته از کوهای سلیمان تشریف فرمای سرزمین خراسان گردیدند، و زبان فارسی را یاد گرفتند، و شروع کردند به اعمار خانه های گلی و بالآخره آدمیت را آموختند، و حالا خود را صاحب اصلی این سرزمین محسوب مینمایند، و دیگران را مهاجر خطاب میکنند، قضاوت برای شما هموطنان عزیزم، ازین کرده نمکحرامی و دیده درآیی و بی شرمی ندیده ام.
>>> Raheel
داکتر شدن، ماستر شدن، پروفیسور شدن و وزیر و وکیل و صدراعظم و رییس جمهور شدن هرگز به این معنی نیست که طرف حتما آدم هم شده است.
باهزارتا کتاب نوشتنها و صدهزار کتاب خواندنها نمی شود ادعا کرد که حتما اخلاق و شرف و تقوی و آدمگری هم با آن به دست می آید. این آخری ها بدون تحصیل و تعلیم هم می تواند به دست بیاید.
با درد و دریغ بیکران باید گفت که در کشور ما تحصیل و تعلیم زیاد شد اما خلای بس بزرگ تربیتی و اخلاقی دهن گشاده است که پیامدهای بس وحشتناکی در تمامی سطوح اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از ان متصور است.
>>> Khurasani
اعلام آتش بس و عیدانهٔ فاشیستی رئیس حکومت وحدت ملی به باند جنایتکار و تروریست طالبان .
تفریق و تقسیم جنایتکاران با معیار قومی و در راستای تفکر افغانیت، نقض آشکار قانون اساسی و فراهم سازی بستر حملات تهاجمی در روز های عید برای باند جنایتکار و تروریست طالبان در کشور می باشد.
اشرف غنی علناً و رسماً جنایتکاران طالب را « افغان وسله وال طالبان» می داند و از کاربرد واژه های تروریست، دشمن و جنایتکار علیه آنها پرهیز می نماید.
این پیام آتش بس اشرف غنی در واقع چراغ سبز برای باند تروریستی طالبان است و اوج سیاست قومی و فاشیستی اشرف غنی را به نمایش می گذارد.
مجلس نمایشی به اصطلاح علماء در واقع ابزاری بود در راستای قباحت زدایی از قامت شنیع جنایتکاران طالب که ثمرهای آنرا در بیانیهٔ امروز اشرف غنی می توان مشاهده نمود.
اشرف غنی به جای اینکه با تقدیر از نیروهای نظامی و امنیتی کشور و با اعلام فرمان آمادگی کامل و تهاجم بی امان علیه جانیان و تروریستان طالب به سرداران و پاسداران کشور روحیه و انگیزه بدهد، با ابراز محبت و تقدیم عیدی به دشمنان؛ فرهنگ و هویت و تمدن و انسانیت لبخند مهر می فرستد.
لینک سخنرانی اشرف غنی در کامنت نخست در اختیار شماست .
>>> حمد یاسینی زاد
سالهاست که میگویم جنگ قومی است قومی است
کو گوش شنوا؟؟
حال بدبختانه هر دو طرف جنگ در دست یک قوم افتاده مانند دانه گندم غیر پشتونها را در بین خود گرفته به هر بهانه غیر پشتونها را کشتار میکنند
این اعلان اتش بس هم در واقع سربازان غیر پشتون را دست بسته به طالبان پشتون میسپارد
>>> اوغان یا افغان هیچ فرقی باهم ندارند و هردو یعنی پشتون۰
اوغان یا افغان همان اپگان یا پتهان است که همه نامهائی هستند که غیر پشتونها به پشتونها اطلاق میکردند و میکنند در حالیکه خود پشتونها به خود پختون یا پشتون مینامند۰
من اوغان نیستم۰ افغان یا افغان یعنی پشتون و من را خداوند پشتون هست نکرده است۰ اکثریت مردم کشور اوغان نیستند۰
من نه هویت خود را بر دیگران تحمیل میکنم و نه هم میگذارم دیگران هویت خود را به هر بهانه که شده بر من تحمیل کنند۰
>>> پشتونها به مساوات برابری و احترام ارزش های متقابل دیگر اقوام باور ندارند. بهترین کاری که آنها میکنند اینست که بزور ویا به رضا یکسان سازی میکنند و اسمش را هم گذاشته اند وحدت ملی. هویت دیگران را هذف میکنند و همه را به جبر افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی تلقی میکنند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است