وادار نمودن غنی برای هرگونه سیاستی (کسانیکه فکر می کند غنی ادامه راه امان الله است) برای امریکا کار اسان است. او مامور و موظف سیاست امریکا است نه رییس جمهوری دموکراسی و مخالفین طالبان | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۶ ۱۳۹۷/۳/۲۸ | کد خبر: 152026 | منبع: | پرینت |
ورود طالبان؛ به شهر های مهم افغانستان به بهانه ی عید و صلح هرگز تصادفی و برای عید و صلح نبود. سازش و مصالحه مهم و گردش چرخ سیاست بگونه ای بنیادی در پروسه ی اجرا قرار گرفته است.
دلایل این چرخش را می توان چنین خلاصه کرد:
1.هیچ تغییر و تحول سیاسی در افغانستان بدون تصمیم امریکا رخ نمی دهد.
2.ترامپ و گروه تصمیم گیران اصلی و کنونی در کاخ سفید, با پاکستان و طالبان معامله ای, انجام داده است.
3. هیچ موانع برای این گزینه ی سیاست و معامله وجود ندارد؛ تصور کنید برای امریکا, برای هزینه و استراتژی او؛ حضور عبدالله, نور, شورای نظار و احزاب جهادی که اکنون در روابط خوانوادگی تقلیل یافته مفید است یا مجموعه ی طالبان و مهره های پاکستان؟.
4.آیا برای استراتژی منطقه ای امریکا احزاب که روابط نزدیک با روسها, هند و ایران دارد مفید است و یا جریان که به حمایت پاکستان و دوست استراتژیک و منطقه ای امریکا, مفید است؟
5.وادار نمودن غنی برای هرگونه سیاستی (کسانیکه فکر می کند غنی ادامه راه امان الله است) برای امریکا کار اسان است. او مامور و موظف سیاست امریکا است نه رییس جمهوری دموکراسی و مخالفین طالبان.
6. غنی می داند هرگز با کار های که انجام داده است, از اقوام غیر پشتون رای نمی گیرد. اکثریت پشتون ها به طالبان رای می دهند. به دلیل اینکه مخالفین طالبان جهادی ها است. پشتون ها درست فکر می کنند به تناسب اوضاع افغانستان. چرا عبدالله, نور, قانونی و محقق بهتر از ملا عمر باشد؟
7. اوضاع بگونه ی کنونی, برا ی هیچ پشتون قابل قبول نیست. میلیونها فرزندان پشتون تبار در اتش جنگ, فقر و خصومت می سوزند. مکتب, رفاه و زمینه های پیبشرفت در مناطق پشتون تبار وجود ندارد. در حالیکه بر عکس مناطق غیر پشتون, در حال شکوفایی علمی و اقتصادی قرار دارد.
8. گلبدین, گام نخست چنین معامله بود. شعارهای لطیف پدرام بدون پشتوانه نظامی و ده ها مسایل دیگر از این قبیل, پشتون تبارها را تکان و انگیزه داد, برای تصاحب تمامیت مطلق افغانستان است. طرح بهانه های مثل تذکره, کلمه افغان و سر و صداها و شعار های مخالفین؛ بدون حساب و کتابی, بگونه ای حساب شده برای انگیزه دهی توده های پشتون تبار بود.
9.اگر طالبان و پاکستان تعهد دهند که می دهند، انچه در این منطقه امریکا می خواهند انجام خواهند داد, امریکا چرا و به چه دلیل این گزینه را نپذیرد؟
10. داکتر نجیب این کار را انجام داد. باوجود سر سپردگی هزاران صفوف حزبی اش, حکومت را به گلبدین سپرد. البته که در شرایط خاص آن زمان, ناکام شد. آیا غنی به خاطر گل روی داکتر عبدالله, دوستم و محقق و خلیلی این کار را نمی کند؟
11.شاید کسی فکر کند که غنی و دار و دسته اش اکنون صاحبان اصلی حکومت است چرا این معامله را بکند. به چند دلیل این حرف بی پایه است: این تمام قصه ی حکومت نیست. تصمیم سیاست بدست کسانی است که برای آن هزینه می کند.
غنی چه کاره است؟ پشتون هایی که می جنگند دموکرات نیستند, اساسا در این شرایط شریک در قدرت اقتصادی, نظامی و سیاسی ولو ضعیف و سمبلیک قبول ندارد. اگرغنی قبول داشته باشد متن و تمامیت جامعه پشتون این را نمی پذیرند. بحث های تمامیت خواهانه ای تحصیل کردگان پشتون تبار را که در غرب و شرق عالم درس خوانده است را در رسانه ها, گوش کنید. چه تفاوت در منطق اینها, با طالبان و گلبدین می فهمید. چه وجه روشن فکری ومدنی در گفتار این ها می شنوید؟.
12.هزینه حضور امریکا ولو حضور اندک نظامیان او, بیشتر از این است که طالبان و پاکستان منافع امریکا را تامین نماید.
13.امریکا به خاطر افغانستان نمی خواهد روابط تاریخی خود با پاکستان و پایگاه منطقه ای خود را به خاطر افغانستان برای چین واگذار نماید.
رجا رفیق
>>> غنی حکومت راواگذار کندبه طالبان مگربقیه اقوام مرده ان که نتوانن ازخود دفاع کنن چهل سال جنگیدیم حالا هم میجنگیم. ولی طالبان جاهل ونوکربدانن که تااخرایستاده ایم یا بایدهمه اقوام غیرپشتون کشته شون تاانهابتوانن درکشورحکومت کنن ونوکر نوکراست حالاچه نوکرامریکا چه نوکرپاکستان دولت اگرمستقیم ازامریکا کمک میگیرد طالبان غیرمسقیم وازطریق پاکستان میگیرن واین خواب راانشاالله به گورخواهین بردتادوباره درتمام کشورجکومت کنید ما جامعه امروزی خیلی باجامعه دیروزی فرق داریم وافرادبیسواد وجنگجورا چوپان ایستاده میکنیم نه انهاراریس یا وکیل کنیم وما ...
>>> کسانی و مدعیانی و حاکمانی کشور را به طالبان می سپارند که با اعتماد مردم بازی کردند و مردم افغانستان را ماًیوس و راه رشد طالبان را باز و مهیا ساختند. ما اگر نتوانیم اعتماد مردم را جلب و محبوبیت کسب کنیم، خودبخود راه ورود به عرصهً قدرت سیاسی دیگران را باز می کنیم. از ماست که بر ماست.
>>> سایتی و یا کسی و حکومتی که دهانها را بسته، قلمها را شکسته و دست به خفقان و سانسور می زند و نظرات و ایده و اعتراض منقدین و مخالفین را درج نمی کند و یا از درج حقایق وحشت دارد؟ چگونه می تواند اعتماد مردم را جلب کرده و در جامعه صلح و آزادی و دوستی را توسعه دهد ؟ مزدورانی مانند شما بودند که حقایق را کتمان و مردم را دلسرد و ماًیوس و زمینهً رشد طالبان را فراهم کردند. علت سرنگونی دیکتاتورها هم این است که از درج و افشا و گفتن و نوشتن حقایق وحشت دارند و عاقبت زمینه و مسیر سرنگونی خود را آماده می کنند. ننگ بر شما باد. رهنمایی کی توانی ، ایکه خود ره را ندانی؟ زنده باد آزادی.
>>> کسانی و مدعیانی و حاکمانی کشور را به طالبان می سپارند که با دروغ و دغل و سانسور با اعتماد مردم بازی کردند و مردم افغانستان را ماًیوس و راه رشد طالبان را باز و مهیا ساختند و مردم را بدامن طالبان انداختند. ما اگر نتوانیم اعتماد مردم را جلب و محبوبیت اجتماعی کسب کنیم، خودبخود راه ورود به عرصهً قدرت سیاسی دیگران را باز می کنیم. از ماست که بر ماست.اگر قوانین دموکراتیک مرزهها وخطوط سیاسی افغانستان را ترسیم و تعیین کند، نه تنها طالبان بلکه هر شخص و گروه سیاسی دیگر مانند طالبان و غیره حق دارد آزادانه در روند فعالیتهای سیاسی کشور شرکت کرده و در تعیین سرنوشت سیاسی کشور دخیل باشد، به شرطی که طالبان نیز دست از سلاح و خشونت و ترور برداشته و تابع قوانین دموکراتیک نوین افغانستان گشته و در حدود و حیطهً همین چار چوب دموکراتیک به رقابت و فعالیت سیاسی بپردازد، اما آیا قوانین افغانستان دموکراتیک هست؟ آیا طالبان و متحدینش به این رشد و بلوغ و مرحلهً سیاسی رسیده است؟
به امید آنروز. زنده باد صلح و آزادی. پیروز باد مردم افغانستان
>>> تسلیم کردن خیر و شرم باد اینکه خون هزاران سرباز پایمال شد ودر آمدن حکمتیار وطالبان .
زره
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است