پارلمان جای استدلال است ، فرق نمی کند چه کسی ، چگونه سوال را مطرح می کند ، جانب مقابل حق دارد که با استدلال و منطق جواب ارایه نماید نه اینکه دست به خشونت و زدو خورد فیزیکی بزند ، زدو خورد فزیکی اوج درماندگی ، بی منطقی ، زوال عقل و خرد و بالاخره عجز و در ماندگی انسان های حمله کننده را به نمایش می گذارد.

اگر آقای پدرام خلاف فیصله کمیسیون انتخابات مبنی بر تغییر یک حوزه در ولایت غزنی را به سه حوزه موضیعگیری کرده باشد در حقیقت آقای پدرام از قانون انتخابات دفاع نموده است که باید مورد تایید بی چون و چرای همه اعضای پارلمان صورت می گرفت ، چون غزنی هم جزء از ولایات افغانستان است و باید تابع همان قانون باشد که در همه ای افغانستان تطبیق می گردد.

حمله بالای یک عضو پارلمان در درون پارلمان آن هم در وقت که یک عضو می خواهد نظرات خود را به مجلس ارایه نماید از هر زاویه که بررسی گردد جرم و جنایت محسوب می شود که متأسفانه کم نیستند افراد که با ذهنیت جرم و جنایت در داخل پارلمان به سر می برند.

از جانب دیگر آقای پدرام یک شخصیت سیاسی است که دارای تحصیلات بلند در سطح افغانستان است و خوب می داند که چه می گوید و کدام مسأله را مطرح می نماید ، حمله به افراد ، و استفاده از سخنان توهین آمیز به آدرس کسی در شان آقای پدرام نیست ، لذا حار شدن مخالفان آقای پدرام نمی تواند جز شکست در مقابل استدلال و منطق آقای پدرام باشد.

حسن علی

>>>   حسن شما بسیار ادم بدبخت اسستن . داکتر اشرف غنی هم ادم بسیار فهمبده است . چرا داکتر صاحب اشرف غنی را احترا نمی کنی .

>>>   پدرام روشنی چشم روشندلان وخار چشم کوردلان است.

>>>   این حمله وحشیانه آنهم درپارلمان نشمنطق میداشتید استدلال میکردید چرا حمله میکنید یعنی دیگرمنطق ندارید.انه بی منطقی وجهالت بیدانشی ووحشت را نشان میدهد ...

>>>   شرم می دارد درشتی از ملایم طینتان
غالب افتاده ست بیدل سرب برالماسها
بیدل

>>>   در این جای شک نیست که اگر اتفاقا یک و کیل پاک نفس و صادق در پارلمان باشد این وکیل. لطیف پدرام است. این را هم میدانیم که توطیه ای بزرگی در حا ل تشکل بو ده و است تا قدرت سیاسی منحصر به یک حلقه ای مشخص از یک قوم و ملیت مشخص یعنی پشتون های متعصب تعلق گیرد . دوستان پشتون ما باید بدانند که در حقیقت این نوعی از توطیه علیه هزاران پشتون محروم از ابتدایی ترین امکانات زندگی ،است هزاران طفل زن و مردان کهن سال از اثر حملات طالبان داعش و غیره و یا فساد مقامات ارشد محلی دولتی در فقر زیر صفر زندگی می‌کنند. پدرام از آغاز برای خود مشکل خلق کرد او که میدانست که اکثریت وکلا به خصوص وکلای پشتون از تاریخ و علو م سیاسی از شرایط مختلط جامعه ای چند ملیتی آگاهی ندارند ، باز هم یکسره و با شتاب زده‌گی بدون درک شرایط ذهنی حرف از تغییر نام کشور و قدامت حضور پشتونها تاخت و تاز کرد و هم عد ه ای زیاد از قلم بد ستانتاجیک که در خارج از افغانستان شهر تورنتو در کانادا و تگزاس کالیفرنیا در امریکا و اروپا که زندگی مرفه دارند از پدرام با شور دفاع کردند در حالیکه سازندگان تاریخ و سرنوشت افعانستان انعده از افغان‌هایی اند که در زیر بمب و انفجار و انتحار ،فقر و ناداری در افغانستان زندگی دارند و از آنها پر سیده شود که چه میخواهند از توده های ملیونی ساکن افغانستان نه انعده که در مکروریون کابل یا در امارات مجلل از حقوق ملیت ها حرف میزنند .حمله بر پدرام یا هر وکیل که از حقوق تلف شده ای ملیتی صحبت می‌کند ، حمله بر مردم کشور قانون اساسی و حرمت انسانی می‌باشد . چنین افراد مغز چشم و روان شان کور و تاریک است. در زمان ظاهر شاه نیز چنین حمله ها از طرف نظام از طریق وکلای خریده شده توسط نظام صورت گرفته است ، مثلا قصد جان ببرک کارمل در داخل شورا . موصوف از حقوق ملیت های محروم و بودجه ای دولت و غیره مسایل داغ صحبت می‌کرد و این حمله موصوف را مجروح ساخته بود ،‌ اما طرح های او نه تغییر نام افغانستان بلکه زیاده تر روی مسایل جدی اقتصادی و حل مسایل ملی در وحدت و همبستگی تمام ملیت های ساکن افغانستان بود حملات او بر رژیم و نظام فاسد بود، نه بر یک قوم . عبدالرحمن محمودی ، دکتور ظاهر وکیل شکردره نور احمد نور وکیل پنجوایی از قندهار و دگر وکلا ی رو شنفکر و خد متگذار مردم همواره مورد حملات فیزیکی قرار میگرفتند ، فرق این بود که معترضین وکلای تاجیک و پشتون و دعاگوی شاه بودند اما حالا هم شورا هم مجلس سنا و هم دولت بنام ملیت بدو حصه منقسم شده است که رنج و ثقلت آن بر شانه های مردم افغانستان است نه بر شانه های وکلای. بی منطق زن. و مرد مجلس نمایندگان . حسن علی جان شما در قدم اول حساب تانرا با حزب وحدت اسلامی و نام بد نام عبدالعلی مزاری ،یک طرفه کنید زیرا حزب وحدت اسلامی هزاره ها در ارتکاب جنایات کمتر از شورای نظار سیاف خیل و گلبدین و حزب بدنام وی نیست . اگر از گلبدین به کراهت یاد میکنید جای دارد که از مزاری خیل نیز یاد کنید من منحیث تاجیک در نوشته های خود زمانیکه حرف روی مسایل فوق بیاید همه را نام میبرم زیرا تمام تنظیم های اسلامی و حکومت تعصب کرای اشرف غنی دو روی یک سکه اند.
قارن...

>>>   از نظر فاشيستان و تمامیت‌خواهان، «وحدت ملی» یعنی هرچه آن‌ها تعیین کردند، دیگران بپذیرند و اعتراض نکنند؛ اگر اعتراض کردند، این وحدت به‌هم می‌خورد.
وحدت ملی یعنی نام یک قوم‌را بالای «کشور » تحمیل کنید و اقوام دیگر اعتراض نکنند.
وحدت ملی یعنی سرود ملی به یک‌زبان باشد، اقوام دیگر اعتراض نکنند.
وحدت ملی یعنی رنگ پرچم کشور به خواست یک قوم باشد، اقوام دیگر اعتراض نکنند.
وحدت ملی یعنی زبان بانک‌نوت‌های کشور به یک زبان باشد، اقوام دیگر اعتراض نکنند.
وحدت ملی یعنی، نام یک قوم خاص را بر پول ملی کشور بگذارند، اقوام دیگر اعتراض نکنند.
وحدت ملی یعنی، یک قوم خاص «اکثریت» هستند، اقوام دیگر حق ندارند خواستار سرشماری جمعیت شوند.
وحدت ملی یعنی همیشه یک پشتون/ افغان رئیس‌جمهور باشد، اقوام دیگر حق زعامت ندارند.
وحدت ملی یعنی نظام همیشه «متمرکز» باشد و اقوام دیگر حق ندارند نظام غیر متمرکز را پیش‌نهاد کنند.
وحدت ملی یعنی همه اقوام باید افغان/ پشتون شوند، اگر قبول ندارند از کشور بیرون شوند.
وحدت ملی یعنی تروریستان در زندان‌ها گوینده‌ی یک زبان نباشند؛ اگر همهٔ‌شان گوینده‌ای یک زبان بودند، یا آزاد شوند یا اقوام دیگر را هم در کنار‌شان به زندان ببرند تا وحدت ملی آسیب نبیند.
وحدت ملی یعنی حرکت «رستاخیز تغیر» و جنبش روشنایی» به‌خاک و خون غلتانده شود، اما کاروان به اصطلاح صلح هلمند و آتش‌بس با طالبان می‌شود رویای شیرین اشرف‌غنی.

حالا شما بفرمایید «وحدت ملی» فاشیستان غیر ازین است؟ این «وحدت ملی» شرم‌آورترین و وحشت‌ناک‌ترین فرمولی است که درین سرزمین فلاکت‌زده تحمیل می‌گردد و هستند بی‌ننگ‌های که به این شعار دروغین و متعفن قناعت دارند. پذیرفتن این «وحدت ملی» در واقع تسلیم شدن به دشمن و پذیرفتنِ غلامی است. شرم باد بر آن‌های که در برابر پول، موقف جا و امتیاز، تن به غلامی می‌دهند و بر «مانیفیست» فاشیزم که همان شعار «وحدت ملی» دروغین است، تعظیم می‌کنند.

هارون معترف

>>>   Raheel
به قلم نور محمد خرمی:‌
وقتاکه یک ناقل بچهٔ باجوری که نمیداند قبرستان پدری اش درکجا است ؛ به لطیف پدرام دروازی ، بدخشانی این فرزند اصیل خراسان ؛ آنطرف آموـ تاجیکستان را به حساب اشتراک قومی اش ، آدرس می دهد ؛ خاموشی دربرابر این گونه گستاخی ها نه تنها جُبن بلکه گناه است !
دربرابر حرف های ازاین گونه باید با جسارت تمام نشانی های چون اطراف کوه های سلیمان ، ژوپ ، مستنگ ، پتنه، روهیله ووو... را به این بی ادبان به روشنی باید نشان داد !
ورنه ما همیشه به این امر معتقد بوده وهستیم که شهروندان در یک جامعهٔ متمدن ؛ همه جدا از اینکه گذشته گانشان چه وقت ودرتحت چی شرایطی درکشور رحل اقامت گزیده اند ؛ دارای حقوق ، امتیازات ومکلفیت های مساوی هستند !

>>>   فهم غنی فقط در خدمت فاشیسم قبیله است.

>>>   بر اهل صفا ننگ کدورت نتوان بست
این شیر اگر پخته وگر خام سفید است
بیدل

>>>   رسولی
ماشاخ درختیم پرازمیوه توحید
هر رهگز ری سنگ زندعارنداریم
زنده باد پترام

>>>   وآن ناقل های که تا حالا تذکره هم نداشته خودش را صاحب جای داد میداند.وآن های که از زمان های ساسانیان دراین سرزمین زندگی کردن حالا شده بیگناه .این ها هیچ حکومت مستقل نداشته اند همه با حمایت خارجی دررأس قدرت بودن از شاه شجاع لعتي گرفته تا غنی .....وابسته انگلیس و غربی ها و حتی روس ها بودند و هستند . خدا بیامرزد احمد شاه بابا کبیر را واقعا انسان و شخصیت ملی بود.وبعد ش افتاد دست خود فروخته های اجنبی مهاجرین کوه های سلیمان.خداوند این ها را به غضب اش گرفتار کند انشاالله
(د امان الله زوي پغمان

>>>   با ....گ هیچ چیز تغير نمیکند اشخاص محترم که قرن در صفحات شمال زندگی میکنند قرن ها است که باباواجدادشان دراین سرزمین مدفون میباشد حالا شاید درزمانی اشغال آسیا میانه توسط روس ها تعداد اندکی برای نجات مذهب و دین شان مهاجرت کرده باشند.این که چیزی مهم نیست این اتفاق در هر مرز های کشور های منطقه می افتد.اما آن مردمان اصیل هرسرزمين در منطقه خودشان ماندگار هستند از این داستان ها مرز افغانستان و پاکستان زیاد افتاده هنوزم دراطراف خط ديورند میباشد.این حرف و مسخره بازی ها هیچ وقت نمی تواند به واقعیت ها لطمه وارد کند.وهیچ کس هیچ وقت به این چرندیات گوش نمیدهد بطوری کافی سند و مدرک های واقعی در اختیار تاریخ نویسان وجود داردلعنت خداوند به آنهایی که آب را گيلي میکنند و ماهی می گیرند
( مسلمانقل خیرخانه )ی‌

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است