مادر؛شير گاو را دوشيد، رفت بالاي سر فرزندش نگاهي به صورت خسته و بيخواب فرزندش كرد دلش درد گرفت و نمي خواست آن كودك را از خواب شيرين بيدار كند.
بطرف كودكان ديگرش نگاه كرد در دل خود گفت پدر ندارند چاره چيست؟
اين تنها نان آور خانواده است!
با صداي گرفته و لرزان گفت دختركم،دختركم.
كودك:بلي مادرجان؟
مادر: بلند شو برو سركار
دخترك ازخواب بيدارشد چشمان خود را ماليده...
مادر؛ ماست آماده شده را در دست دخترك داد تا به بازار ببرد بفروش برساند.
كودك خسته و بيخواب سطل ماست را در دستش گرفت رفت بازار به ديوار تكيه زد نشست
گفت: خدايا
خيلي مانده و بيخواب هستم دلم مي خواهد تا أبد بخوابم!
حاكم ظالم در سرك با موتر ها رژه رفت
دخترك را زير موتر كرد كودك معصوم براي هميشه بخواب رفت!
وقتي جنازه دخترك را مردي در سرشانه اش ماند به طرف خانه دخترك رفت،
مادر فكر كرد سطل ماست در سر كودك ريخته اند!
از دور صدا زد گفت دخترم باز ماست را در سرت ريختند!
اما پاسخي در يافت نكرد!
وقتي جسد بي جان دخترك نزديك خانه شد
فرياد آه ناله سوزناك مادر به آسمانها رسيد...

اين داستان دخترك امروز سرزمين جنگ زده ا مان است،
كه درپنجه ظالمان جهان افتاده!!

دخترك لغماني كه نان آور خانواده بود
كاروان موتر هاي
اشرف غني وي را كُشت!

حاكمي از حكيمي سوال كرد:
بهترين خدمت چيست انجام دهم؟
حكيم گفت: مرگ تو كه از شر تو مردم آرام گيرند!
اين بهترين خدمت است!
آقاي غني نرفتن تو بهتر رفتن تو بود.
هرچند هر روز خون مردم را ...

همه دعا كنيداين كشور از دست
ظالمان،مزدوران وطن فروشان نجات پيداكند
خدايا...

گل امیری

>>>   خداو.نداولاد خودش را هم زیر زنجیر تانک امریکائی ها کنذ تابداند مظلوم کشی چی طعمی دارد

>>>   خداوند انتقام خون اين بيچاره و مظلوم و ديگر بي گناهان مسكين را از سران حكومت مزدور اخذ نمايد، خدا ع و غ را بالاي گليم اولاد خودشان بنشاند.

>>>   دادفر اویانی
اشرفغنی احمدزی جیغ دارد:
«در هفته روان، دستان سه زورمند را بسته و به کابل انتقال داده ام. دیگر افراد مسلح غیر مسؤل قابل پذیرش نیستند.»
#فوادآشنا
سر لشکر طالب-داعش فغان-
اما؛ فراموش دارد که یک کودک ماست فروش مسءول -(نان رسان) بک خانواده را در خیابان خالی از شهروندان و خلوت برای گذشت او، کشته است.
و هم، فراموش دارد که این دادگاه های بیابانی او دیگر نمی چلد و ما میدانیم که او نسل کشی های تباری دارد، یعنی فاشیزم.

>>>   صمیم داشتم در فیسبک هیچگاه ننویسم و‌گوشه یی خلوت خوب فراهم کنم و‌درس بخوانم که دو گپ مهم اتفاق افتاد.
۱-کشته شدن دختری توسط محافظان رییس جمهور
۲- فیر کردن نیروهای دولتی بالای مظاهره کننده گان
چگونه آرام بنشینم و بر علیه آنانی که انسان میکشند و قتل عام میکنند تا دو روز بیشتر در قدرت بمانند ننویسم؟
واقعا برای جوانان فاریاب اندوهگین و‌متاسفم

>>>   کودک لغمانی شرمنده ام. شرمنده . که ما افغانها غیرت نداریم. خانه ما محل خوکان و درندگان شده است.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است