تاریخ انتشار: ۰۹:۴۲ ۱۳۹۷/۴/۱۵ | کد خبر: 152413 | منبع: | پرینت |
برادر محترم جلالتمآب امرالله صالح رییس با افتخار اسبق امنیت ملی افغانستان .
السلام و علیکم و رحمت الله و برکاته !
به صورت فشرده مطالبی را در پیوند به نامه اخیر شما عنوانی آقای نور که فکر میکنم از سر و جمع واکنش ها نسبت به آن نگفته مانده اند، خدمت خوانندگان گرامی به منظور ادای حق یک موضوع حاد و مهم جامعه چنانکه در نامهء جنابعالی آمده است پیشکش می نمایم.
۱- اینکه تا هنوز به حمایت خود از آقای عبدالله ادامه می دهید، کاملا یک امر شخصی و عاطفی بین شما و ایشان باید بوده باشد و شاید هم از سر دور اندیشی و فهم بالای شما از قضایا، نیازی نیست این را به متباقی توصیه و تسری ببخشید زیرا مردم افغانستان و به خصوص مردمان حوزهء مقاومت هیچ کسی را به اندازهء آقای عبدالله نه حمایت کرده اند و نه می شناسند.
خود میدانید که رفاقت بحث جدا است و سیاست بحث جدا . در رفاقت می توانید تمام خلاها و ناجوانمردی های رفقای تان را نادیده بگیرید و لی درسیاست اگر طرف تان خلیفهء دوم اسلام هم بوده باشد ، بدون اقناع خاطر نمی توانید حتی دو متر پارچهء غنیمت گرفته شده از دشمن را بی موجب به او ببخشید .
آقای عبدالله تا جایی که جا دارد مردم مارا زبون و ذلیل کرده است و سیاست حکم می کند تا برای بازیابی سلامت حال خود و منافع جمعی مان در صدد عبور آبرومندانه از او باشیم.
۲- از آن جایی که شمارا شخصیت صاحب دانش و اطلاعات میان دو نسل گذشته و حالیه می دانم و توقع ام نسبت به بسیاری ها از شما بالاست هیچ گاه فکر نمیکردم که در یک چنین شرایط حاد و حساس این همه حرف غیر سیاسی بنویسید و از کسی که فقط تعمیری را در کنار ریاست جمهوری نگهداشته است ، حمایت کنید ، زیرا نگاه کردن یک تعمیر و آویزان کردن چند تصویر از شخصیت های بزرگ بر درو دیوار آن معیار منطقی و عقلانی برای حمایت نیست .
به نظرم اگر مردم ما طی چهار سال و اندی گذشته خام طمع همان قصر بی بنیاد نبودند امروز راه خود را پیدامیکردند و تکلیف شان با متباقی روشن بود.
۳- چیزی که واقعا در نامهء شما توجه ام را جلب کرد همان در خواست شما به صورت خاص از آقای نور و به صورت عام از همه منتقدین آقای عبدالله ست که آنهم متوجه کردن همه به یک امر اخلاقی و به یک شیوهء پسندیدهء عیاری ست . جایی ک گفته اید" به روی درمانده و افتاده لگد کوبیدن شیوهء پسندیده نیست " (امیدوارم در محتوی برداشت اشتباه نکرده باشم .) اما به خاطر داشته باشید که این توصیه و درخواست جنابعالی هم تیشه به ریشه ی یک جریانی زدن است که تا امروز هرچه باخته است از آدرس همین عیاری های غیر موجهه به شرایط بوده است.
هرچه که باشد بنده منحیث یک جوان مجاهد و در عین زمان تحصیلکرده و قلم به دست که کمتر از شما لذت موقف و مقام چشیده ام اما بیشتر اگر نگویم لا اقل در حد شما و آقای عبدالله به وضع نا هنجار کشور و مردمم می اندیشم و نگرانم ، می خواهم صادقانه عرض کنم که
دوستی و دشمنی من از نظر دینی به خاطر خداست و از نظر ملی به خاطر وطن و منافع ملی.
از شما و همه بزرگان دیگر که به نحوی باهم در ارزش ها شریک همیم ، می خواهم که بیشتر ازین " آزموده را نیازمایند " چون این آزمایش بی مورد حتی می تواند نشان دهندهء خلل ایمان باشد . چنانچه پیامبر عظیم الشان ما فرموده است که : " مومن از یک غار دوبار گزیده نمی شود ."
و ما علینا الاالبلاغ
برنا صالحی
>>> اقای برنا صالحی !
خوب شد همینقدر دانستم که مجاهد بوده اید ودر راه جهاد واستقلال وازادی کشور زحمات بی دریغ متحمل گردیده بودید وهستید واز نوشته های شماهم درک میشود که جوان اگاه وفلم بدست وچهره دست میباشید ازشماهم گیلایه نیست احتمالا چیز فهم های مانیز گاهی به خطا میروند ودر تشخیص خویش دچار اشتباه میگردند در مورد داکتر عبدالله تا اندازه ای به واقعیت قریب وقرین واقعیت بوده اید اما در باره ای دوست ایشان که به اقای نور نصایح وتهدید های را نثار کرده اند به بیراهه رفته اید جناب صالح اول این که مجاهد نیست یک تکنوکرات ودرست مقابل مفکوره ای اسلام وجهاد میباشد وازسوی دیگر انها همه ای این تلاش هارا از روی وظیفه ای که سازمانهای استخبارتی منسوبش میدهند انجام میدهند نه دوستیش با عبدالله ازروی اخلاص وصمیمیت است ونه هم مجاهدت هایش به نور ودیگران از روی وطندوستی ومیهن پرستی ا ست ومیدانید که خارجی ها هرکه را در هر مقام وجا نگهداشته اند ودرهمان ساحه از نز دش استحصال خدمت مینمایند ونیک میدانید رسیدن وایراز وظیفه ای ریاست امنیت ملی برای هرکه میسر نیست تا سابقه ای خدمت قبلی نداشته باشد واین را هم میدانید که ریاست امنیت ملی افغانستان یک شعبه ای کوچک از سازمان استخبارات بیرونی هاست هرکه را که سابقه ای کار نداشته باشد درین مقام تعیین ونصب نمیکنند حضرتشان کسی اند که تصویر شهادت امیر پر افتخار جهاد را به دوستان امریکای از طریق تلیفون گسیل نموده اطمینان انها را از شهادت ایشان حاصل کرده اند وهم جانب خارجی هارا تفهیم نموده بودند که بالای مسعود وقت خودرا ضایع نسازند او یک شخص صاحب فکر اسلامی ونظریه ای به قول خودش ارتجاعی میباشد!!!
مولانا قربان
>>> دانشمند ما در قرن۲۱ هم چورو چپاول را مال غنیمت مینامد. واقعا ما بسیار بیچاره هستیم.وای بر ما وای.
عاقل
>>> جناب نویسنده خودت خواب خود را تعلیل کن اما ما میدانیم که در همین حالت هم ما بدون داکتر عبدالله گذینه بهتر نداریم حالا که او را غرب قبول دارد پس نباید با او سر دشمنی را گرفت بلکه باید حمایت اش نمود استاد عطا بخاطر چهار دالر پول خود از همه تیر است حتی از افتخارات جهاد و مقاومت و برایش هیچ فرق نمیکند که حکمتیار ریس جمهور شود پس شما هوشیار شوید که دشمن زیرک است و شما را به ضد خودی هایتان استفاده میکند
>>> جمعیت را زنده بسازید ورنه همه با هم خواهید مرد.
>>> محترم برنا صالح بسیار به جا فرمودید.
مشکل ما افغانها در مجموع همین است که اگر خطا و اشتباه و حتی خیانت از دوستان، رفقا و نزدیکان و قوم و قبیله سر بزند، نادیده میگیریم و وجدان ما خواب است، اما در دیگران هر چه میبینیم عیبشان است. این اصل حتی در مورد روشنفکران و خبرگان ما هم صدق میکند. اقای امراالله صالح نمیبیند که دکتر عبداالله چه دستاوردی دارد؟ و چگونه از طرف اشرف غنی و باند فاشیسی آرگ در کنترل است و اختیاراتش جز تشکیل جلسات کابینه بیشتر نیست؟ اگر امراالله صالح بار علیه یوستد عطا قرار بگیرد، امر خود کشی خودش و عب االله عبداالله را صادر کرده است.
>>> آريايى
نامه داكتر لطيف پدرم به جنرال دوستم در واقع به قول عام يك سيلى سياسى است كه همه نكات را در بر دارد. داكتر پدرام به خوبى واضح ساخته است كه دليل وضعيت موجود مردم ازبيك اقدامات خود دوستم است . كسى كه خط مش و هدف نداشته باشد، عاقبت به همين سرنوشت دچار خواهد شد. رهبران تاجيك و هزاره نيز از اين قافله عقب نخواهند ماند، چون انها داراى همين شرايط اند. بعضى انها تا فعلاً با مدارا و معامله باقى مانده اند كه به زودى بازار معامله هم بسته خواهد شد و ان روز نه تنها حاكم شهر انها را حتى براى دست بوسى نخواهد پذيرفت بلكه مورد نفرت و نكوهش مردم نيز قرار خواهند گرفت. نمونه هاى ان را همين حالا مى بينيم. اينكه داكتر پدرام تاكيد كرده به هيچ قيمتى از اصول خود نخواهد گذشت درسى است تاريخى و اساسى. هر چند انچه اتفاق ميفتد براى عده يى ممكن تلخ واقع شود اما از سوى به نفع مردم است تا صف مرد ها از نامرد جدا شود. امروز عده يى با منافع شخصى شان بهانه يى براى ضايع سازى حق مردم شان شده اند در حاليكه هيچ دستاورد و بازده براى مردم شان نداشته اند. زمان آن رسيده تا ثابت سازند اگر هنوز علاقه دارند در موقعيت هاى باد اورده خويش باقى بمانند و منافع خويش را حفظ كنند بايد از اين پس ان را با مبارزه صادقانه براى منافع مردم بدست بياورند نه با موج سوارى هاى فرصت طلبانه و فروش مردم!
>>> برخورد دوگانه!
برخي ها براي ايجاد ساختار ها و جريان هاي سياسي-اجتماعي خودي شعار همبسته گي سر ميدهند، اما براي نا خودي ها توطيه و دسيسه ميسازند !
سالها است كه ما شاهد شكل گيري شوراي هاي قومي در لايه هاي مختلف اجتماعي جامعه خود بوده ايم، بطور نمونه: شوراي مردم هزاره، شوراي ترك تباران، شوراي مردم نورستان، شوراي مردم سادات،شوراي مردم پشه يي،شوراي مردم اهل هنود و ده ها شورا هاي خورد و كلان برادران پشتون ما در سراسر كشور ( شوراي مردم لوي پكتيا، شوراي مردم خوگياني، شوراي قوم يوسف زي، شوراي مردم لوي قندهار، شوراي مردم ننگرهار، شوراي مردم لغمان و حتي شورا هاي مردمي در سطح طايفه) از ديد من اين روند ممد خوب و موءثر براي شكل گيري ملت سازي واقعي محسوب ميگردد، نياز است تا براي فراهم يابي فرهنگ همپزيري و شهروندي انكشاف يابد،مردود ميدانم تا عليه آن ساختار هاي كه از ميان مردم برخواسته است غير اخلاقي و دور از فرهنگ نوين سياسي-اجتماعي قرار گيريم، زيرا ميدانم كه همه مانند من فكر نميكنند و زيبايي جامعه بشري در چند رنگي آن نهفته است.
اما پرسش در اينجاست كه چرا برخي ها از شكل گيري شوراي تاجيكان در هراس اند و دور از اخلاق اجتماعي - سياسي عليه آن ساختار مردمي كه بخشي از نفوس مردم افغانستان را ميسازد قرار مي گيرند؟
آيا ميشود با واقعيت هاي عيني جامعه پشت كرد و آگاهانه و غير آگاهانه عليه آن قرار گرفت؟
متاسفم كه فورم انتخاباتي در افغانستان پس از حضور گرم جامعه جهاني براساس نقش اقوام در ساختار سياسي كشور شكل گرفته و قوميت جاگزين اصل زرين شايسته سالاري و احزاب فرا قومي شده است، از همين سبب نياز است تا اقوام كار درون سازي را به هدف بيرون كشيدن بهترين كادر ها براي مسوؤليت پزيري انجام دهند تا جلو تيكه داران بي هويت و بي ريشه را كه كار شان بحران سازي، شعله ور ساختن نفاق قومي و زراندوزي است گرفته شود.
>>> این تیم شورای نظار و در مجموع اتحاد شمال، اتحادی که بخاطر رسیدن به قدرت و پول بالای وطن رحم نکرده بد نامترین و منفور ترین نام یعنی لقب وطنفروشی را بعد از شاه شجاع و ببرک کارمل به خود کسب کردند
متآسفانه این تیم به اندازه یی در خواهشات نفسانی خصوصآ مال و متاع غرق هستند که نه پروای وطن را دارند و نه پروای دین و اسلام را
دست و پا زدن این مزدوران صلیب در جزیانات سیاسی عینآ مانند کمونیستان شکست خورده است که گاهی در هالند با سر کشیدن بوتل های شراب دور هم جم میشوند و وطن ، وطن میگویند و گاهی در مهمانخانه جبار قهرمان
من به صفت یک مجاهد و جمعیتی از اعمال و کردار بزرگان جمعیت بیزارم بیزارم بیزارم
صفی الله ختجانی
>>> محترم برنا صالحی شما منیحث یک جوان بچه حاجی صالح متکبر چرا زمین های مردم نهرچمن تالقان را غصب کرده و بدینگ وحمام ساخته اید شما شرم ندارید تا مارشال فهیم بود کاسه لیسی انر می نمودید حالی درین حکومت چزی برای شما نرسیده بالای داکتر صاحب عبدلله انتقاد می کنید ایشان در سخت ترین شرایط بدرد مردم افغانستان خورده وخواهد خورد از مهمانی کردن و چوکی گرفتن مشکل است
وبرادران تو در تخار چی لچکی نباشد میکند ترا به سیاست چی شرم کنید در مورد یک شخصیت حرف های از سویه بالا می گویید.
خودت خجالت نکشیده کاندید کردید اناشااللله یک رای هم مسحق نیستی وبه تو ناقل کسی رای هم نمی دهد.
بی غیرت
>>> آقای برنا واقعاً یک شخص صادق است. چون در زمان زمامداری اش حتی در خریداری چند دانه فلش کمپیوتر با قیمت نهایت گزاف دریغ نورزیده است. اقلام بزرگ را در جایش بگذارید.
>>> نوبسنده ای که بالای غنیمت اعتراض دارند وبه اسم مستعار عاقل اعتراض دارندوان را چور وچپاول خوانده اند سخت خطا مینمایند اگر به قران واسلام عقیده ندارند درانصورت ملامت نبوده معذور است اگر معتقد به اسلام وقران ودین است درین حالت باید گفت که غنیمت در قران ذکر گردیده در غزوات رسول واصحابش مامول بود در اسلام جنگ بخاطر گرفتن مال کسی نیست غزوات اسلامی برای ترویج اسلام واصلاح عقیده ای مردم میباشد وگرفتن اسلحه وسامان که درجنگ باقی می ماندرواج معمول ان عصر است که نه تنها مسلمانهابلکه طرف مقابل هم چیزهای را که درجنگ بدست می اوردند به دشمن واپس نمیکردند وحتی امروز که قرن بیستم است کسی سلاح ومهمات واجناس دشمن را برای صاحبش پس نمی دهد {ولاتقولوا لمن القی الیکم السلام لست مومنا تبتغون عرض الحیوءالدنیا الایه و...}کسی که در هنگام جنگ اسلام را قبول مینماید ایمان اورا رد مکن بخاطر گرفتن مال غنیمت صحابی میگوید شاید ان شخص از خوف جان ومالش مسلمان شده باشد پیامبر فرمودند ایا قلب اورا پاره کردی که میدانی او از روی ترس ایمان اورده ازینرو هر عمل پیشینیان را درجمع اوری مال غنیمت نمیشود تاید کرد واسلام در مورد غنیمت شرایط خودرا دارد ولی نمیتوان از حکم صریح قران هم مانند شفیع عیار وسایر کسانی که وظیفه دارند اسلام را تخریب نمایند منکر شد در جنگ های جهانی اول ودوم حتی کشور هارا غنیمت گرفتند وتا امروزبعض مملکت ها وملت های که دران زمان به دنیا نیامده بودند توان ان جنگ هارا می پردازند در عراق و لیبیا ویمن ملیارد ها دالر صدام وقذافی وعبدالله صالح که در بانک های خارج بود توسط طلایه داران حقوق بشر واهل تمدن وفرهنگ عصر چپاول شد در حالی که این اموال مربوط ملت های ان مناطق میشد وامروز از کشور ما معادن ومنابع زیر زمینی مارا به جرم طالب والقاعده که انها را نیز خود ساخته اند تاراج مینمایند نمیشود یک دین واساسات یک آین را با احساسات واز روی جهالت رد نمود اول تاریخ جنگ های جهان واین که بالای ملت های جنگ زده چه ها اورده اند بخوانید وبعد غنیمت جهاد را زیر سوال ببرید
تبنگ چی
>>> امرالله صالح را مارشال صاحب فهيم يك چانس داد و رييس ساخت اگرنه كسي عسكر هم نميگيردش. وقتي استعفي داد مارشال صاحب سيلي كاري اش كرده و گفته بود برو ديگر در كوچه ها تشله بورد كن. همان بود كه صالح قهر كرده از جمعيت خارج شد و با داكتر عبدالله حزب روند سبز را ساخت و چند روز بيرقك هاي سبز و لته سبز در بند دست شان به عوض ساعت بسته كرده در تلويزيون نمايش ميدادند و جمعيتي ها را بيراه ميساختند كه با انها يكجا شوند ولي كشي دنبال شان نرفت بنابرين روند سبز خاموش شد و دوباره كوشش كردند داخل جمعيت شوند ولي ديگر در جمعيت بيگانه محسوب ميشدند. اما عبدالله را باز هم جمعيت يك چانس داد و در انتخابات حمايت كرد ولي عبدالله بار دوم هم اعتماد جمعيت را از دست داد. حالا اين دو نفر راه خود را گم كرده اند گاهي در يادبود خوشحال خان ختك روضه خواني ميكنند و گاهي نزد غني بابا ولي برايشان فايده ندارد.
>>> عبدالله عبدالله فعلآ مظلوم قرار گرفته و غنی هم ظالم ،خداوند هم ظالم را دوست ندارد وهم مظلوم ،وقتی الله متعال این چنین اشخاص مریض را دوست نداشته باشد ما چه کاره هستیم که به غم این دو ،دور اندیشان وغافلان دل بسوزانیم ،امرالله صالع با او. دوستی شخصی دارد و خودش هم کدام شخصیت برازنده نیست که دیگران را بقبولاند که که با عبدالله عبدالله دوست باشند ،جناب نویسنده اصلا برحق است که چنین عارفانه سخن ابراز داشته اند
عبدالله ریحان
>>> امرالله صالح را مارشال صاحب فهيم يك چانس داد و رييس ساخت اگرنه كسي عسكر هم نميگيردش. وقتي استعفي داد مارشال صاحب سيلي كاري اش كرده و گفته بود برو ديگر در كوچه ها تشله بورد كن. همان بود كه صالح قهر كرده از جمعيت خارج شد و با داكتر عبدالله حزب روند سبز را ساخت و چند روز بيرقك هاي سبز و لته سبز در بند دست شان به عوض ساعت بسته كرده در تلويزيون نمايش ميدادند و جمعيتي ها را بيراه ميساختند كه با انها يكجا شوند ولي كشي دنبال شان نرفت بنابرين روند سبز خاموش شد و دوباره كوشش كردند داخل جمعيت شوند ولي ديگر در جمعيت بيگانه محسوب ميشدند. اما عبدالله را باز هم جمعيت يك چانس داد و در انتخابات حمايت كرد ولي عبدالله بار دوم هم اعتماد جمعيت را از دست داد. حالا اين دو نفر راه خود را گم كرده اند گاهي در يادبود خوشحال خان ختك روضه خواني ميكنند و گاهي نزد غني بابا ولي برايشان فايده ندارد.
>>> مجاهدين نامنهاد پنجشير قصداً با اتحاد پرچم حاصل جهاد مجاهدين حق را سودا چند بازار كردند، حتي جمعيت اسلامي بزرگترين و سابقه دار ترين تنظيم اسلامي افغانستان را نام بد و حقير و فقير ساختند، خصوصاً بعد از مرگ رباني جمعيت را در بين خود جمعيتي ها منحل ساختند، كه بعضي همين نظريه پردازانشان مانند عبدالله ، قانوني و نا صالح أسباب قتل مسعود و رباني را فراهم ساختند، چون استاد رباني و مسعود جمعيتي بودند و حكومت اسلامي ميخواستند ، و اين باد آوردگان دسيسه ساز هم با ك ج ب بودند و هم معاش خور سي اي اي.
>>> رهبر ماجناب داکتر صاحب عبدالله است برنا صالحی اگر مارشال زنده می بود وظیفه خوب داشتی حالی که بی وظیفه استی زیاد انتقاد می کنی به مهمانی وچاپلوسی کار نمی شود مردم تخار شما غاصب زمین را می شناسد مطمعین باش مردم حقوق خود را می گیرند وعدالت تحقق پیدا میکند
بااحترام
جمشید از تالقان
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است