بانى و باعث اصلى رشد تروريزم در كشور كيست؟
بجاى طفره رفتن و فرافكنى، در زدودن آثار و عوارض نقش منفى خود در جامعه و رسوبات بجا مانده ى جنايات و خطا هاى ما در سرنوشت كشور بكوشيم تا بفرداى بهتر برسيم 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۴۸    ۱۳۹۷/۴/۱۵ کد خبر: 152415 منبع: پرینت

مقوله تروريزم بعد از كودتاى ثور وارد ادبيات سياسى كشور ما شد.
با رشد لجام گسيخته تروريزم در كشور، همواره اين سوال مطرح بوده است كه بانى و باعث داخلى اين پديده ناميمون در كشور ما كيست؟

در حال حاضر، اكثريت قاطع مردم، طالبان را بدليل انفجارات كور، حملات انتحارى، سربريدن ها و كشتار مردم، تروريست خوانده و عامل اوج گرفتن جريان تروريزم قلمداد مى كنند. فعالان سياسى چپ، مجاهدين را مسبب اصلى رشد تروريزم مى دانند كه با حمايت خارجى عليه دولت دموكراتيك جنگ نامشروع را آغاز نمودند و طالبان را دنباله و مرحله ى خشن ترى از حركت مجاهدين وانمود مى كنند.

اما اگر دقيق تر بوقايع نگاه كنيم، بانى و باعث تروريزم در كشور ما، حزب دموكراتيك خلق و جريان چپگرا و وابسته به مسكو است كه ناشيانه و با ديكته بيگانه، آغازگر تروريزم سازمان يافته و سيستماتيكى بود كه تا امروز در قالب يك بحران عميق و گسترده و در اشكال و انواع مختلف ادامه دارد و پايانى براى آن متصور نيست.

انگيزه كودتاى ثور به ترور مرموز و درون حزبى ميراكبر خيبر يكى از رهبران طراز اول حزب دموكراتيك خلق گره خورده است. جوانان چپگرا با بهانه قرار دادن يك حادثه تروريستى خود ساخته در برابر نظام جمهوريت بغاوت نموده در يك اقدام تروريستى سردار داود و تمام خانواده او را كه امكان محاكمه ى آن نيز بود، بطور فجيعى بقتل رساندند. به اين بسنده نكرده رهبرى حكومت داود خان، دولتمردان حكومت هاى قبلى و زندانيان سياسى رژيم جمهوريت را بدون محاكمه همه تيرباران نمودند. متعاقباً به كشتار بى رويه مردم عامه با بهانه هاى اخوانى، شعله ى ، ستمى، خمينيست، فئودال و مرتجع آغاز نمودند و زندانها را از مردم بيگناه و مظلوم پر نمودند. سپس بجان هم افتادند. تره كى در همدستى با شوروى ها طرح حذف فزيكى امين را ريخت اما موفق نشد. امين معلم و مربى اش را با بالشت خفه نمود. خلقى ها پرچمى ها را كشتند. پرچمى ها خلقى ها را بعد از ورود ارتش سرخ زندانى نمودند. كارمل به كمك شوروى ها، رقيب سياسى و رفيق حزبى اش امين را هلاك نمود. كارمل توسط نجيب كنار زده شد و نجيب توسط دست مرموز گويا خلقى ها با خفت و خوارى بدار آويخته شد.

در نهايت و در اوج درماندگى، قواى خارجى را به كشور دعوت نموده، ده سال تمام كشور و مردمش را در ركاب و چاكرى بيگانه آماج تاخت و تاز قرار دادند و هزاران انسان بيگناه را در پوليگون پلچرخى اعدام نمودند كه هرازگاهى گورى از گور هاى دسته جمعى كه سمبول جنايات آشكار شان است، افشاء ميشود.
آيا اين اعمال تروريستى نيست و عاملانش تروريست و آغازگر تروريزم نيستند؟

امروز عده ى از فعالان چپ و عاملان ترويزم دولتى، با فرار از كشور و اختيار نمودن زندگى ننگين در زير چتر سخاوتمندانه امپرياليزمى كه در رد آن گلو مى دريدند و سرمست از پول سوسيال، بجاى عذاب وجدان و يا اعتراف به خطا هاى شان، با كمال وقاحت، تاريخ را وارونه جلوه مى دهند، حقايق را كتمان مى كنند و خود را برائت داده، ديگران را مقصر قلمداد مى كنند.

رويهمرفته و بهيچوجه اينها بعنوان برائت دهنده اعمال جنايتكارانه طالبان، خيانتها و خطاهاى مجاهدين نيست اما واقعيت آن است كه بانى و باعث تروريزم در كشور جريان روشنفكرى كاذب چپ با افكار وارداتى و وابستگى استخباراتى است كه بعنوان آغازگر تروريزم در فضاى كشور، بحرانى را رقم زدند كه تا امروز ادامه دارد.

بيایيد هر يك ما كه با قدمى يا قلمى، سهمى در ايجاد و تقويت اين بحران داريم، نخست خود را در دادگاه وجدان خود محاكمه نمایيم. سپس بجاى طفره رفتن و فرافكنى، در زدودن آثار و عوارض نقش منفى خود در جامعه و رسوبات بجا مانده ى جنايات و خطا هاى ما در سرنوشت كشور بكوشيم تا بفرداى بهتر برسيم.

محمد عارف منصوری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
منصوری
فرافکنی
نظرات بینندگان:

>>>   باداران اشرف غنی احمدزی

>>>   دست راستی ها چه کردند سگ زرد برادر شغال و بدتر از آنها کردند

>>>   خداوند را شکر که یک انسان با ایمان پیدا شد وخیانت های حزب کمونست خلق وپرچم را برملا ساخت ،حزبی که اساس آدمکشی و وطنفروشی داشت وهزاران وهزار انسانهای بیگناه را کردن زد وآخ نکشید واز بی اتفاقی مجاهدین و پشتبانی بعضی از رهبران فروخته شده سبب شد که آنها در دادگاه کشانده نشود و جواب اعمال ناشایسته خود را که سالها مردم بیچاره ما را در داغ شاندن ،از این خفاشان پلید که فعلآ هم میخواهند درز وشگستکی را در بین مردم بیندازد واسلام ومسلمان را به شکلی بدنام سازد امید روزی برسد که این اوباشان کارگری را به جزای اعمال شان رسانیده شود
عبدالله ریحان

>>>   همین لندغرها و توفنگ سالارها هست کی به مردم ظلم میکوند انهارا مجبور میکوند کی طالب یا داعیش شود

>>>   برخورد دوگانه!
برخي ها براي ايجاد ساختار ها و جريان هاي سياسي-اجتماعي خودي شعار همبسته گي سر ميدهند، اما براي نا خودي ها توطيه و دسيسه ميسازند !
سالها است كه ما شاهد شكل گيري شوراي هاي قومي در لايه هاي مختلف اجتماعي جامعه خود بوده ايم، بطور نمونه: شوراي مردم هزاره، شوراي ترك تباران، شوراي مردم نورستان، شوراي مردم سادات،شوراي مردم پشه يي،شوراي مردم اهل هنود و ده ها شورا هاي خورد و كلان برادران پشتون ما در سراسر كشور ( شوراي مردم لوي پكتيا، شوراي مردم خوگياني، شوراي قوم يوسف زي، شوراي مردم لوي قندهار، شوراي مردم ننگرهار، شوراي مردم لغمان و حتي شورا هاي مردمي در سطح طايفه) از ديد من اين روند ممد خوب و موءثر براي شكل گيري ملت سازي واقعي محسوب ميگردد، نياز است تا براي فراهم يابي فرهنگ همپزيري و شهروندي انكشاف يابد،مردود ميدانم تا عليه آن ساختار هاي كه از ميان مردم برخواسته است غير اخلاقي و دور از فرهنگ نوين سياسي-اجتماعي قرار گيريم، زيرا ميدانم كه همه مانند من فكر نميكنند و زيبايي جامعه بشري در چند رنگي آن نهفته است.
اما پرسش در اينجاست كه چرا برخي ها از شكل گيري شوراي تاجيكان در هراس اند و دور از اخلاق اجتماعي - سياسي عليه آن ساختار مردمي كه بخشي از نفوس مردم افغانستان را ميسازد قرار مي گيرند؟
آيا ميشود با واقعيت هاي عيني جامعه پشت كرد و آگاهانه و غير آگاهانه عليه آن قرار گرفت؟
متاسفم كه فورم انتخاباتي در افغانستان پس از حضور گرم جامعه جهاني براساس نقش اقوام در ساختار سياسي كشور شكل گرفته و قوميت جاگزين اصل زرين شايسته سالاري و احزاب فرا قومي شده است، از همين سبب نياز است تا اقوام كار درون سازي را به هدف بيرون كشيدن بهترين كادر ها براي مسوؤليت پزيري انجام دهند تا جلو تيكه داران بي هويت و بي ريشه را كه كار شان بحران سازي، شعله ور ساختن نفاق قومي و زراندوزي است گرفته شود.

>>>   Abdul Hai Khurasani
شهرستان چمتال استان بلخ در آستانه‌ی سقوط کامل قرار دارد.
توطیه یی شوم مثلث؛ فاشیسم ارگ،باند تروریستی حکمتیار و طالبان در سپهر زادگاه مقدس زردشت و مولانا سایه افکنده است و تو گویی ما سقوط خویشتن را به تماشا نشسته ایم!
بر اساس اطلاعات مؤثقی که به من رسیده است، متأسفانه شهرستان چمتال در آستانه ی سقوط کامل قرار دارد و تا حالا که چهل و ساعت از تهاجم وحشیانهٔ باند تروریستی حکمتیار و طالبان می گذرد، ارتش نه تنها هیچ اقدامی نکرده است،بلکه تو گویی از ارگ دستور دارد تا زمینه سقوط کامل این شهرستان را فراهم آورد.
مردم شریف استان بلخ
آماده دفاع از عزت ، عظمت،هویت و تمدن تان باشید، این رسوایی نتیجه فقدان زعامت درست و توطیه فاشیسم ارگ با همکاری باند تروریست پرور حکمتیار و طالبان مزدور و انتحاری است.
برای دفاع از استقلال و آزادی هر فرد باید یک سرباز باشد، زمانیکه ارتش ارتش نیست.
سوال اساسی مردم ما این است که آیا کاخ سپیدار از عمق توطیه ایکه در شمال قدم به قدم در حال اجراست ، خبری دارد یا نه ؟
همین حالا برای اقدام قاطع دیراست، اما فردا باید دعا بخوانید و مرثیه بسرایید.

>>>   غنی احمدزی و تیم فاشیزم ارگ کابل

>>>   تطبیق گام به گامِ سناریوی گسترش تشنج و جنگ در شمال ــ تفسیرنو
سناریوی حذف مخالفان نیرومند طالب و داعش در شمال گام به گام تطبیق می شود.
هم اکنون گروههای تروریستی طالب و داعش بیشتر از سالهای قبل در شمال فعال شده و ولایات فاریاب ، تخار ، قندز ، بغلان ، جوزجان ، بلخ و حتا بدخشان در آتش جنگ می سوزند .
ممکن است قوماندان قیصاری و رهبراش جنرال عبدالرشید دوستم همانند صدها قلدر و زورگوی دیگری که در درون و بیرون حکومت غومبور می زنند ، قلدر صفت باشند ؛ اما آنان دژ استواری در برابر تحقق توسعه ی سربریدن ها و آتش زدن های داعش و طالب نیز بوده اند .
به باور ناظران، در شرایطی که سناریوی شریک نمودن طالبان در قدرت و سپردن مناطق امن به آنان درحال آماده شدن بود ، ظهور آدم کله شخی چون قیصاری بجای دوستم به مزاح گرداننده گان داخلی و خارجی جنگ برابر نیست .
دولت وحدت ملی و حامیان خارجی شان ، به جای آنکه علل خونین شدن روزافزون شمال را به مردم توضیح و پاسخ بدهند ، بازهم قصدی و آگاهانه اختلافات قومی را دامن زده ، زمینه ی نفوذ بیشتر طالب و داعش را در شمال مساعد میسازند .
این سیاست مزورانه اگر از یکسو میتواند با خریدن جنگسالاران و رهبران ، اوضاع را بازهم به نفع گرداننده گان اصلی جنگ تغیر بدهد ، ازسویی هم میتواند اوضاع را از کنترول خارج نموده ، بحران و جنگ را تاسطح غیرقابل کنترول انکشاف ببخشد .
به باورمن درچنین شرایط حساس که انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری پیش رو بوده و داعش وطالب اکثر ولایات و ولسوالی های شمال را با آتش و خون عجین نموده است ، مردم به اتحاد و یکپارچه گی بیشتر نیاز دارند تا ایجاد فضای تیره تر تشنج ؛ زیرا با تشدید تشنج و جنگ در شمال ، هم زمینه ی نفوذ بیشتر طالب و داعش فراهم خواهد شد و هم پروسه ی انتخابات صدمه خواهد دید .
اما همانگونه که " گفته آمدیم " می تواند نیت ارگ و گرداننده گان اصلی جنگ هم دست یافتن به همان دوهدف اصلی باشد :
اول ، مساعد نمودن بهتر بسترنفوذ داعش و طالب در شمال
و دوم ، حذف آرای شمال در انتخابات ریاست جمهوری آینده . ــ
فروغی

>>>   غنی را رهبر داعش خوانید
غنی را روح این بینش خوانید
غنی از تیغ داعش بهره گیرد
غنی را طالب و داعش خوانید

>>>   دزدان ، قاچاقبران ، غاصبین زمین ، تجاران قومی ، سمتی ، لسانی ، مذهبی ، مزدوران وجاسوسان بیگانه ها تماما عامل رشد تروریزم هستند

>>>   غنی ستمگر چون عبدالرحمن باشد
غنی فاشیست چون محمد گل خان باشد
غنی خلق شمال را در آتش میسوزاند
غنی چون گرگ در لباس انسان باشد

>>>   بانی تروریزم تفرقه اندازان قومی ومزدوران بیگانه ها اند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است