وفادارترین شاگرد جنرال دوستم بی وفا بر آمد
فائق که مدعی خدمت به مردم است به خواست مردم در تامین امنیت اشاره ای نکرد و نگفت که با کدام پروژه امنیتی بحیث والی فاریاب آمده است؟ همچنان از مجازات کسانیکه مردم بی گناه را به رگبار بستند 
تاریخ انتشار:   ۲۳:۴۵    ۱۳۹۷/۴/۱۵ کد خبر: 152418 منبع: پرینت

در پی واکنش های خشمگینانه ای مردم فاریاب نسبت به بازداشت نظام الدین قیصاری توسط نیرو های ارتش، ارگ با عجله آقای فایق یکی از وفادار ترین شاگردان سابق جنرال دوستم را بحیث والی فاریاب با یک بسته ای از پروژه ها فرستاد تا مردم این ولایت را دلجویی کند.

آقای فائق در نخستین روز معرفی شان گفت که زندگی آسوده در مرکز و عضویت در کابینه و دست رسی به رییس جمهور را رها کرده برای خدمتگذاری به ولایت فاریاب بحیث فرزند این مردم آمده است. او هم چنان گفت که با بسته ای از پروژه های بازسازی برای بهبود زندگی مردم اینجا آمده است. او در عین حال گفت او نماینده و مامور دولت است و به کار های سیاسی جنبش ملی و احزاب دیگر سرو کار نخواهد داشت.

نخستین پرسش این است که آقای فائق کی است و چرا غنی او را وارد این بازی با سرنوشت مردم فاریاب انتخاب نموده است؟
پرسش دوم این است که این پروژه ها چرا قبل از آغاز بحران به این ولایت آورده نشد؟

واقعیت این است که تا چندی پیش آقای فائق یکی از شاگردان وفادار جنرال دوستم شناخته میشد. در بسیاری محافل و عملیات های رزمی جنرال دوستم چند سال قبل در ولایت فاریاب که منجر به سو قصد ناکام ارگ بجان دوستم شد، حضور داشت و در واقع به وفادار ترین پیرو دوستم شهرت پیدا کرده بود.

بیاد ما باشد که جنرال دوستم در یکی از صحبت هایش به رسانه ها احساسات و عواطف خود نسبت به فائق را پنهان نکرد و تقریبا چنین گفته بود:" این فائق جوان در این روز ها بسیار خوده در دلم شیرین کده راهی است. دلم می خواهد که او را بالا بکشم ولی می ترسم، که روزی زیر لنگ هایم در آمده من را پایین نکشد".

واقعیت این است که امروز این حرف تاریخی دوستم درست از آب درآمد و ترس او از اعتماد به شاگردانش بی اساس نبود. ترس ازین وجود دارد که پسر ارشد دوستم نیز در دام شیطانی فاشیزم زرنگ در ارگ نه افتد.

واقعیت این است که نه تنها فائق بلکه سابقه دار ترین شاگردان وفادار دوستم بعد از پرونده انجینیر ایشچی و تبعید دوستم به ترکیه از دوستم فاصله گرفته و در خدمت دشمنان دوستم و مردم ازبیک قرار گرفتند.

واقعیت تلخ هم همین است که جنرال دوستم کیش شخصیت خود را بر مردم ازبیک و شخصیت های برجسته آن از طریق دیکتاتوری، سرکوب و حتا تجاوز جنسی تثبیت کرده بود، ولی بعد از افشاگری ایشچی بسیاری یاران عقده بدل از دوستم که ظاهرا وفادار ترین پیروان دوستم شناخته میشدند جرات یافتند و برای انتقام گیری از دوستم با دشمنان او همدست شدند.

فائق یکی ازین قربانیان است و ده ها قربانیان دیگر در داخل و خارج وجود دارند که نبود دوستم را به خیر مردم ازبیک می شمارند.
آقای فائق بحیث نماینده با اعتماد غنی هرگز خواهان برگشت دوستم به افغانستان نیست. زیرا او نمی خواهد در موجودیت دوستم به سرنوشت عالم ساعی والی سابق فاریاب دچار شود. زیرا او صرف از ارگ دستور می گیرد نه از دوستم.
حالا به نظر می رسد که کیش شخصیت دوستم از طریق تجاوز جنسی و یا سرکوب بیش از این کار آرایی ندارد.

واقعیت این است که واکنش مردم ازبیک به دست گیری فرمانده قیصاری خیلی شدید بوده و مردم برای چهارمین روز متوالی و حتا با پایین کردن عکس های اشرف غنی از ولایت شان خشم خود را تبارز می دهند. ولی زمانیکه جنرال دوستم برای چند ماه در حبس خانگی در کابل بود و سر انجام با توهین و تحقیر به ترکیه تبعید شد و حتا دولت مانع نشست هواپیمای او در فراز فرودگاه مزار شد، مردم در حمایت از دوستم کوچکترین واکنشی نشان ندادند. برخلاف بسیاری نزدیکان او به تیم فاشیست غنی و اتمر تسلیم شدند.

شگفتی این است که دوستم از یک طرف مدعی است که در تبعید است و غنی او را اجازه برگشت به کشور نمی دهد و از طرف دیگر پسر ارشد و نماینده خاص او در کنار غنی با افتخار نشسته و حتی شناسنامه اوغانی می گیرد. عجیب این است دوستم و دوستمی ها از یک طرف خود را" تورک تبار" می نامند و از طرف دیگر اوغان تبار و با افتخار از هویت خویش گذشته اوغان میشوند.

مردم شریف و عدالت خواه ازبیک در میان این بازی پیچیده گیر مانده اند، نمی دانند که از دولت فاشیستی غنی حمایت کنند و یا از دوستم تبعیدی؟
پاسخ پرسش دیگر این است پروژه را که آقای فائق بحیث تحفه والی نو وعده می دهد یک بازی سیاسی و مردم فریبی بیش نیست، هیچ تاثیری بر مهار تروریزم درین ولایت ندارد.

بزرگترین درد مردم فاریاب و فرمانده قیصاری که به جرم آن بازداشت شد و افراد او کشته شدند مساله امنیت بود نه چند تا پروژه کاذب بازسازی.
خواست عمده مردم و فرمانده قیصاری این بود که دولت یا امنیت مردم این ولایت را تامین کند و با تروریستان سازش نکند و یا اجازه بدهد که مردم فاریاب از خود دفاع کنند.

آقای فائق در جریان صحبت شان که مدعی خدمت به مردم است به خواست اصلی مردم تامین امنیت کوچکترین اشاره ای نکرد و نگفت که با کدام پروژه امنیتی بحیث والی فاریاب آمده است؟
او همچنان از مجازات کسانیکه مردم بی گناه را به رگبار بستند هیچ اشاره ای نکرد.

بزرگترین درسی چند روز اخیر از نا آرامی های فاریاب این است که مردم خود باید وارد میدان شوند و در انتظار دوستم و دوستم نماها نشوند.
جنرال دوستم اگر می آید حالا بیاید و یا هیچ وقت نیاید. زیرا زمان منتظر او نمی ماند. اگر می آید در وقت انتخابات برای بقدرت رساندن یک فاشیست دیگر بر سر شانه هایش، دیگر هر گز نیاید که بیش از این مردم حوصله اشتباهات و معامله های سنگین او را ندارند.

امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
امیرزاده
فائق
نظرات بینندگان:

>>>   Amirzada II
آیا جنرال دوستم در بازداشت قیصاری هم دست ارگ است؟

برخی ها مدعی اند که ارگ با مشورت و اجازه جنرال دوستم
فرمانده نظام الدین قیصاری را با لت و کوب باز داشت کردند و تعدادی از همراهان او را کشتند و خانه او را تاراج کردند.
پرسش اساسی اینست که فرمانده قیصاری یکی از افراد سرسپرده و وفادار به جنرال دوستم بود و تکیه گاه مردم فاریاب در جنگ علیه طالبان بود، با کدام منطق دوستم با ارگ همدست شده باشد؟
واقعیت اینست که فرمانده قیصاری یک جنگجوی دلیر و بی رحم بود و در نبود دوستم او از یک طرف بخاطر جسارتش در جنگ با طالبان در میان مردم فاریاب روز تا روز محبوب تر میشد. افزون بر آن او به یک رسول پهلوان نیرومند و رقیب دوستم تبدیل میشد. چنانچه جنرال دوستم در اوج بحرانات شمال رسول پهلوان را در یک توطئه مثل بسیاری فرماندهان ازبیک کشت. محبوبیت قیصاری به حدی است که برای چندین روز متوالی مردم خشمگین ازبیک برای رهایی او از زندان اعتراض می کنند. این در حالی بود که با تبعید و تحقیر دوستم به ترکیه توسط ارگ یک نفر هم اعتراض نکرد.
فاشیستان حاکم در ارگ تحمل فرماندهان نیرومند ضد طالبان را ندارند و از خود خواهی ها و اختلافات آنها به نفع خود استفاده می کنند. چنانچه اشرف غنی از باز داشت و سرکوب فرمانده قیصاری قدرت نمایی نموده و برای ترساندن به فرماندهان دیگر ضد طالبان استفاده نمود.
جنرال دوستم از یک طرف در تبعید مظلوم نمایی می کند و از جانب دیگر باتور دوستم پسر ارشد او در کنار اشرف غنی قرار دارد.
باتور دوستم بحیث نماینده خاص دوستم حاضر نشد که برای رهایی قیصاری با ارگ وارد گفتگو شود و یا حد اقل در کنار مردم معترض ازبیک قرار بگیرد.
مردم عوام ازبیک از بازی جنرال دوستم و ارگ به سر نوشت شان بی خبرند. هنوز بسیاری ها با خوش باوری به دوستم بحیث رهبر و ناجی باور می کنند.
اعتراضات مردمی بخاطر آزادی قیصاری با گذشت هر روز گسترده تر میشود ولی هوا خواهان جنرال دوستم نیز در تلاش اند که اعتراضات بخاطر رهایی قیصاری را به خواست های مردم به برگشت جنرال دوستم از ترکیه تبدیل کنند. اما درین میان موضع خود دوستم چندان روشن نیست. او واقعا خواهان برگشت به کشور است؟

>>>   Kohestani
مسئله گرفتاری فرمانده نظام الدین قیصاری تا چند روز دیگر فروکش می کند :
از شناخت و تجاربی که من از هم تباران تاجیک ، برادران هزاره و ازبیک خود دارم اشرف غنی احمد زی و سایر شونیست های قوم ستیز چنان ایشانرا افسون کرده اند که در حالت مظلوم قرار گرفتن آشکار و نا بخشودنی در چند روز اول سر و صدا ” لاف و پتاق ” میکنند و بعد از گزشت چند روز محدوده ماجرا را از راه معامله ویا گرفتن امتیاز کوچک مانند اینکه به طفلان چاکلیت بدهی و یا به سبب تهدید امریکایی ها به پایان می رسانند .
یک مطلب دیگر را هم نباید از یاد برد که اشرف غنی به وصیله نیرنگ انگریز گونه هم بالای هدف خود خوب شلیک می کند و خیلی ساده آنرا از پا در می آورد که آن نیرنگ عبارت از استخدام و امتیاز دهی موقتی برای فرومایه ترین ، مزدور ترین و بی ایمان ترین افراد از داخل همان قومی که آن را مورد هدف قرار داده است میباشد .
پس من دیگر بالای این عناصر بی اراده اقوام تاجیک ، ازبیک و هزاره اعتماد کرده نمیتوانم و نا خورده هرگز شکر نمی گویم .

>>>   Lalzad
درس های جانسوزی از غزنی و فاریاب!
===========================
(هر کی ناموخت از گذشت روزگار - هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار)

* وقتی مردم پشتو زبان یا افغان های غزنی دروازه کمیسیون انتخابات را بسته می کنند و با صدای بلند می گویند که «یازده وکیل غزنی همه هزاره اند و هیچ پشتونی نماینده ندارد»؛ معنای واقعی اش این است که «یک هزاره نمی تواند نماینده افغان باشد»!

*‌ دولت/حکومت و کمیسیون انتخابات هم با کمال وقاحت این خواست آنها را می پذیرد و غزنی را به حوزه افغان و غیرافغان تقسیم می کند... آیا این پرسش برای سایر اقوام پیدا نمی شود که پس «چگونه یک افغان می تواند از غیر افغان ها نمایندگی کند»؟

* آیا درد جانسوزی بیشتر از این وجود دارد که یک غیرافغان تحصیل کرده حق نمایندگی از افغان ها را نداشته باشد، ولی یک افغان قلدر می تواند برای سال ها سلطان یا حاکم بلا منازع غیر افغان ها باشد؟

* آیا ایجاد چنین فضایی در کشور بدین معنی نیست که ما نه در یک جامعه نسبتا انسانی و دموکراتیک، بلکه در یک «جنگل قبیله» زندگی می کنیم و قانون «هر که زور است، حق است»، جریان دارد؟

* در فاریاب نیز عین داستان است: جنگسالار غیرافغان دزد و قاتل و جنایتکار است و باید سرکوب شود، ولی انتحاری، انفجاری، دزد، جنایتکار و جنگسالار افغان از جمله «برادران ناراضی» اند و باید برای شان امتیاز داده شود...
+ + +
برو قوی شو، اگر خواهی زنده مانی
که در نظام قبیله، ضعیف پامال است

>>>   Karim Said Karim
دشمن تاریخی ما، ارگ-طالب-گلبدین، دارد خنجر خون آلودی را که از عبدالرحمن خان ، نادر غدار، محمد گل مومند
... به ارث گرفته به گلوی تاجیک، ازبیک و هزاره هر روز بیشتر و بیشتر میفشارد، هر دستور العمل کتاب شیطانی دویمه سقاوی را خط به خط تطبیق میکند.
ولی جنرال ارشد ما، فرمانده بسم الله خان، با خیال آسوده در قصر سبز و خرم اش دارد میوه های هفت رنگ نوش جان میکند.
خوشا به حال ما تاجیکان

>>>   ظهير آريايى
روزى جنرال دوستم، اقاى غنى و خليل زاد و عده زيادى از تيّم انتخاباتى شان داشتند كباب نوش جان مى كردند. جنرال دوستم در ان روز ها دست و پا نمى شناخت و پيشاپيش معاونيت پوشالى را جشن گرفته بودند و مشاورين شان غرق در نشه قدرت خواب هاى عجيب و غريب مى ديدند. اما ، در ان شب و روز ما مداوم مى نوشتيم كه اين كباب ها را از راه دماغ بيرون خواهيد انداخت اما گوش شنوا نبود كه نبود. شايد ميگفتند اگر شما چيزى مى دانستيد مانند ما اينجا در كباب با اهل ثروت و قدرت ميبوديد. اين كباب سند از هوشيار بودن ما و سياسى بودن ماست!

>>>   دوستم مردم ازبک را بارها به فاشیزم فروخته است. جوانان ازبک باید متشکل شوند و با جوانان هزاره و تاجیک متحد شوند.

>>>   جناب امیرزاده،، سیاست پدر و مادر نمی شناسد و بازی های خیلی ماهرانه ای دارند، گهی پشت به زینه و گهی روی زین، دنیای سیاس خرید و فروش مهره متجانس خیلی رواج داشته و است، در هر دنیای حقیقی، مجازی، روی در روی و خلاصه دنیای که همه دنبال پول در آوردن و این درو زمانه همش پول، نه عزت است، نه ابرو، نه شراف، نه حثیت خلاصه هیچ چیز، در این دنیای مکار باید مکاره بود، آگه نه بازنذ بیش نیستی.

>>>   Temorov
به نظر من، نظام الدین قیصاری، ناخواسته سدی بود جلو راه باتور دوستم. اگر جنرال دوستم خودش در دستگیری قیصاری نقش نداشته باشد؛ به احتمال زیاد پسرش نقش دارد.
اما پدر و پسر فعالیت های جدی مخالفین درون قومی و درون حزبی را در تبانی با اربابان قدرت،ظاهرن خیلی جدی محاسبه نکرده بودند.
احتمال دارد قیصاری بعد از چند مدتی از بند آزاد شود و در صف مخالفین دوستم و پسرش قد علم کند.

>>>   شناسنامه های خونین افغان و شناسنامه های خراسان
سه سال وقت کافی برای درک درست از خواستهای مشروع مردم بر علیه تحمیل هویت افغان وجود داشت که باید عاقلانه به خیر همزیستی برادرانه و ثبات کشور تصمیم گرفته میشد. اما فاشیزم لجوج و هویت کش راه خون و آتش را در پیش گرفته است.
مردم غیر افغان و یا پشتون در موقعیت دشوار قرار گرفته اند: یا هویت اجباری و منفور افغان را بجای هویت اصلی و تاریخی شان قبول کنند و یا راه و سر نوشت خود را برای همیش از سلطه افغان جدا ساخته برای خود هویت خراسانی در سر زمین خراسان بسازند.
شاید حالا فرصت طلایی حرکت بسوی ایجاد هویت خراسانی و دولت خراسان رسیده باشد.
نخستین گام درین راستا طرح و توزیع شناسنامه های خراسان با عکس مولانای بلخ ، نمادی هویت ما و ممثل انسانیت و معنویت خواهد بود. افزون بر آن بجای عکس شتر نمادی از جهالت و کوچیگری در سده بیست و یکم، اسپ نمادی فرهنگ بزکشی، هویت ورزش دلیرمردان و پهلوانان شمال مزین شود.
نام پول خراسان نیز باید در نظر گرفته شود.
بلخ بحیث کانون انقلاب آزادیبخش و رستاخیر علیه سلطه تروریزم، و جهالت افغان می تواند نقش تاریخی و سر نوشت ساز بازی کند. در بلخ باید نخستینن پارلمان ملی و دموکراتیک ساخته شود و بحث شناسایی دولت جدید با همسایگان و جامعه جهانی آغاز شود.
جمهوری خراسان برای دفاع از خود و مدیریت کشور باید هر چه زود تشکیل ارتش، ساختار تشکیلاتی و اداری دولت جدید را روی دست گیرد.
بگذارید فاشیزم با هویت بد نام افغان هر طور که می خواهد زندگی کند.

تغیر نام افغانستان ، اولین گام درراه ازبین بردن تعصبات قومی وقبیلوی است. زیرا این نام، علاوه بر اینکه درزبان انگلیسی به سگ شکاری ، اطلاق شده است , یک نوع چرس (حشیش) که در افغانستان تولید میشود.
از نظر تاریخی متاسفانه یکی ازسه نامهای یک قوم واحد است، یعنی ، افغان؛ پتان، پشتون یا پختون، هرسه این نامها به یک قوم خاص اطلاق میگردد. بقیهء ملیتهای این کشور هرگز نه افغان استند ونه هم با افغان کدام پیوند تاریخی وفرهنگی ویا نژادی دارند.
افغانها مطابق تیوری پدر ژورنالیزم اوغانی، محمود خان طرزی، زبان قومی خودشان را دارند، که زبان اوغانی یا پشتو می باشد.
ازنظر تباری،افغانها یا پشتونها تعدادی ازقبایل هندی الاصل ملتانی بوده که سرزمینهای آبایی شان اطراف کوه سلیمان، خیبر پشتخوا و وپشین وژوب می باشد و این مناطق درتاریخ بنام افغانلند یاد شده است و دریاد داشتهای تاریخی بعضی ازنویسنده گان انگلیسی منجمله ( الفنستون) مولف کتاب افغانان نمایندهء انگلیس در دربار شاه شجاع نامهای تمام مناطق افغان نشین با تفصیل آن ذکر گردیده است.
درقرن بیست ویک برای ازبین تعصبات قومی وقبیلوی، یگانه راه حل در افغانستان کنونی، تغیر نام قومی افغانستان است که اساس تعصب های قومی پنداشته میشود.

>>>   چرا اقوام دیگر موفق به گرفتن قدرت نمیشوند ؟ یکی از مشکل عمده تاجک ها ، هزاره و از بک ها اینست که باور مندی در رسیدن به قدرت را از دست داده اند ۱- این مورد ناشی از عملکرد اشتباه سیاستمداران شان بوده است کسانیکه خود را رهبر و نماینده یک قوم میداند و به نمایندگی از یک قوم به قدرت رسیده است به وعده های که برای مردم خود در وضعیت های مختلف سپرده بودند عمل نگردند .این بی باوری و پیداشدن حس ناتوانی سبب می‌شود که آهسته آهسته گلیم همبستگی و رابطه ایشان با رهبر شان کمرنگ شود و مجبورت ایشان کشانده شوند به دامان ارگ .

>>>   ناصر از غزنی
شما همه گی تان از هیچ خبر ندارین به به گفته چند نفر خاین را تایید میکنید .. وقتی یک غیر افغان از افغان نماینده گی کرده میتواند چرا افغان از غیر افغانی نماینده گی کرده نمیتواند .
دوم ۱۱ کرسی به تمام ولایت غزنی است که بیشترین ان قوم پشتون است به گفته شما مردم افغان است اما یک نماینده نداشت و تمامش از جمله هزاره گی بودند ان زمان شما کجا بودین که حالی سروصدای خوده بلند کردین افسوس به حال شما غیر افغان ها

>>>   فائق خودش را به قبیله فروخته و حال منحیث مامور تطبیق برنامه های ارگ فاشیزم اوغانی علیه مردم خودش داخل اقدام شده ماست.

>>>   دشمن تاریخی ما، ارگ-طالب-گلبدین، دارد خنجر خون آلودی را که از عبدالرحمن خان ، نادر غدار، محمد گل مومند
... به ارث گرفته به گلوی تاجیک، ازبیک و هزاره هر روز بیشتر و بیشتر میفشارد، هر دستور العمل کتاب شیطانی دویمه سقاوی را خط به خط تطبیق میکند.
ولی جنرال ارشد ما، فرمانده بسم الله خان، با خیال آسوده در قصر سبز و خرم اش دارد میوه های هفت رنگ نوش جان میکند.
خوشا به حال ما تاجیکان
صابر از کابل

>>>   از کدام بی ادب پرسیدند که بی ادبی را از کی یاد گرفتی؟
گفت از بی ادبان.
گفتند چطور؟
گفت هر کاری که آنها کردند، من از آنها تقلید کردم.
گفتند چطور؟
گفت مثلآ دوستم که در انتخابات همراه اشرف غنی یکجا شد و به مردم گفت که مه رییس جمهور خود را پیدا کردم. رییس جمهور مه اشرف غنی است. همه ازبک ها و ترکمن ها به او رای بدهند. همه مردم سلاح خود را به دولت تسلیم کنند. ما باید باطالبان دیگه جنگ نکنیم و با آنها صلح کنیم. مردم ما دوسال بعد خواهند فهمید که گپ های مه چقدر راست است و همی اشرف غنی به ما چقدر خدمت میکند.
دوسال تیر نشد که اشرف غنی دوستم را متهم به لواطت ایشچی کرد و او را فرار ترکیه کرد.
او لنگی شمله دار.
اشرف غنی جنایتکار.
فرار ترکیه شدم.
ز دست این سیاه مار.

>>>   وفادارترین دوست دوستم دوستم را شناخت که دشمن قوم ازبیک و ابرو ریزان ان است!
چرا رهبر ازبیکها چنین رهبر غیر فاسد نباشد؟
ازبیکها! از رهبری پیروی کنید که سالم و صادق باشد نه... چون دوستم! چی شد اسلامتان؟

>>>   Salam
چرا ما خراسان را جاگزين افغانستان مى ناميم ؛
عدالتخواهان تاجيك با درك عميق از تاريخ و شناخت
معضل كنونى كشور به اين نتيجه رسيدند كه نام ها و نشان هاى تبارى از هر قومى باشد نمى تواند محور اتحاد شود. اينكه اكثريت مطلق مردم نام قومى افغانستان را نمى پذيرند ناشى از همين رويكرد قومى و تبارى است كه يك قوم همه يى نماد هاى ملى را بنام خود اختصاص داده است و ادعاى شان هم اين است كه نام كشور افغانستان است و افغان هم مترادف پشتون است و اين كشور متعلق به پشتون ها است و ديگران همه مهاجر اند .
براى آنكه اين بن بست بشكند و كشورى بنا شود كه همه اقوام خود را در آئينه آن بيبنند و اسم و رسم آن در گرو قوم خاص نباشد ، ما نام كهن اين سرزمين يعنى خراسان را بر گزيديم .نخبگان تاجيك فهميده از نام هاى محلى و تبارى فاصله گرفتند و خراسان را بر همه مقدم شمردند. عدالتخواهان تاجيك قطعن مى خواهند منشا اتحاد ، اتفاق و هم دلى ميان همه اقوام باشند و در هيچ جاى برنامه هاى شان رويكرد هاى تبارى برجسته و اصل نباشد .
در يك خراسان فدرال و دموكراتيك ، استان هاى فدرال مى توانند در يك همه پرسى شفاف نام هاى مناسب خود را دريابند و درفش و نشان هاى خود را داشته باشند ، اصلى كه در همه كشور هاى فدرال معمول است .
ما خراسان فدرال و دموكراتيك را يگانه راه براى زدودن تفوق طلبى هاى قومى بر گزيده ايم و به حقانيت آن باور داريم .

>>>   یک دهقان بچه را از سر کشتزار هایش آوردند، چند میل سلاح به دستش دادند، چند قلدر و اوباش منطفه را دَورش جمع کردند و نامش را گذاشتند، قوماندان!
این دهقان بچه هم شروع کرد به تهدید مردم، آدم کشت و باجگیری نمود و حتی آنقدر جسور شد، آنهائی را که برایش معاش میدهند، تهدید به مرگ کند.
پس خود قضاوت کنید که با این دهقان بچه چطور برخورد کرد؟

>>>   مشكل از فائق نيست، أصل مشكل خود دوستم آغا است، چون دوستم ثبوت كرد كه براي حفظ جان و دارائي خود پاي بالاي ملت ازبك گذاشت، ورنه بازگشت به افغانستان مشكل نيست، صد ها طالب و داعشي خارجي روزانه داخل افغانستان ميشوند، چطور دوستم نميتواند بخاطر رهبري مردم خود برگردد.
ديگر اينكه چندي قبل ايشچي و يكي ديگر از مخالفان دوستم گفته بودند كه دوستم ، همان توطئه عليه ايشچي را بالاي فائق و چند نَفَر ديگر از جنبش هم انجام داده و ويديوي شانرا گرفته است، و از همين خاطر شايد فائق دست به انتقام زده باشد و ارگ از او استفاده كرده باشد.

>>>   Raheel
یکی از فاشیستهای پشتون در تویتر طعنه میزند که به جای ملامت کردن پشتون خود را قوی بسارید و از چنگال سیاستمداران بیسواد، زراندوز و فاسد رهایی ببخشید.
اول باید این نکته را روشن ساخت که من و هیچ عدالتخواه دیگری هرگز قوم پشتون را ملامت نکرده و نمی کنیم بلکه فاشیزم پشتونی را دشمن خود و دشمن کشور و در گام نخست دشمن قوم پشتون و ملامت مشکلات امروزی کشور میدانیم.

دوم این که بلی !
ما تاجیکها گرفتار شماری سیاستمدار فاسد، نادان، کوته‌اندیش، خودخواه و معامله‌گر استیم که بهترین عنوان برای اکثر شان "گاوهای مقدس" است. اینها چوکی، اقتدار، وزارت، وکالت و ولایت را امتیاز شرکت شان در جهاد و مقاومت میدانند و حاضر نیستند بپذیرند که چوکی و حتی احترام مردم اینها را به وظایفی مکلف میسازد و در برابر مردم مسوول میباشند.
این فاشیست بخشی از حقیقت را میگوید‌ اما منکر این است که فاشیزم دولتی پشتونی همین فاسدین را تقویت میکند و بر سر مردم ما حاکم میسازد تا خوبتر استفاده کرده و مثلا برنامه های پاکسازی قومی، جاجایی اقوام، فرهنگ ستیزی و یکسان سازی قومی را به پیش ببرد.

>>>   افرادتاجکي وهزاره واوزبکي که طي کامنتهايشان ازاتحاد اين اقوام مطلب نوشته اند وزبان درازي کرده وخيالاتي بهم بافته اند ايا فراموش کرده اند که براي اولين بار مسعود تاجک پنجشيري درجبل السراج قبل ازسقوط نجيب جلسه دايرکرد ودوستم اوزبک وخليلي هزاره ونادري ووکيل پرچمي را جمع کرد وداعيه اتحاد اقوام غيرپشتون را مطرح کرد وتقاضاي گرفتن قدرت را بعد از250سال ازپشتونها روي دست گرفت.نيروهاي نظامي اش را به کومک دوستم وارد کابل کرد ودرمناطق مهم مستقرساخت.پروان وکابل سقوط کرد ومسعود به قدرت رسيد.يکسال بعد باهمدستي سياف پشتون چنان هزاره را هدف سلاح هاي ثقيل قرارداد ودمار ازروزگارمزاري وهزاره وافشارودشت برچي دراوردکه هيچ پشتدني حتي عبدالرحمن خان نکرده بود.بعدش دوست با پشتونها شوراي هماهنگي تشکيل داد ومواضع مسعود را هدف قرار داد وتا ميدان هوايي وارگ پيشروي کرد ورباني به پروان فرارکرد ونمازعيد را خواند.درتاريخ افغانستان اين زد وبندها بسيارتکرارشده هيچ فرد سياسي دراهداف ومواضع خود استوارنبوده وهميشه دچارتغييرودگرگوني بوده اند.قدرت وپروت عامل اصلي جبهه گيري سياسي بوده وپناه بردن به قوم وزبان صرف بهانه زود گزرواستفاده ابزاري براي رسيدن به منافع مادي وقدرت بيش نيست ونخواهد بود.بنابرين راه حل اينهمه مشکلات ومعضلات که هرقومي درگيرانست وهيچ وقت ودرطي اين همه سالها به نتيجه نرسيده ونخواهد رسيد.بنابرين لازم است درروش وديدگاه وتعابير وتعاريف ازقضاياي مهم وسرنوشت ساز تجديد نظرشود وراهي را بيابيم ودرمسيران حرکت کنيم که اشتباهات قبلي تکرارنشود وبجاي خصومت ودشمتي ونفي ديگران باوحدت وهمدلي همه درمعيار به حقوق خود برسيم واين کشوررا مشترکا ازاد واباد کنيم وبه نسلهاي بعد ازخود بگزاريم.دامن زدن وعمده کردن اختلافات تاکنون سودي نداشته وبعد ازين هم تفعي ندارد.

>>>   آیا این را شک میدانید که باتور دوستم با پدرش عرض ونیاز کرده که قیصاری و یک تعداد دیگر که موانع سر راهش است از سرراه دورشوند تا هرچه بهتر پلانهای خودرا در انتخابات و دیگر موضوعات تطبیق نمایند . از آنجا دوستم که در پشت پرده با حکومت است فرمان دستگیری یک تعداد را صادر میکند . درینجا مردم هم کله جهالت دارند دادوفریاد میزنند همان قیصاری که روز گذشته بالای خودش ظلم کرده بود واورا لت کرده . آن زنیکه روزهای قبل قیصاری را میگفت که زناکار است و بالای ما تعرض جنسی کرده امروز در سرک برآمده به نفع این زناکار شعار میدهد. بسیار تاسف است به حال مردم. واقعا که بالای این مردم سنگ نمیبارد کم است و خداوند هدایت کند این جاهلان را.

>>>   زرخريد فاشيست ها

>>>   فائق خودش را به قبیله فروخته و حال منحیث مامور تطبیق برنامه های ارگ فاشیزم اوغانی علیه مردم خودش داخل اقدام شده ماست.
لعنتبه این خودفروخته


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است