چند سال پيش درست پيش از انتخابات سال 1394 بود كه احمدضيا مسعود، جنرال دوستم، محمد محقق به مزار آمدند و همراه با استاد عطامحمد نور كنفرانس مطبوعاتی برگزار كردند.

چينش صندلی ها دقيقا شبيه روز گذشته بود: عطامحمد نور در ميان و محقق و جنرال دوستم و احمدضيا در چپ و راستش. مناسبتش را دقيق به ياد ندارم اما حرف هايی كه آن روز جنرال دوستم گفت مرا هيجانی ساخت. جنرال گفت ديگر فريب فاشيسم را نخواهد خورد او از بدتعهدی گروه های افزون طلب ياد كرد و از عهدشكنی هایشان ناليد.

من كه در آن زمان سردبير روزنامه عصرنو - چاپ مزار شريف بودم اين سخنان را با آب و تاب پوشش دادم و در پيوند به آن تحليل های تند و آتشين نوشتم و داستان شهادت مظلومانه حبيب الله كلكاني را توضيح دادم. اميدواریم اين بود كه اين حركت آغازي باشد براي تامين عدالت و دموكراسي و فروپاشي طلسم فاشيسم و برتري طلبي.

انتخابات 2014 اما نشان داد كه اين ايتلاف برخلاف توقع ما خيلي شكننده بود؛ شكننده تر از آنچه كه مي پنداشتيم به گونه اي كه در اين انتخابات آنكه از بدعهدي فاشيسم مي ناليد متحدان پيشين خود در مسير عدالت خواهي را به نيابت از فاشيسم به مسابقه بزكشي فرا مي خواند نتيجه را هم ديديم كه چه كشيديم!

روز گذشته وقتي كنفرانس مطبوعاتي ايتلاف نجات را ديدم باري ديگر همان احساسات برايم دست داد. چينش صندلي ها دقيقا شبيه گذشته بود و حرف و حديث ها هم پرسوزتر و مترقي تر از قبل چنان از بي عدالتي ها و ستمگري ها گفتند كه دل هاي سخت تر از سنگ را نيز به گريه وا داشتند از افزون طلبي شكايت كردند و عدالت را فرياد نمودند.

من به توانايي اين جمع باور دارم. باور دارم كه اگر صادقانه متحد شوند و كنار هم بايستند هر فرعوني را به توبه ناگزير خواهند كرد با اين همه اما آنچه كه قابل نگراني است شكنندگي اين ايتلاف است. مي ترسم مثل گذشته به وعده هاي پر زرق و برق فاشيسم فريب بخوريم و اين فرصت طلايي را براي باري ديگر از دست بدهيم.

بايد يادآوري كرد كه گرفتن چند وزارت و سفارت و معاونيت معضل را حل نمي كند در نظام رياستي هر لحظه ممكن است غني اي ظهور كند و معاون اول خود را شبيه جنرال دوستم تبعيد نمايد. راه حل، اتحاد اقوام ستمديده براي تامين عدالت اجتماعي و تمركززدايي از نظام است. اميدوارم اينبار اين ايتلاف و اتحاد پايدار بماند و تا شكست فاشيسم نشكند.

عبدالشهید ثاقب

>>>   Abdul Hai Khurasani
احمد شاه درانی، آخرین فرمانروای خراسان بود نه مؤسس افغانستان.
جعل بزرگ فاشیسم در باره مؤسسی هویت سیاسی افغانستان.
آیا احمد شاه ابدالی نخستین مؤسس افغانستان بود؟
نه، نبود و این جعل بزرگ تاریخ و اهانت سترگ به آخرین فرمانروای خراسان است.
چرا؟
هیچ سند و مدرک معتبر تاریخی که ثابت نماید، احمد شاه ابدالی در زمان حیات خود مدعی تأسیس کشور افغانستان شده باشد، به طور قطع وجود ندارد.
تاریخ احمد(نوشتهٔ منشی عبدالکریم)،
تاریخ احمدشاهی(نبشته‌ی محمود الحسینی) و تاریخ حسین شاهی(تالیف
امام الدین حسینی)
شاهد این مدعاست.
از هر سه تاریخ معتبر که یکی در عصر خود احمد شاه ، شاه زمان و دیگری در دوران درانیان نگاشته شده است، این را ثابت می سازد که احمد شاه خود را جانشین نادر افشار، شاه ایران و سلطان خراسان می دانست.
او هر گز تصور نمی کرد روزی چنین اتهام بزرگی را به او وارد کنند و او را بنیانگذار هویت سیاسی افغانستان بنامند.
در مقدمه تاریخ احمد نوشته‌ی منشی عبدالکریم که بالقاب ذیل آغاز گردیده ؛
احمدشاه درانی، پادشاه جم جا
گردون وقار
خورشید اشتهار
عالی نصب
فرخنده حسب ، خاقان زمان ، قاآن دوران ، ....
هر گز نامی و سخنی از کشور افغانستان نیست .
جلوس او را به عنوان پادشاه خراسان گرامی می دارد.
از متن نوشته شده بر سکه طلا و نقره ضرب شده در زمان احمدشاه پیداست، که او از نظر فرهنگی و هویتی یک فرمانروای کاملاً خراسانی است.
سکه طلا دوران احمد شاه :
حکم شد از قادر بیچون به احمد پادشاه
سکه زن بر سیم و زر از اوج ماهی تا به
ماه
سکه نقره :
احمد شاه پادشاه درانی

>>>   Mohaiuddin Mahdi
موافقت نامه‌ی استراتژیک افغانستان با امريكا، حکمِ معاهده‌ی دو فقره‌ا‌ی انگلیس با عبدالرحمن خان را دارد:
«بدون اذن شما با هیچ کشوری رابطه قایم نمی کنم؛ شما هم مرا در امور داخلی آزاد بگذارید».
افغانستان با هیچ کدام از کشورهایِ همسايه- و حتا منطقه-مناسبات دوستانه ندارد، يا نمى تواند داشته باشد. در حاليكه با استفاده از موافقت نامه‌ی مذکور، حقِ طرد، حذف و محو رقبا و مخالفين سياسى خويش را دارد.
امریکا هر بدی را که از سوی ارگ صادر می شود، بلا فاصله مهر تایید می گذارد.

>>>   Aziz Arianfar
باید به هر گونه معامله گری و زد و بند و خیمه شب بازی پایان داد. هرگاه انتخاباتی برگزار شود، دیگر نباید به باندهای مافیایی کرزی و احمدزی اجازه داد با سرنوشت مردم و کشور بازی نمایند و ما را اسیر و برده بسازند.
هرگاه قرار باشد، مانند امریکا سیستم دو حزبی داشته باشیم، چرا باید این احزاب قومی باشند؟
ما به احزاب فراگیر سراسری فراتباری نیاز داریم.
سیستم حزبی دو قومی مردود است.
بایسته است تا همه احزاب و گروه های اپوزیسیون یک نامزد واحد و نیرومند پیش نمایند.
هر تاجر سیاسی هم که به تیم کرزی و احمدزی برود، باید بایکوت شود.
زیرا دیگر کارد به استخوان رسیده است و نمی توان فروش کشور در ازای زد و بند و معامله با دالر های خون الود شیوخ عرب را برتابید.

>>>   نخیر یک کلمه هم از یک گوش درآمد واز دیگران برآمد

>>>   دعا کنیم که این عهد شکنان را خداوند هدایت کند تا اینبار زیر توطیه ووعده های عوام فریبانه فاشیزم نرفته و به گفته باداران فاشیزم غربی خود فریب نه خورده واز خداوند بخواهند تا انهارا در راه نیک یعنی عدالت خواهی خیر عافیت این وطن هدایت کرده و نصرت دهد . چه اینگونه نشست ها و جمع شدن ها صرف در صورتی به کامیابی میرسد که خاص به رضای خدا بوده ودران منافع شخصی گروهی و باندی شان نه بوده باشد در غیر آن اینها همانهائی هستند که بودند . در ینجالازم به تذکر است همانطوریکه پیامبر اسلام کامیابی اعمال را مربوط به نیات درونی انسان دانسته است بنا" دعا کنیم که خداوند نیات اینهارا خوب کند .
صابر شمال

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است