این جمع نامتوازن در یک اقدام دیرهنگام خواستار باطل شدن روند ثبت نام رای دهندگان با شناسنامه های کاغذی شده و بر ثبت نام رای دهندگان از طریق سیستم بایومتریک تاکید ورزیده اند.

دلیل این درخواست شان را برنامه ریزی حکومت برای سازماندهی ورود 150 نماینده جوان و غیر مرتبط با سازمان های چپ و راست عنوان کرده اند از این درخواست دیرهنگام شان پیدا است که اولا خودشان فاقد برنامه ریزی موفق در میان نسل جوان هستند و ثانیا این نشست شان یک واکنش سیاسی در برابر استراتژی ارگ می باشد اما نکته‌ی مهم این است که آیا درخواست بایومتریک زمینه صدور شناسنامه های الکترونیکی را فراهم نمی سازد؟

دقیقا این درخواست بستر صدور شناسنامه های الکترونیکی را برای ارگ فراهم می آورد و در آنصورت به طور طبیعی با توجه به ثبت هویت ملی واژه (افغان) راه برای رسیدن اهداف بزرگتر ارگ فراهم می شود واقعیت تلخ این است که این جمع مستاصل شده اند و هیچ برنامه مدون راهبردی برای حل بحران کشور ندارند.

سقوط این حکومت که باید آخرین گزینه‌ی سیاسی باشد از دهلیز کاخ سپیدار می گذرد یعنی اگر این جمع قناعت داکتر عبدالله را فراهم آورند که یا حکومت را با احراز صلاحیت مجبور به تمکین درخواست های قانونی شهروندان کشور نماید و یا با گزینه استعفا و اعلام آمادگی برای دولت موقت نقطه پایان بر طومار ننگین حاکم روان پریش ارگ بگذارد.

جالب اینجا است که وقتی برای نخستین لحظه ها به این تصویر نگاه کردم نمی دانم چرا بیدرنگ به یاد میز مخفی سران سریال معروف (مافیا حکومت نمی کنند) افتادم بعدا متوجه شدم که شکل میز و نمای صالون شباهت عجیب به همان میز دارد.

عبدالحی خراسانی

>>>   ای محقق و صلاح الدین ربانی در چند تشکیلات دولتی و در چند اپوزیسیون دولت هستند؟
هم در دولت معاون رییس اجرایی و وزیر خارجه و هم در تشکیل دوستم و استاد عطا و حالا هم در تشکیلات گلبدین.
این طور یک تشکیلات نا متجانس را در دنیا ندیدم.
مه میترسم که اینها در انتخابات پاکستان نیز سهم بگیرند و طرفدار حزب نواز شریف و یا بلال بوتو و یا حزب عمران خان نیز شوند.

>>>   افسوس به حال شان ای قدر درخواب بودند یا چطور یا راستی ازانتخابات خبر نبودندهرکدامش پشت سهم خود درحکومت میگشتند

>>>   Bahrom Khorosoni
والله از این دم بریده هیچ شکی نیست...
نشود که خدای ناخواسته باز دوستم بابرگشت خویش "همان آش وهمان کاسه" یعنی همان سبکری ، همان دنباله روی بلاخره همان حماقت دیروز را دنبال کند که گفته بود : " نباشد ما نپر خودرا همین داکتر صیب اشرپ غنی را پیدا کردیم."
وباز خواهد گفت : بروید اوبچه ها دیگرجاروجنجال نکنید. مسیله حل شد/..."
همان قسمیکه مردم تاجیک را عطامحمد نور دردقیقه 90 بازی داد.

>>>   ظهير آريايى
هرچند جمعيت به تصور بسيارى بزرگترين حزب افغانستان به محوريت تاجيكان فارسى زبانان و اشتراك اقوام ديگر است، اما تاجيكان به تدريج با تمركز و جديت روى خواسته هايشان و نا اميدى از كارايى جمعيت در فصل نو از سياست پسا طالبا در كشور، تلاش دارند محور هاى جديد را كه بتواند به صورت درست و متناسب به شرايط از انها نمايندگى كند، تشكيل دهند و در اين راستا به موفقيت هاى نيز نايل شده اند!
جمعيت در چند محور نتوانست همگام با مردم حركت كند. هرچند براى بحران هاى موجود در جمعيت نمى توان يك يا چند شخص را متهم و مسئول شناخت اما اگر جمعيت را منحيث يك حزب در نظر بگيريم هيچگونه دستاورد ملموس در عمل ، حضور فزيكى و سياسى قدرتمند در سياست وبرنامه كوتاه و دراز مدت براى اينده كه دورنمايى موفقيت يا فعاليت ان را به نمايش بگذارد ، ندارد.
جمعيت نه تنها از اصلاحات داخلى خود عاجز است بلكه در قبال مسايل عمده ملى چون هويت، ناامنى مهندسى شده در كشور به ويژه در شمال و غيره مناطق كه به صورت سنتى منطقه تحت كنترول و مانور جمعيت محسوب ميشود، حذف هاى فزيكى شخصيت هاى شناخته شده، حذف از صحنه سياست و قدرت، مطرح سازى مولفه هاى تامين عدالت دوام دار مانند بيرق، سرود ملى، پول و نام كشور مسايلى اند كه جمعيت نه براى ان طرح دارد و نه توانسته به صورت عريان به نمايندگى از مردم كه مشروعيت دهنده موجوديت اين حزب اند، حرف بزند و نمايندگى كند.
جمعيت حتى نتوانست روى كانديد مورد حمايت خود در انتخابات نفوذ خود را حفظ كند و در واقع از جمعيت به صورت روز افزون استفاده ابزارى براى منافع سياسى يك عده صورت ميگيرد كه انتخابات گذشته نمونه بارز از چنين استفاده در بّعد كلان ميباشد .جمعيت خانه امن براى سياسيون شكست خورده يى شده كه در شكست به ان پناه مى برند ، تجديد قوا ميكنند اما در تصاميم به رهبرى حزب أرج قايل نيستند.

بناً جمعيت را ديگر نمى توان تنها محوريت براى مردم كه داعيه عدالت را از جغرافيايى كه مربوط به ان دانسته ميشد ، بلند كرده اند دانست. نه جمعيت بر ارزش هاى كه استوار بود باقى مانده نه چنان ارزش هاى به تنهايى پاسخگوى شرايط فعلى است. بناً جمعيت بهتر است براى جلوگيرى از مرگ تدريجى همگام با محور هاى چون كنگره ملى حركت كند ودر دنبال كردن و تامين خواسته هاى برحق مردم با شرايط و مردم همگام شود، زيرا نسل جوان مردم همين اكنون اين سوال را دارند مطرح ميكنند كه جمعيت چيست؟ بر كدام اصول استوار است؟ فعاليت ان چيست؟ دستاورد ان در هـژده سال اخير چيست؟ و برنامه ان براى اينده چيست؟

>>>   Najib Salam
اگر اين جنايت غنى باز بخشيده شود ، مطمين باشيد كه او با لجام گسيختگى تام پررو خواهد شد و پلان هاى فاشيستى اش را توسعه خواهد بخشيد ، به غنى نبايد ديگر فرصت داد و نبايد اين جنايتش را بخشيد ، او به جنايتش اقرار كرده است .
به لحاظ خدا باز خون ها و تحقير ها را معامله نكنيد !

>>>   Mutaref
اشرف‌غنی با لحن دیکتاتورمابانه، جریان‌های سیاسی و نظر آن‌هارا در مورد انتخابات، بی‌مورد خواند. غنی احزاب سیاسی را فاقد مشروعیت مردمی می‌داند و می‌گوید آن‌ها حق ندارند در انتخابات نظر بدهند و می‌گوید احزاب سیاسی را کی انتخاب کرده که در مورد انتخابات تصمیم بگیرند و تاکید کرد که من رییس جمهور«منتخب» هستم و توسط «رای مردم» به کرسی ریاست‌جمهوری رسیده‌ام و کسی را حق نمی‌دهم در انتخابات مداخله کند.
به منطق این جهان‌دیده‌ای قبیله‌گرا و دموکراسی دیده‌ای مستبد باید خندید!

>>>   Najib Salam
غنى فاشيست كاملن راست مى گويد، وقتى ادعا مى كند اين احزاب كجا به مردم اتكا كرده اند ، در انتخابات گذشته مردم راى دادنند اما اين خائين ها راى مردم را در مقابل خم ابروى امريكاى ها فروختند ، غنى مى فهمد كه اين احزاب به مردم و خواسته هاى مردم اعتنأ ندارند ومى شد اينها را به يك سفارت و وزارت خريد. اين حرف غنى كاملن دقيق است كه اين احزاب نه برنامه دارند و نه جرات داشتن برنامه را دارند و مانند گوسفند ها دنبال هدايت امريكا و جاسوس هاى امريكا اند . همين اكنون مردم به پا خواسته اند كجا اند اين احزاب فاسد كه در كنار مردم قرار گيرند و اين حكومت را غير مشروع بخوانند ، اما واقعيت اين است كه سران و رهبران اين تنظيم ها ، سر شان در يك جاى است و كون شان در جاى ديگر ، شب در بغل اين اند و روز در بغل آن ، براى همين نه غنى فاشيست اينها را دو پول مى خرد و نه مردم به اينها باور دارند . اگر اينها به مردم اتكا دارند بيايند در كنار مردم قرار گيرند و از مزدورى اين حاكميت فاشيست دورى كنند !

>>>   Motaref
به‌نظرم عملکرد احزاب قابل دفاع نیست؛ اما برنامه غنی را هم در چهار سال دیدیم. بردن کشور به پرتگاه سقوط و نفاق. میشه شما دو تا اساسی حکومت به‌مردم را یادداشت کنید؟
2

>>>   Amirzada II
جنگ غنی علیه احزاب سیاسی مسلح
اخیرا رهبران یک تعداد احزاب سیاسی به گفته خود شان" احزاب مهم، ملی و موثر" در هوتل سرینا در کابل جمع شده بودند و خواهان ابطال روند کنونی ثبت نام از کاغذی به بیومتریک شدند. جالب این بود که گلبدین هم در میان این گروه دیده میشود. این در حالیست که حزب گلبدین که بیشتر یک سازمان مسلح و متشکل از انتحاری ها و انفجاری ها است و هنوز راجستر در وزارت عدلیه افغانستان نشده است، مدعی حزب سیاسی است.
دیدن گلبدین در کنار صلاح الدین ربانی، یونس قانونی، محمد محقق و پسر دوستم و خواستهای مشابه خیلی پرسش بر انگیز است. این در حالی که بود که چند ماه قبل گلبدین در مصاحبه ای با تلویزیون جیو نیوز پاکستان با صراحت و با افتخار اعلام کرد که از ۷ نفر رهبری کمیسیون انتخابات ۴ نفر آن بشمول رئیس کمیسیون نفر او است و بار ها اعلام نمود که هیچ کسی در آینده بدون حمایت او نمی تواند رئیس جمهور افغانستان شود. اما حالا او نگران پیروزی گروپش در انتخابات پارلمانی است.
پاسخ غنی در مورد خواستهای این گروه در هوتل سرینا خیلی شدید و خشم آلود بود. غنی عصبی شد و از کنترول بیرون شد. چنانچه غنی گفت " این ها چه کاره هستند، اینها را کی نماینده مردم انتخاب کرده و چند فیصد نفوس ازین ها حمایت می کند؟ من اینجا مفت در مقام نمایندگی مردم در کرسی ریاست جمهوری نه نشسته ام. من نه زور داشتم و نه زر ، از طریق مغز خود به این مقام رسیده ام". این در حالی بود که تقلبات کرزی به نفع او و نقش آمریکا نبود، هرگز به این مقام نمی رسیدی. شرم باید داشت!
غنی در ادامه سخنان عصبی خویش گفت اینها مدعی هستند که احزاب سیاسی هستند، ولی اینها تنظیم های مسلح هستند.
غنی هم چنان این گروه را متهم به جنایات و تباهی افغانستان در چهل سال اخیر کرد که مستقیما اشاره ای بود به حزب اسلامی، جمعیت اسلامی، جنبش جنرال دوستم ، حزب وحدت اسلامی افغانستان و تنظیم استاد سیاف بود.
در فرجام غنی با قاطعیت از روند کنونی انتخابات بر اساس معادله خودش دفاع کرد و قصه احزابی که خود را بسیار "مهم، ملی و با نفوذ" می شمارند مفت خواند. حالا پرسش اساسی اینست که استراتیژی بعدی این احزاب به اصطلاح بسیار "مهم" در برابر موضع غنی چه است؟

>>>   Kakar
جالب تر و مسخره تر از همه این است که درین جلسه برادر مجاهد حکمتنیار با این ها همراهی میکند۰ تجارب تاریخی نشان داده است که حکمتیار با هر جریان که بپیوندند آن جریان شکست قطعی میخورد زیرا ظاهر وپاطن برادر مجاهد باهم در تضاد است

>>>   Rawi
گدایی ، نیاز به این همه سروصدا و شر و شور ندارد ؛ شما حتی گدایی را هم یاد ندارید ؛ بروید دم دروازه ارگ فریاد بزنید : ای غنی دیوانه ؛ به رهبرنازدانه ویکدانه ما رحم کن , به حق گلوی حکمت یار قیصاری ما را آزاد کن !
رهبر که به خشم دشمن برود و به رحم دشمن بیاید ، رهبر نیست ؛.... است !
رهبر آنست که با زور مردم ، ریشه ظلم و ستم راازبیخ برکند و کاخ ستم گران را برسرشان ویران کند!
آی رهبر ، وای رهبر ؛ رهبر از جایش تکان نمی خورد که خینه پایش خراب نشه !

>>>   Eqbalalishah Dehganpoor
اگر غنی موفق شود این جمع ملیونر را از صحنه سیاست پس کند و سرمایه های شان را که از برکت جهاد بدست آورده اند را به بیت المال برگرداند ، دست هایش قابل بوسیدن است زیرا هرکدام از اینها خود بخشی از مشکلات اجتماعی و سیاسی اند و سالهای سال است که مردم افغانستان را به گرو گان گرفته اند.
اینها همیشه واکنشی رفتار می کنند نه اینکه یک رویکرد پیشگیرانه ی داشته باشند.

>>>   Homayoun Paiez
اینکه این جا چه جریان دارد و چرا؟پاسخ این پرسش مثل آفتاب روشن است:سرداران مقاومت وعدالت راکشتند؛باقیان همه،جبون بی داعیه ومعامله گر هستند.وفاشیزم قبیله بی پروا،دوهمه سقوی دوره را پیاده دارد.

>>>   عجب دب دبه ای سر نو برامد چپه کاکل بخوانید مثل بلبل که این نشست نه اب دارد و نه دانه الله گلدانه دانه.

>>>   گلبیدین .....است.
در ظاهر با این ها است.
مگر در خفا با فاشیسم قبیله است.

>>>   محقق فقط به دنبال خود خواهی است با هر کسی و ناکسی توافق می کند و به هیچ عقیده و مرامی باور ندارد.

>>>   اگر سیاست های غنی درقبال اجزاب سیاسی واپوزسيون.همینطور است واقعا مردم آز آن حمایت می کنند.ویا خدای ناکرده زیری کاسه نیم کاسه ای است .واجزاب برایش فرق می کند.مثلا بايکي شان نزديک ومهربانتر وباديگرش ازلحاظ قبیله ای دورتر.وبا فاصله ای بیشتر این به جای نمی‌رسد عاقبت ناگهوار درانتظار اش است.مثلی قدیم ها

>>>   تجارب چندین دهه پسین مبین آ نست که در هر نشت وتصمیم که حظور آقای حکمتیار باشد حرکت مذکور ناکام وازهم میپاشد زیرا این چیره جایگاه سیاسی در کشور نداشته وبه تاریخ پیوسته
نجرابی

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است