دیدم کسانی چگونه وجدان خود را، خرد خود را، شرف خود ، وقار و آزادی خود را به گروگان می گذارند و حتی می فروشند. کسانی را شناختم که حتی خرد، وجدان، وقار و آزادی مردم خود را نیز در بازار مکاره سیاست های چرکین فروخته اند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۲ ۱۳۹۷/۴/۲۷ | کد خبر: 152818 | منبع: | پرینت |
کودک که بودم و بامدادان که به مکتب می رفتم ، می دیدم در باغ یکی از همسایگان ما کسان دیگری رفت و آمد می کردند.
از بچه ای که از من بزرگتر بود روزی پرسیدم: چرا در این باغ کسان دیگری رفت و آمد دارند؟
گفت: صاحب باغ، باغ خود را گرو کرده است. تا آنگاه مفهوم گرو را نمی فهمیدم.
گفتم: گرو چه؟
گفت: از این مرد پول گرفته و در بدل آن باغ خود را در اختیار او گذاشته است و تا زمانی که پول او را ندهد دیگر حقی بر این باغ ندارد!
راستش دلم به صاحب باغ سوخت. به دیوار باغ نگاه کردم دیدم شاخه های پرمیوه ی درختان از دیوار باغ سر به بیرون زده اند؛ اما صاحب باغ دیگر به این میوه های شیرین دست رسی ندارد!
باور کنید حس کردم که چقدر دردناک است که چیزی از تو باشد و اختیارش در دست دیگری!
زمان گذشت و به گفته ی مردم، من لیل النهار زیادی را دیدم و فهمیدم که کسانی چگونه همه چیز خود را برای رسیدن به ارضای غرایز بهیمی خویش که به گروگان نمی گذارند!
دیدم کسانی چگونه وجدان خود را، خرد خود را، شرف خود ، وقار و آزادی خود را به گروگان می گذارند و حتی می فروشند.
کسانی را شناختم که حتی خرد، وجدان، وقار و آزادی مردم خود را نیز در بازار مکاره ی سیاست های چرکین فروخته اند یا می فروشند.
باغ و خانه یا چیزهای به گروگان گذاشته ی از این قماش را می شود دوباره به دست اورد؛ اما وجدان، خرد، وقار و آزادی به گروگان گذاشته را دیگر چگونه می توانی به دست آوری؟
اگر هم به دست آوری دیگر آن وجدان، خرد و قار پاگیزه ی پارینه نیست!
دیگر آلوده شده اند. افزاری بوده اند در دست کسان دیگری!
گاهی می توانی بیندیشی که با خرد تو، با اراده ی تو، با وجدان تو، با آزادی و وقار تو چه کرده اند؟
در این میان آنانی که گذشته از خرد، وجدان و آزادی خود؛ خرد، وجدان و آزادی مردم و آزادی سرزمین را می فروشند شیاطین مجسم تاریخ اند که سزاوار سنگسار اند.
کاش مردم ما به جای سنگ زدن بر شیاطین تا سرزمین های تازیان سرگردان نمی شدند و شیاطین برگزیده ی وجدان فروش و خرد فروش و آزادی فروش و وطن فروش را همینجا سنگ سار می کردند تا سرزمین خود را از سایه این شیاطین جهنمی پاک می ساختند!
پرتو نادری
>>> چه زیبا فرمودی نادری عزیز
>>> "وقتی ارزشها عوض میشوند /عوضیها با ارزش میشوند /در دنیایی که مردها نان را از نامرد گدایی میکنند. نان روسپیی ها حلال تر است چرا که انان خود فروشند نه مملکت فروش . مهاتما گاندی"
>>> من از ارادتمندان استاد نادري هستم و برنامه هايي از ايشان در طلوع ديدم
درخواست دارم ايشان بيشتر درباره فرهنگ مخرّب تازي و تاثير آن بر تاريخ و فرهنگ ملل شرقي بنويسند
سپاس ، سامان لواساني شكر ، تهران، ايران
>>> نادری صاحب
شاید در گذشته با شنیدن کلمهٔ اشرار ناراحت شده ناراحت شده آنرا قبول نداشتید،خوب شد که بلاخره حقیقت
( اشرار بی فرهنگ) را فهمیدید..
دیر آید درست آید..
>>> نام گیرگ
در زمان سلطنت نادر « غدار » یک تعداد آزادیخواهان کوهدامن ، شبانه ناپدید می شدند ، آوازه شد که بلایی پیدا شده ، در تاریکی شب با گرفتن لقب خانواده گی افراد و اشخاص را صدا می کند و کسی که با شنیدن نامش بیرون می رود ، دو باره بر نمی گردد .
از آنجاییکه « حکومت کلان کوهدامن » به شکایات مردم هیچ کاری انجام داده نتوانست ، وحشت و هراس مردم روز تا روز بیشتر می گردید و نماز گزاران صبح از همدیگر می پرسیدند که امشب « نام گیرک » کسی را نبرده .
صد ها تن آزادیخواهان ناپدید شدند ، تا مردم فهمید که « نام گیرک » بلا نه ، بلکه اربکی های ویژۀ نادری بودند .
نادر این گونه ترس و وحشت را در بین مردم حاکم ساخت ، که حتا با شنیدن نام شان خموشی اختیار می کردند .
حالا متفکر دوم جهان ، با اعزام خود کفانک ها ، در بین تجمعات عدالت خواهان و به خاک خون کشانیدن فرزندان این مرز و بوم ، چنان ترس و وحشت را جاگزین ساخته ، که دیگر کسی پیدا نشود ، تا دم از عدالت ، برابری و برادری بزند .
در واقعیت غنی بابا پروژه های نا تکمیل امان الله خان را نه ، بلکه پروژه های نا تکمیل اهداف فاشیستی نادر غدار را در عمل پیاده می کند .
کریمی استالفی
>>> Fatah
اى هموطن عزيز!!
قيصارى را تنها شرط و مدعا نگوئيد كه خنده آور است. قيصارى قطرهء بوده كه ظرف صبر مردم را لبريز ساخته است. فهرست شرايط و خواستهاى تان را گزاف و مطول بسازيد!!
از قانون و نظام گرفته تا فرهنگ و سياست!!
فاشيستان به گفته قمار باز ها در صاف خود چال مى روند.
امريكا و پاكستان ديگر اينها را حمايت نمى كند. قلمروه غنى حصار كانتينرى ارگ است وبس، باقى كشور را با ترس و رعب انتحارى اداره مى كند.
خبر دار باشى كه تنها قيصارى مدعاى مردم نيست!
>>> Ali Sajadi
سر صداها در باره شناسنامه هاي اوغاني خاموش شد معلوم ميشه اگر غني حتا هويت غلزائي را هم بر شناسنامه هاي ما چسپ بزند ميتواند. وما در مقابل اعاده حق معنوي خويش ضعيف هستيم ،
اي ملت !
به پا خيزيد كه هويت ملي و سياسي ما در خطر است چرا مانند دريائي چمچه مست هستيديكبار تغيان ميكنيد و زودا زود مانند نرم آب بروي دريا ميشويد ؟ اين كار يك دست آورد بزرگ سياسي به اشرف غني فاشيست و قبيله اوغان در جامعه بين الملل محسوب خواهد شد آنوقت ادعاهاي دروغين جعلي قبيله كه سالهاي متمادي از آن امتياز سياسي ميگرفتند ، نزد جامعه جهاني يك روي كرد واقعي سياسي محسوب خواهد شد .
اگر خاموش بمانيد حق تلفي و شايد هم تمام ما را از كشور بيرون خواهد كرد ، و قدرت تا پنج صد سال ديگر تمديد خواهد شد .
چطور با هويت كثيف افغان كه سرپا جعلي و يك هويت تحميل شده خارجي ها است را ما قبول كنيم از اين كرده مرگ براي ما بهتراست .
ناگفته نبايد گذاشت آمار كه در زير نگاشته شده درست نيست ، پشتونها جمعيت شان از بيست در صد بالا نيست طبق آمار ١٣٨٦ (مؤسسات مستقل خارجي غير سياسي )كه خودم هم يكي از كارمندانش درآنزمان بودم
سجادي
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است