اعتراضات اخیر ازبک ها در شمال کشور که با هدف آزادی فرمانده قیصاری از زندان دولت کابل و برگشتاندن جنرال دوستم از تبعید به راه افتاده بود یک حرکت بی سابقه بود که یک زلزله سیاسی و یک تحرک بزرگ دادخواهانه اجتماعی تولید کرد.

سرانجام پس از حدود سه هفته مبارزات و فداکاری های مردم شریف ازبک با آوردن دوستم در مقام قبلی اش بگونه دراماتیک پایان یافت. باور عمومی بر این است که با آوردن جنرال دوستم با شکوه خاص و تدابیر شدید امنیتی توسط دولت، فاشیزم شکست سیاسی خورد و ازبک ها پیروز شدند.

آیا واقعا فاشیزم شکست خورد، دوستم اعاده حیثیت و مقام شد و ازبک ها هم به مراد رسیدند؟
بلی، به باور عامیانه و درک ساده انگارانه سیاسی این نتیجه گری درست است اما اگر به دستاورد این حرکت از دید دیگر و واقع بینانه تر نگاه شود با تاسف این حرکت بزرگ و بی سابقه در شمال کشور نه تنها به منزل مقصود نرسید بلکه به نفع ارگ تمام شد چنانچه دوستم بجای اینکه در کنار مردم قرار بگیرد و مبارزه دادخواهانه ازبکان را به یک رستاخیز بزرگ اجتماعی و در اتحاد با سایر مردم عدالتخواه شمال تا شکست فاشیزم در ارگ و اصلاحات در نظام سیاسی کشور رهبری کند در مقام بی صلاحیت قبلیش در کنار غنی برگشت و جنبش شمال در نقطه صفر سقوط کرد.

حالا دوستم بحیث اسیر در مشت ارگ و آمریکایی ها قرار دارد و هیچ خیری از او برای ازبکان نمی رسد. واقعیت این است که حرکت بزرگ ازبک های کشور می توانست به یک رستاخیز بزرگ اصلاحات طلبی و در نهایت به "بهار خراسانی و یا افغانستانی" تبدیل شود. با تاسف نفوذ افکار پان ترکیستی و شعارهای ترکستان طلبی حرکت مذکور را تجرید نمود روی تصادفی نبود که کشورهای ترکیه و ازبکستان از حرکت شمال بیشتر به نفعشان استفاده نموده و وارد معامله با ارگ و آمریکایی ها شدند و در آوردن دوستم بعنوان کارت بازی پان ترکیزم نقش موثر بازی کردند.

باید گفت از حرکت شمال برخلاف تصور همگان ارگ بیشتر سود برد تا ازبک ها. ارگ در حرکت ازبک ها بی ثباتی و زیان های بزرگ اقتصادی برای مردم شمال را جستجو می کرد و به همین دلیل بود که مزاحمت ایجاد نکرد و مثل جنبش روشنایی و رستاخیز تغییر به کمک تروریست های همدست ارگ سرکوب نکرد همچنان ارگ از حرکت شمال برای اتحاد و تحریکات قومی در جنوب برای تقویت موضع خود در انتخابات پیش رو استفاده خواهد کرد و بالاخره حرکت شمال را با گرفتن دوستم در مشت خود به بسیار آسانی مهار کرد.

حرکت شمال بر شبکه های تروریستی مستقر در شمال نیز بی تاثیر نبود شاید یکی از تاثیرات آن دادن انگیزه و همسویی بیشتر میان ارگ، طالبان و ناقلین برای عملیات تروریستی علیه مردم شمال در آینده استفاده خواهند کرد. در فرجام بزرگترین درسی را که می توان از حرکت اعتراضی شمال گرفت این است که هر حرکت دادخواهانه به رهبری و مدیریت هوشمندانه و خواست های همه شمول نیاز دارد که دیگران نیز منافعشان را در آن ببینند.

دستاوردهای حرکت های قشری و تک گروهی کوچک و یا زود گذر خواهد بود.

هارون امیرزاده

>>>   انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است.همه رهبران جمع شدند و اعتلاف ها تشکیل دادند.
یک دوستم کم بود.حالا او نیز دوباره آمده است.
این که اشرف غنی با کدام رهبران اعتلاف میکند و به کدام شان باز وعده های فریبنده میدهد و در انتخابات در پهلوی خود میگیرد،معلوم نیست.
بهرصورت باز یک تعداد برنده انتخابات اعلان میشود و یک تعداد بازنده.
باز یا حکومت اعتلافی تشکیل میشود و یا یک گروپ باز قدرت را بدست میگیرد و یک گروپ اپوزیسیون میشود.

>>>   چه قوم مجبوری اند این قوم که یک رهبر چون دوستم دارند! صد ها تأسف به حال این مردم که برای رهایی فرد قاتل، جنایت پیشه و قطاع الطریق داد زدند و فریاد کشیدند! برای این قوم سزای بیشتر ازین نیست که سالها در چنگال جنایتکارانی چون دوستم، قیصاری و امثال شان گیر بمانند.
میهن زرغون

>>>   دقیقا
ما را عرب پرستی و اخوانی گری خراب کرده

>>>   شما اقای امیرزاده شاگرد وفادار مزدک همیشه نوشته تان تفصب امیز و باغث نفاق در بین میلت های باهم برادر می گردد لطفا متوحه ان جه که می نوسید متوجه وحدت ملی کشورتان باشید. بااحترام
جمشیدی

>>>   باور كنيد استاد عطا معاون اول غني ميشود... اينبار ازبكها بدون چوكي و مقام ميمانند. يعني غني ،عطا، و دانش... تيم تشكيل ميدهند

>>>   بخاطریکه هارون جان درآن حرکت نبود وحالا که هارون رسید کامیاب میشود شرم است چنین نوشته ها لطفا به یک بهبود ملی فکرکو عمرت �%

>>>   از برگه کریمی:
«ناقلین قندهاری الاصل فاریاب، عاملین جنگ و وحشت درشمال، امروز در کابل به تحریک ارگ خواهان محاکمه صاحب خانه، قوماندان قیصاری، شدند.
از آن نهال نامیمونی که امان الله فاشیست غرس کرده بود کرزی- احمدزی- طالب دارند بهره می‌برند.
پس بی دلیل نیست که اینها امان الله لاتی را "یگانه" قهرمان ملی خود می‌دانند.»
آری؛ این راست روزگار ماست!

>>>   اگر چه این پیوستن و گسستن جنرال آخرین حرکت وی نخواهد بود اما ازدید من غنی بازنده این معرکه میباشد نه دوستم :

غنی با سیاست های آشکار قومگرایانه خود در ماه های اخیر در صدد ایجاد پایگاه و تقویت پایگاه در بین پشتون ها بود. بعد از حوادث قیصار عده زیادی از وکلای مجلس و منورین پشتون بااعطای لقب غنی بابا از سرکوب اقوام غیر پشتون بنام افراد مسلح غیر مسئول و جنگ سالار حمایت کردند. این عقب نشینی غنی حامیان وی را مایوس و سر خورده ساخته و شاید از حمایت شان دست بردارند.اتوریتی سیاسی - دولتی غنی شدیدن تحقیر و مسخره گردید.
جنبش مقاومت شمال از بدخشان – مزار تا بادغیس و فاریاب و سرپل از حمایت جبهه نجات بر خوردار بوده و تنها برادران شجاع اوزبیک نبودند.

این دومین تحقیر و توهین گسترده اوزبیک ها همراه با ویدیو و پخش گسترده آن به وجدان جمعی مردم اوزبیک صدمه غیر قابل جبران وارد نموده است که هر نوع معامله مساعد را باغنی محدود میسازد." اولین تحقیر و قتل عام در زمان ولایت جمعه خان همدرد بود که دران زمان امکانات تخنیکی فیسبوک تویتر امروزی وسیع نبود"

اگر غنی سودای کاندید شدن مجدد را داشته باشد با این حمله و عقب نشینی در قضیه قیصار- دوستم ، غنی در دو جانب این معادله یعنی پشتون و اوزبیک هر یک به نحوی بازنده می باشد.

برای کاندید های پشتون بالقوه غرض متقاعد ساختن حلقه های پشتون ؛ ازین حمله و عقب نشینی ناگهانی غرض تخریب شخصیت غنی و لابی در بین خارجی ها دلایل تازه یی فراهم شده است.

درست است که در قانون اساسی برای صلاحیت معاونین احکامی نیست اما در عمل چه در زمان کرزی و چه بعدن یک نوع تفویض صلاحیت مطرح بوده است . چنانچه معاون دوم دانش مسئول امور تقنینی می باشد. بعد ازین وقایع غنی مجبور است برای دوستم بخش هایی از صلاحیت راتفویض کند و در غیابت وی را قایم مقام اعلان نماید.

به احتمال قوی دوستم بااشتراک در جلسات شورای امنیت ملی با عبدالله و محقق هم سو خواهد بود تا با اتمر – ستانکزی عامل مستقیم تراژیدی قیصار.

پیوند نزدیک و مستقیم هم سنگری و همکاری بین اعضای جبهه نجات در شمال از لحاظ سازمانی تقویت شده است و دیگر دوستم نمی تواند این واقعیت رانادیده گرفته و صد در صد در خدمت شوونیسم غنی قرار گیرد.

اخیرن آقای ایشچی برای اولین بار از حل نزاع بالوسیله وساطت قومی و محاسن سفیدان یاد آوری کرده است که امکان پیگرد جزایی را مرفوع میگرداند.

غنی نمی تواند موضوع عدم اشتراک دوستم در کابینه را خلاف قانون اساسی عملی سازد و با این وضعی که دارد قادر به این کار نخواهد شد به همین منوال در باره قیصاری فیصله مطلق نمی تواند.

من مطمینم که عملیات قیصار اغاز پایان تک روی پشتون محور می باشد که نه تنها منبع الهام برای حرکت های بعدی دیگران می باشد بلکه شکنندگی و بی پایگاه بودن غنی را متظاهر ساخت که ازان حامیان بیرونی غنی نیز درس هایی را متیقنم آموخته اند.

امید است دوستم همراه با بخش اجرائیه کمیسیون تحقیق در باره فجایع قیصار بالوسیله " کماندو؟ " ها را آغاز کنند. که دستور داده بود ؟ کدام نیرو ؟ به امر کدام مقام به قتل و شکنجه منسوبین امنیتی قیصاری پرداخنتد.؟ عجالتن جنبش و دوستم می تواند به کمیته ضد شکنجه در ژنو نامه بفرسستد و در هم نوایی با سپیدار و نهاد های حقوق بشر این ناخن افگار غنی – اتمر – ستانکزی رازیر فشار نگهدارند.

>>>   ما ازبک ها اگر بخواهیم بدون اینکه دوستم در کنار ماباشدیا نباشد از حقوق خود دفاع خواهیم نمود ودر انتخابات پیش رو زعیم خودرا تعین ودرکنار اوایستاده خواهیم بود هیچ یک نمی تواند مارا شکست بدهد ولو ع باشد یا غ باشد
بوستان قل وهم راهانش
جوزجانی

>>>   چرا حرکت شمال ناکام شد؟
بخاطریکه چای ناخورده جنګ نمیشه! اګر می شد حال بخارا هم مدح میسراییید!

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است