تاریخ انتشار: ۱۱:۲۴ ۱۳۹۷/۵/۴ | کد خبر: 153079 | منبع: | پرینت |
یا نشستی با همه طرف های ذیدخل در مساله افغانستان زیر سرپرستی سازمان ملل برگزار و موقف سنتی بی طرفی مثبت و فعال کشور اعاده شود و یا اصلا کنفرانس های نمایشی و تشریفاتی زیر نام صلح برگزار نگردد.
برگزاری نشست های فریبنده و ریاکارانه نه تنها کمکی به روند صلح نمی کند بلکه به آتش جنگ هیمه می اندازد. تجربه نشان داده است که هر بار پس از برگزاری کنفرانس های نامنهاد صلح آتش جنگ بیشتر زبانه می کشد.
بس است تا به کی فریب، تا به کی ریاکاری و دغل بازی. مسخره است که با کشورهای تمویل کننده تروریزم بنشینیم و امید هم داشته باشیم که گره از کار فروبسته صلح در کشور بکشاییم.
ای کاش یک دولت مستقل و آزاد می داشتیم تا از کشورهای تمویل کننده تروریزم به شورای امنیت شکایت می کردیم نه اینکه هر روز برویم و از شیوخ مرتجع عرب با دریوزگی صلح گدایی کنیم.
به گفته شادروان فانی: مطلب گل از دکانی که تفنگ می فروشد.
عزیز آریانفر
>>> Saboor Raheel
آقای نور رحمن اخلاقی یکی از اعضای برجسته جمعیت اسلامی (بخش جوانان) نوشته اند:
«انگشتی بر یک آسیب👈🏻
چرا این دیگران وقتی به غرب مهاجر میشوند، با یک”طبراق” سند تحصیلی بر میگردند و با پشتوانه غرب، قدرت را در افغانستان تصاحب میکنند و اما اکثر کسانی که از ما به غرب تشریف میبرند، پناه میبرند به شکوه نویسی در فیسبوک و کوبیدن بر فرق خودیهای که در خط مقدم جبههی استبداد قرار دارند؟»
و پاسخ بنده به ایشان:
من یکی از آن به غرب رفتگیها استم. سالهای سال و زمانی که جبهه علیه استبداد وجود داشت در کناراین جبهات بودیم و با هرچه در توان داشتیم از اینها دفاع کردیم و در برابر فاشیزم و استبداد مقابله کردیم. اما حالا که می بیننیم مدعیان مقابله با استبداد دروغگو اند، زراندوز اند، معامله گر اند، بی برنامه اند و وسیله یی شده اند تا عام مردم به امید این تفنگهای خالی بنشینند و محرومیت شان ادامه یابد، مجبوریم علیه اینها بگوییم و بنویسیم. ایتلاف بزرگ ملی یی که گرداننده اصلی آن کرزی است چگونه و با کدام منطق می تواند مورد قبول ما باشد؟ این در حالیست که هیچگونه بینش ستراتیژیک سیاسی پشتوانه عمل مدعیان ضدیت با استبداد نیست، وظیفه خود می دانیم تا اینها را افشا کنیم و نگذاریم مردم به دام این خودپرستان بی برنامه و معامله گر بیفتند. اینها برای خود ایتلاف می سازند و برای خود وارد معامله می شوند. جایگاه اینها در مقام تحمیل واژه افغان چیست؟ جایگاه اینها در مقام تداوم بی امنیتی در شمال چیست؟ جایگاه اینها در جلوگیری از جای دادن پشتونها در شمال چیست و چه بوده است؟ اینها دروغگویان معامله گو شیاد اند نه مقاومتگران علیه فاشیزم و استبداد!
مساله برگشتن «دیگران» با سند تحصیلی و غصب قدرت بحث دیگریست. این سوال را باید اینطور مطرح کرد که چرا در محفل و گردهمایی های ایتلافهای بزرگ که به زعم خودشان ضد استبداد تشریف دارند هیچ تحصیلکرده غربی و غیر غربی از این حوزه حضور ندارد جز قوماندان و جز معامله گران با سابقه؟
این معامله گران با سابقه عادت کرده اند و تصور می کننند که هرکس دیگری و به ویژه تحصیل کرده یگانه وظیفه شان چک چک کردن به قوماندانها و تایید اینها باشد. سوال کردن، مشوره دادن، حق خواستن، حق گفتن، انتقاد کرد را حق ندارند. گله جنابعالی نیز از همین دیدگاه و ذهنیت آب می خورد که باید به غرب پناه بردگان تنها دعاگوی قوماندان صاحبها و معامله گران با تجربه پس از بن باشند. انتقاد کردن را حق ندارند چرا که به غرب رفته اند. آیا ما برای منافع شخصی مان می گوییم؟ آیا برای گرفتن چوکی و مقام می گوییم؟ آیا حبه و دیناری از کسی توقع کرده ایم؟ انگیزه ما چیست؟
شما جناب اخلاقی، اصل انتقاد را رد کرده اید. کاش می آمدید و می گفتید که مثلا کدام حرف و انتقاد غرب رفتگان نادرست است. آیا این ایتلافیون قابل انتقاد هستند یا خیر؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است