اشرف غنی از همان ابتدایی به قدرت رسیدن خود همیشه با استفاده از شعارها و برنامه های اصلاحی در پی رقابت با رقیب های سیاسی خود بوده است به این معنی که از برنامه های اصلاحی استفاده ابزاری کرده و با شعار ها ذهن جامعه را فریب داده و باغ های سبز و خرمی به جامعه نشان داده است.

در حالی پرونده کابل بانگ را روی دست گرفت که دزدان اصلی کابل بانگ در کنار خودش بودند.
در حالی از مبارزه با فساد صحبت می کرد که بزرگترین مفسد قرن آقای فاروق وردک در کنارش بود.
در حالی شعار هر افغان با هر افغان برابر است می گفت که آقای میخکش در اداره امورش به حذف دیگران می پرداخت.
در حالی از پسوند احمد زی دوری کرد که بقول معاون اولش هر کس اگر پشتون باشد بالخصوص از لوگر باشد در اولویت قرار دارد.
در حالی از عدالت سخن می گفت که خودش سخن از نامتوازن بودن زندانیان در زندان ها سخن می گفت که چرا از یک قوم زیاد است.
در حالی از ختم جنگ سخن می‌افتد که شواهد از کشیدن جنگ در شمال کشور در طی زمامداری اش هویدا و آشکار است.
در حالی از روشنگری و همدیگر پذیری سخن می گفت که خودش با تمام روشنگری که داشت با واژه دانشگاه به جنگ پرداخت.
در حالی به پر نمودن سفره های مردم سخن گفت که همان لقمه نان موجوده را نیز به بهانه های ربود.
در حالی از وحدت سخن می گوید که عملا برنامه های تجزیه افغانستان دارد پیاده می شود.
در حالی سخن از انکشاف متوازن سخن می گفت که مردم بامیان را از مزیدهای عبور برق از منطقه شان محروم‌کرد.

به هر صورت تاریخ نه چندان دور ظلم و بی عدالتی ها و تعصب و فساد این بزرگوار را به زودی به نگارش در خواهد آورد و حال هم دارد در زیر نام های مثلا افراد دخیل در قضایایی جنایی، رقیب های سیاسی خود را از حضور در مجلس نمایندگی مانع می شود و مردم را همانند گذشته با شعار های اصلاحی فریب می دهد.

قدوس خطیبی

>>>   از این گپ ها بگذرید باید نام افغانستنان را از سر این کشور دور کنیم تا که نامش افغانستان باشد یعنی کشور درد و غم و اه و ناله این وضعیت خراب دامن گیر ما است . نام با شخصیت و هر چه که هست در ارتباط است و باید به ان توجه کرد و باید این نام نحس را تبدیل کنیم

>>>   دروغ گویی ها و عوام فریبی ها و تعهد شکنی ها و قومگرایی ها و تعصبات قومی ها و حذف چهره های تاثیر گذار از اقوام دیگر جدا از قوم خاص خودش و حکومت تگ قومی ساختن ها و ظلم وناروای ها و ده های دیگر از نظر مردم دور نبوده دیگر بنام اصلاحات و مبارزه با فساد اداری و غیره وغیره از جانب ارگ ماهیت خود را از دست داده همهمیدانند که اینچنین حرف ها جز فریب مردم بسر رساندن پلان شوم ارگ نشینان چیزی دیگری نیست که نیست این حذف نام اشخاص برنده ابتدایی برای انتخابات کرسی های پارالمانی و شورا های ولایتی و ولسوالی ها از طریق کمیسون انتخابات اله دست ارگ حزب نام رقیبان سیاسی ارگ نشینان چیزی دیگری نیست که نیست.

>>>   آنچه می خوانید در از پیامخانه به من رسیده است. به خاطر واقعیتهای تلخ موجود در آن همانگونه که هست اینجا می گذارمش.
«نوشته ی از روشنگر توانا و متعهد آقای گل امیری:

بنام خدا
سلطان از دراني وزير از باركزي!
دولت از غلجايي طالب از دراني!
===================
رقابت ميان پشتونها به تقسيم كشور ميان آنها و سياهي لشكر از غير پشتونها انجاميده است!
روزي روزگاري پادشاه از دراني ها بود وزير از باركزي ها لشكرشان از غير پشتونها حتي سالها بنام قبائل،خانواده سلطنتي و... سربازي نمي رفتند!!
اين روزها توافق ديگري بر سر تقسيم كشور شكل گرفته است دولت از غلجايي ها طالب از دراني ها غير پشتونها لشكر جنگ وخدمت را تشكيل مي دهند!

غني دولت را قبضه كرده است شهرهارا در اختيار گرفته است لشكرش هم غير پشتونها در جنگ و در خدمت است!
ملا هيبت الله در آن طرف روستا ها را در دست گرفته در همه ولايت ها والي،قاضي و... مقرر كرده اند جالب اينجا حكم و دستورات ملا هيبت الله بيشتر قابل اجرا و ارزشمند در ميان پشتونها است حكم غني در ميان غير پشتونها قابل اجرا است!
انگار تاريخ بزرگي آنها بردگي ما پايان ندارد!
تاريخي كه نزديك سيصد سال است پشتونيست ها در قالب هاي مختلف مردم غير پشتون را در زنجير بردگي بسته اند.
آنها پيشنهاد مي كنند
غني خوب است يا كرزي؟ ملا عمر خوب است يا حكمتيار؟
ظاهر قدير خوب است يا جنرال رازق و...
ما انتخاب مي كنيم كدام رهبر باشد ما برده باشيم!
نگفتيم همه خوب هستند اما براي قوم تبار خود خوب هستند نه براي ما
حتي ما خودمان رهبران خود را انتخاب نكرديم افتضاء به جاي رسيده است آنها همه چيز را سمت سو مي دهند حتي اعتراض ها به نفع آنها پايان مي پذيرد مانند جنبش خراسان خواهي را با ورود عطا از بين بردند دادخواهي براي قيصاري را با برگشت دوستم خاموش كردند!
ما كور كورانه رهبران انتخاب مي كنيم
هيچ گاه از تاريخ و دنياي خود ندانستيم
سلطان از دراني وزير از باركزي
دولت از غلجايي طالب از دراني است!»

غیر پشتونها هیچکاره اند. انتخابات در چنین وضعی تداوم همین وضعیت است. این نظام اگر دگرگون نشود با انتخابات زیر مدیریت اینها،‌پایه های استبداد و ظلم مستحکم می شود. به ویژه برای تاجیکان این وضعیت زهر قاتل است. ما در هیچ جای نظام و در هیچ جای قدرت (سیاسی- اقتصادی- نظامی) قرار نداریم. رفتن در انتخابات و ساختن ایتلافها جز درامه هایی برای فریب مردم نیست. آنچه آقای امیری نوشته اند واقعیت تلخی است که باید به آن توجه کرد. نباید بیشتر از این خود را با لحاف ایتلافها و انتخابات به خواب بزنیم.

>>>   Saboor Raheel
تا دشمنان موج‌سوار و معامله‌گر داخلی در نقش ستون پنجم آزادی و میدان عمل داشته باشند، پیروزی دشمن خارجی- فاشیزم، تضمین شده است. راه نجات پاک کردن خانه از لوث مارهای آستین است!

>>>   دروغ است دیگران رانیز تجربه کردیم که ملوک الطوایفی ساخته بودند حالا که اصلاحات میاورد دمبوره های آنها چالان شده ومردم را بعد ازین کس فریب داده نمیتوانند

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است