همه ما قربانی یک وضعیت بحرانی و نابسامان هستیم. این وضعیت نابسامان و بحرانی، نتیجیه سیاست ورزیهای اشتباه و احمقانه سیاسیون کشور است. به خصوص نتیجه سیاست ورزی تمامیت خواهانه و معطوف به سلطه هژمونیک | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ ۱۳۹۷/۵/۱۳ | کد خبر: 153364 | منبع: | پرینت |
تماشای تصاویر فاجعه گردیز، همانقدر ویرانگر و نابود کننده است، که تماشای تصاویر میدان روشنایی و فاجعه دوم اسد در دهمزنگ. که تصاویر مسجید امام زمان در قلای نجارها خیر خانه و مسجید امام زمان در دشت برچی. که تصاویر به جا مانده از انفجار تانکر بزرگ در چهارشنبه سیاه کابل، که تصاویر حمله در مقابل ساختمان کهنه وزارت داخله. که تصاویر حلمه بر شفاخانه 400بستر و تصاویر ویران کننده از حمله بر قول اردوی 209شاهین.
میبینم عدهای تلاش میکنند دانسته و ندانسته، حمله بر نماز جمعه در گردیز را رنگ و بوی مذهبی بدهند. آری که ممکن است حمله دیروز با اهداف شعله ور ساختن آتش جنگ مذهبی در افغانستان انجام شده باشد. اما، برجسته کردن ابعاد مذهبی این رویداد در شبکههای اجتماعی چون فیسبوک و توییتر، کاری است در راستای اهداف تروریستان که فاجعه را خلق کرده اند.
ابعاد انسانی و عاطفی حمله بر نماز جمعه در گردیز، همانقدر وحشتناک و ویران کننده است، که حمله بر صف مردم در مقابل کابل بانک در شهر لشکرگاه.
همه ما قربانی یک وضعیت بحرانی و نابسامان هستیم. این وضعیت نابسامان و بحرانی، نتیجیه سیاست ورزیهای اشتباه و احمقانه سیاسیون کشور است. به خصوص نتیجه سیاست ورزی تمامیت خواهانه و معطوف به سلطه هژمونیک.
به باور من، تا زمانی که ارگ ریاست جمهوری، با اهداف تمامیت خواهانه و راسیستی مدیریت شود، نه صلح در این سرزمین آمدنی است و نه آرامش و امنیت. ویرانی بزرگ این سرزمین، سیاست ورزیهای فراقانونی و مدیریت نامشروع قدرت است.
فقدان مشروعیت و حضور یک خودکامه نامشروع چون اشرف غنی بر کرسی قدرت، سبب این ویرانیها و فجایع بزرگ در سراسر کشور است. این که ما به چنین امری اذعان و اعتراف میکنیم یا نه، بحث دیگر است و مساله دیگر. آیا ما دردهای مشترک هستیم؟ آیا ما شعور فهمیدن دردهای مشترک مان را داریم؟
فاجعه روز گذشته در گردیز، مشت نمونهای از بحران و فاجعه سراسری در کشور است. بحران و فاجعه ناشی از سیاست ورزیهای ناسالم، اشتباه و شرورانه خودکامهای نامشروع به نام اشرف غنی و دار و دسته تمامیت خواه و راسیست اش.
آصف آشنا
>>> متاسفانه که درافغانستان افکار مخربانه و سوء تفاهم درحال رشد وترقی هستند.حکومت مرکزی وخصوصا نیروهای امنیتی شان بیشتر درگیر قدرت طلبی دائمی وپرکردن جیب های شان از مال بیت المال اند که درین فصل هرج و مرج بیشتر نصیب شان میشوند.درحالیکه چند سال است که اماکین و مساجد یک مذهب خاص در افغانستان مورد حملات انتحاری وانفجاری قرار میگرند حکومت مرکزی برای جلوگیری موثر ومفید جامعه هیچ اقدامی تخنیکی و امنیتی برای محل تجمع عبادی و فرهنگی یک عده مردم خاص در افغانستان صورت نگرفته اند و این خشونت انفجارات به مرور زمان بیشتر شده میروند و بیشتر مردم مومن،صادق و زحمت کش را در اکثر نقاط افغانستان مورد تهاجم انتحاری وادم کشی قرار میدهند.حکومت مرکزی بیشتر درگیر زدوبند های سیاسی و توافق های داخلی هستند.حکومت مرکزی ازجوامع بین المللی پول هنگفت را برای تربیه کادرهای امینتی استخباراتی میگیرند اما بالعکس درتربیه و تعلیم نیروهای امنیتی خیلی ناکام وضعیف عمل میکنند.انفجارات مساجد و تکایا ویا محلات تجمع مردم شریف در کنج درکنار افغانستان درظرف ده سل آخر بیشتر مورد تهاجم قرار گرفتند و بیشتر مردم بیگناه ومظلوم به کام مرگ فرو رفتند.لذا از حکومت مرکزی محترمانه استدعا میگرند درجهت امنیت جانی و مالی مردم در تمامی مجالس و محافل جامعه ازهرنوع تلاش دریغ نفرمایید.
ومن الله التوفیق. الا لعنت الله علی القوم الظالمین.آمین.
الحاج انجنیر عبدالرشید ناصری از آسترالیا
>>> Amirzada
جنگ قدرت میان فاشیزم"صادق" و فاشیزم" مهربان"
فاشیزم، فاشیزم است چه"صادق" باشد و یا " مهربان"، هر دو یک هدف را تعقیب می کنند، ولی در دوچهره متفاوت ظاهر میشوند.
۱)" فاشیزم صادق"
" فاشیستان صادق" چند صفت برجسته دارند؛ برنامه دارند، اصول فکری دارند و صادقانه از آئین خود پیروی می کنند و به کسی رحم نمی کنند.
غنی احمدزی و همدستان او نظیر حکمتیار و طالبان غلجایی شامل همین دسته هستند.
۲) "فاشیزم مهربان"
این دسته فاشیستان هم برنامه عمل دارند و هم اصول و آئین نامه دارند ولی خون سرد اند.
صفت برجسته این دسته فاشیستان اینست، که ظاهرا مهربان و بی خطر اند و تو را برادر خطاب می کنند و به زبانت حرف می زنند ، ولی اینها خیلی خطرناک تر از "فاشیستان صادق" اند. این ها تو را طوری خون سردانه و بی آزار می کشند،که از کشتن شان لذت ببری. یا با زهر بر سر سفره غذا می کشند و یا در بسر خواب شیرین. یک صف برجسته دیگر این دسته فاشیستان اینست، که جسد تو را به سر شانه شان های گذاشته و سوگوارانه دفن می کنند و عکس های یادگاری بر سر تابوتت میگیرند. حامد کرزی و حنیف اتمر از همین قماش فاشیستان هستند.
۳) جنگ سالاران "مقدس"
اینها به رهبران، فرماندهان و" ناجیان مقدس" شهرت دارند، که گویا شاخ کمونیزم را شکستند، ولی حالا فاشیزم شاخ خود شانرا شکسته است. اما جنگ سالاران "مقدس" بجای شکستن شاخ فاشیزم
کمر ، عزت و غرور مردم خود را شکستند و خود بحیث طفیلی ها در لجنزار فساد، زر اندوزی، زورگویی، جنایت و خیانت غرق اند.
اینها به هیچ آئین و اصول فکری و اخلاقی باور ندارند. مهمترین داعیه اینها زر اندوزی است.
این ها از درون قوم، زبان ، مذهب، خانه، شهر و ده و منطقه تو سر بلند کردند و به بلای جان تو تبدیل شدند.
ظلم، خیانت و جنایت اینها بد تر از تروریزم و فاشیزم است.
در آستانه کارزار های انتخاباتی
بازار فاشیست پرستی خیلی گرم است.
جنگ قدرت اصلا میان دو شاخه فاشیزم است، جنگ سالاران "مقدس"
در جستجوی لقمه چرب اند. یک تعداد آنان در خدمت"فاشیزم صادق" قرار دارند و دسته دیگر آن تمایل به" فاشیزم مهربان" دارند. جبهه فاشیستان"مهربان" ظاهرا بسیار شلوغ و پر سر و صدا در تحت رهبری حامد کرزی ائتلاف بزرگ تشکیل داده اند.
اکثریت جنگسالاران شکست خورده، بد نام و راه گم در زیر چتر این ائتلاف پناه برده اند.
درین میان "مارآستین" خوش خط و خال سرگردان است نمی داند، در آستین کی داخل شود. او اخیرا با استاد "دندان شکن" آشتی کرد تا از طریق او در آستین ائتلاف بزرگ داخل شود.
واقعیت اینست که ائتلاف فاشیستان صادق" در موقعیت بهتر قرار دارند امکانات سرشار دولتی و کمیسیون انتخابات در دست شان است و مهمتر از همه ارباب بزرگ آمریکایی هم در کنار شان قرار دارد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است