تاریخ انتشار: ۱۱:۵۱ ۱۳۹۷/۵/۱۵ | کد خبر: 153444 | منبع: | پرینت |
من به شرط چاقو می گویم که اینهمه دیدارها و ملاقات ها که در این شب ها و روزها جریان دارد بخاطر ساختار جدید حکومت در بهار آینده است.
وقتی کرزی و عطا و محقق و زلمی رسول و قانونی و غیره دور یک میز می نشینند برای بازی کردن لدو و یا مروری بر فکاهی های ملانصرالدین جمع نشدند احتمال دارد که روی موقف هایشان در آینده و با آمدن طالبان در ساختار قدرت چانه زنی کنند.
آمریکایی ها هم گفته اند ما با طالبان به نتیجه می رسیم خدا قبول کند چند ولایت را برایشان می دهیم تا آنها از حاجی واشنگتن خوش باشند انتخابات هم قصه اش تا اطلاع ثانوی مفت خواهد شد اشرف غنی هم تلاش دارد تا پروژه های مورد نظر تطبیق شود و روزی یک برنامه را افتتاح کند داکتر عبدالله هم فعلا به دکان خلیفه رسول رفته و همراه پفک لینا عکس فیسبوکی می گیرد و مهندس محمد خان هم تازه روی خاطرات احمد ایشجی و مطالعه ی جلد هشتم آموزش امورات جنسی در یک قرن اخیر مترکز شده است.
مهدی ثاقب
>>> حتمن یک بار بخوانید تا از عمق واقعیت ها آگاه شوید!
پشتون؛ انتحاری!
تاجک؛ لندغر و اوباش!
شیعه؛ کافر جاسوسِ ایران!
بلی درست خواندید، ما مردم افغانستان" به استثنای انسانها با شرف" پشت پرده های موبایل و کامپیوتر پنهان شده و اکثر در شبکه های اجتماعی همدیگر را با شور و شوق تمام با این جملات مخاطب قرار میدهیم، و کوشش می کنم بار ملامت روزگار تیرهء افغانستان را به گردن همدیگر بیاندازیم. این در حالی است که از ده ها پشت دعوای مسلمانی داریم! آیا دین محمدیِ امین و ابراهیمِ خلیل همین بود؟ آیا به راستی ما انسان هستیم، یا فقط به شکل آدم زاده شده ایم؟
آیا هیچ از بربادی و تباهی درس عبرت نمیگیریم؟
برعکس، بر خون همدیگر تشنه تر میشویم؟
چشم بینای که خداوند برما داده، کجا شده؟
آیا پشتون های پابرهنه ننگرهار وهلمند و... که از دست همین تروریست های وحشی ازاین کوه به آن کوه واز این قریه به آن قریه فراری هستند را نمیبینیم؟ پس چرا فقط چهارطالب و تروریستِ مزدور که پشتو حرف میزنند را میبینیم؟
آیا نمیبینید که هرروز مکاتب همین ولایت های پشتون نشین ما به آتش کشیده میشود؟ آیا عقل تان قبول میکند کسی خانهء خودش را آتش بزند؟
آیا مااز حال روزِ پیرزنان وپیرمردان تاجک در دور دست های بدخشان وتخار وهرات بغلان وغیره... وشکم گرسنه اطفال شان خبر داریم؟ یا فقط چهارآدم تاجک که با پکول و دستمال سوار موتر های شیشه سیاه هستند و جز ضرر، نفع به تاجیکان نداشته اند را میبینیم؟
آیا نمیبینیم سربازان تاجک تبارِ ما در کنار سایر هموطنان اش در هر گوشه این سرزمین بدبخت هرروز قربانی می شوند؟
اگر همت دارید، بروید و یکبار از پیرمردان و پیرزنان پا افتادهء پنجشیر و پروان و بدخشان هلمند و ننگرهار وکندهار فاریاب وجوزجان غزنی و دایکندی بپرسید که هرروز چند"شهید" را به قریهء شان میبرند!
آیا از آوارگی هزاره ها مخصوصا در ایران خبر داریم؟ بروید و نمونه اش در "پُل سخته" ببینید که ایران با هزاره ها چه کرده؟
آیا عقل قبول میکند در قرن بیست و یک انسانها در مغاره های کوه زندگی بکند؟ اگر غیرت دارید بروید وضعیت را در بامیان ببینید!
آیا جایی دیده اید که هزاره ها خدای دیگری را عبادت کرده باشند ویا پیروی از پیامبر دیگری، که واجب القتل شمرده میشوند؟ حتا اگر بکنند، آيا خداوند به ما اجازه داده، کسی را بکشیم؟
آیا گاهی بر لبان ترکیده کودکان دایکندی و بهسود دایمیرداد درعین دهقانی خیره شده ایم تا بدانیم آن کودکان برای زنده ماند چه جبری را تحمل میکنند؟ یا فقط چهار شیخ چپن کشال را میبینیم که عقل شان فقط به نفع خود شان کار میکند؟
این همه بدبختی، این همه نابسامانی، این همه جبر روزگار که مارا رسوای خود و بیگانه ساخته، کافی نیست، که به جان هم افتاده ایم؟
نفرت پراکنی، توهین همدیگر، حقارت و زشت گویی در کجای تاریخ دردی را دوا کرده که ما عاشق آن شده ایم؟
تا زمانی که ما مستقیما از کسی ضرر ندیده ایم، چرا نمیتوانیم مانند انسان همدیگر را دوست داشته باشیم؟
این حداقل کاریست که بدون هزینه وضرر ازهمهء ما ساخته است.
اگر باور داریم که همه ما را خداوند آفریده، نه شاگردی داشته ونه شریکی ونه خود ما در انتخاب رنگ و قوم نژاد و زبان خود نقش داشته ایم، پس چرا جز خود از دیگران نفرت داشته باشیم؟
بیاید نعوذ بالله خداوند را دروغگو ثابت نکنیم، حال که ما را انسان آفریده، انسان بمانیم!
کارِ زیادی ازمن و امثال من ساخته نیست اما حداقل اگر این صدا به گوش های عدهء ازاین دست آدم ها برسه ودرخوبترین حالت تغییرِ در طرز تفکر شان ایجاد بکند، خوشبختی بزرگی خواهد بود، اگر هیچ حاصلی نداشته باشه هم ضرر نکرده ام و حداقل وجدانم را تاحدی راحت ساخته ام.
شما خوبان هم اگر در بخش ونشر آن یاری ام کنید و دراین راه همصدا شوید، مطمئنا در کار نیکی شریک بوده اید."
والسلام
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است