تاریخ انتشار: ۰۹:۵۵ ۱۳۹۷/۵/۱۶ | کد خبر: 153468 | منبع: | پرینت |
یکی از ویژگیهای منفی هزارهها فراموش کاری است بنابراین جنایتهایی را که بر آنها در طول تاریخ روا داشته شده است به راحتی فراموش میکنند.
این فراموشی چنان زیانبار است که برخی از خود هزارهها نیز نسبت به نسلکشی هزارهها توسط عبدالرحمن تردید نموده و آن را ساخته و پرداخته استعمار دانسته اند از زمان عبدالرحمن که بگذریم حتی نسل کشی هزاره ها را در دوران معاصر نیز به فراموشی سپردهایم که اگر این فراموشی و سکوت مرگبار ادامه یابد چند دهه بعد این نسلکشی ها نیز فراموش و عدهای منکر آن خواهند شد. از جمله قتلعامهای بزرگ هزارهها در دوران معاصر قتلعام بیش از ده هزار نفر هزاره در مزار شریف و زنده بهگور شدن بیش از سه هزار نفر هزاره در "کنده پشت" ولایت زابل است.
در تاريخ 1377/5/17 مطابق با 8 اوت 1998 ميلادی ساعت 11 صبح شهر مزارشريف به اشغال گروه طالبان درآمد و گروه طالبان بلافاصله اقدام به ممانعت از خروج خانوادههاي هزاره كرد و از طرفی از ورود خبرنگاران و اعضاي صليب سرخ جهانی نیز جلوگيري نمود و به مدت يک ماه عمليات شديد نظامی را در شهر مزارشريف آغاز كرد كه طبق آمار رسمی سازمان عفو بينالملل و سازمان نظارت بر حقوق بشر حدود هشت هزار نفر را قتلعام كردند كه همه از قوم هزاره بودند كه در خانهها و خيابانهای مزارشريف و دشتهای اطراف شهر توسط نيروهای طالبان كشته شدند و عده زيادی نیز به اسارت گرفته شدند كه بعد از گذشت بيست روز گوشههایی از اين قتلعام توسط رسانههای جهانی افشا گرديد.
در اين مورد عبدالمنان نيازي سخنگوی طالبان در مصاحبهای با بي.بي.سي در تاريخ 17 اسد 1377 با صراحت می گويد: در داخل شهر بعضی قسمتها مقاومت كردند ولی نفراتشان اسير شدند و بقيه در خانههايشان كشته شدند.
در همان روز کریم خلیلی دبيركل حزب وحدت اسلامی افغانستان در تشريح ابعاد فاجعه بزرگ قتلعام مردم شهر مزارشريف از سوی طالبان به بیبیسی گفت: طالبان بيش از ده هزار نفر هزاره را تيرباران كرده و به قتل رساندهاند وی نهادهای جهانی مدافع حقوق بشري را به بررسی آثار جنايات طالبان دعوت كرد و خواستار تلاش فوری آنها برای توقف سريع كشتارهای قومی از سوی طالبان شد.
محمدكريم خليلی دبيركل حزب وحدت اسلامی افغانستان در نامهای كه صبح 18 اسد 1377 برای كوفی عنان دبيركل سازمان ملل ارسال كرد با ارایه مستنداتی از قتلعام وسيع مردم افغانستان از سوی طالبان بويژه در مناطق شمالی اين كشور از وی خواست بنابر وظيفه خود به سرعت برای توقف آن اقدام كند.
خليلی در نامه ی خود به كوفی عنان گفت: فاجعه بزرگ انسانی قتلعام و تسويههای قومی كه بعد از تجاوز نظامی پاكستان به افغانستان در اين كشور رخ داده و همچنان جريان دارد نهتنها برای مردم افغانستان بلكه برای تمامی جهان يک تراژدی سنگين و تكاندهنده به حساب می آيد. ابعاد فاجعه به قدری گسترده، زجردهنده و وحشتناک است كه بی ترديد در قرن حاضر يک استثنا بنظر می رسد و بجز طالبان و حاميان آنها هيچ كس نمی تواند به اين پايهای از قساوت و بی رحمی دست به جنايت بزند.
همچنين محمدكريم خليلی با ارسال پيامی به بوريس يلتسين ریيس جمهور روسيه خواستار اقدام سريع برای جلوگيري از تصفيه قومی شد كه طالبان در افغانستان بخصوص در شمال کشور راه انداختهاند.
فرا رسیدن سالروز قتلعام ده هزار نفر از هزارههای شمال کشور را به همه شما دوستان عزیز تسلیت عرض میکنم.
محمد نسیم جعفری
>>> بلی فاجعه ای غم انگیزی بود روح شان شاد یادشان گرامی باد. لعنت به دشمنان انسانیت
>>> نسل کشی مردم مومن، صادق وزحمت کش مردم هزاره افغانستان سابقه طولانی دارد که متاسفانه براثر برداشت وتفهیم غلط حکومات گذشته وتوطئه خائنانه داخلی و خارجی نسل کشی بوجود آمده اند. علاوه بر آن این ملیت محروم ومظلوم از امتیازات دولتی در بخش های علمی،فرهنگی؛ وسیاسی نیز محروم شده اند. طوریکه همه شاهد این مدعا هستند که این ملیت مومن و زحمت کش یک سفیر هم به نمایندگی از دولت افغانستان در خارج نداشته اند.صاحب منصبان نظامی شان اکثرا در رتبه جگرن به تقاعد سوق داده شده اند.علاوه بران مامورین و کارمندان،محصلین ومتعلمین شان در جاهای مختلف با الفاظ بد وزشت تحقیر و توهین شده اند که درنتیجه به شخصیت ابن افراد نهایت تاثیر سوء داشته اند که خودم نیز ازین نوع تحقیرات و زشت گویی ها در ایام جوانی نهایت رنج برده ام و انقدر بالای روح و روانم تاثیر مستقیم بد داشته اند که درین عمراز افسردگی وروانی آن زمان اکنون همیشه رنج میبرم. بهر صورت نسل کشی وانواع ظلم غیر انسانی در ادوار حکومات گذشته نظام های مطلقه شاهی، جمهوری قلابی،کمونیستی فاشیستی و اسلامی کذابی ملیت مظلوم ومحروم هزاره طعم تلخ شان را عملا چشیده ونهایت رنج برده وبعضی ازآثار وعلایم شان تا امروزهم محسوس است. اینها خبر ندارند که در قرآن کریم خداوند متعال فرموده است که :(بفهمید ای کسانی که ظلم میکنید که همه چیز درتغیر و تحول اند )یعنی انقلابات وتغیرات جهان که در نتیجه ظلم، ظالمان و حاکمان مستبد بوجود میایند اجتناب ناپذیر اند. نسل کشی های زمان حکومت جابر وغدار امیرعبدالرحمان خاین وامثالهم و شهادت مظلوم ترین و محروم ترین ملیت مومن ،صادق و زحمت کش در زمان حکومت طالبان به رهبری و همکاری مستقیم بعضی عرب های فاشیست در نواحی مختلف افغانستان درمزارشریف ؛بامیان،کابل درمسیر سرک عمومی هرات الی کابل ده ها هزاردافراد این ملیت مظلوم ومحروم را عم از مردوزن و کودک به شهادت رساندند که تاریخ گواه این جنایات فراموش نا شدنی است.الا لعنت الله علی القوم الظالمین.آمین.
الحاج انجنیر عبدالرشید ناصری از آسترالیا
>>> هولوکاست مزار ازیاد نمی رود گریه هادارم هنوز....
امروز ۱۷ اسد، دقیقاً ۲۰ سال از وارد شدن طالبان به شهر مزارشریف در ۱۷ اسد سال ۱۳۷۷ میگذرد؛ روزی که مردم مزار توسط طالبان قتل عام شدند و هولوکاست خونین مزار رقم خورد.
هرچند اکنون دو دهه از آن روزگار میگذرد، ولی هنوز زخم دل مادران، پدران، برادران، زنان، فرزندان و خواهرانی که عزیزان شان در این روز توسط طالبان قتل عام شد، تازه است و همه ساله در سوک آنان گریه سر میدهند.
آمار دقیقی از شمار افرادی که در چند روز نخست اشغال مزارشریف توسط طالبان کشته شد، در دست نیست ولی آمار تقریبی و تخمینی از ۱۶۰ نفر در خوشبینانهترین حالت و ۱۰۰۰۰ نفر در بدبینانه ترین حالت متغیر است.
با آن که از آن جنایت سالهای درازی گذشته، ولی تبعات آن تاکنون در جامعه ما جاری بوده و کمترین نتیجه آن کشتار خونین، نفاق، تفرقه و بدبینی اقوام نسبت به همدیگر است که کشور ما همه روزه تاوان آن را میپردازد.
گروه طالبان در بدو ورود به مزارشریف، با برنامه و طرح مشخص سراغ کتله قومی هزاره و کتله مذهبی اهل تشیع رفته و هولوکاست مزار را با کشتن افراد این طیف رقم زد.
بدون شک، اگر طالبان ماهیت داخلی داشتند و یک عده طالب مدرسه بودند، در قندهار، هلمند و دیگر مناطق با مردم شیعه و قومیت هزاره آشنا بوده و این چنین با قساوت تام دست به کشتار نمیزدند.
این مسئله نشان میدهد که ماهیت و نوعیت گروه طالبان در خارج طرح ریزی شده و با یک برنامه مشخص که در آن تشیع هدف گرفته شده بود، برای تضعیف روحیه وحدت ملی، همزیستی مسالمتآمیز اقوام و ایجاد جنگ فرقهای میان اهل سنت و اهل تشیع دست به کشتار گسترده زدند.
اکنون اما، سوال اساسی و گسترده این است که حکومت در مذاکره و صلح با این گروه چه پارامترهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را دنبال میکند که هم خون شهدا و هم دستاوردهای مردم افغانستان در طول ۱۷ سال گذشته معامله نشود.
مردم افغانستان به درستی دریافتهاند که جز دمکراسی، وحدت ملی و رفتن به سوی انتخابات دمکراتیک، هیچ نوع مدل حکومتی دیگر پاسخگوی، نیازهای امروز جامعه ما نیست.
پس دولت در مذاکره و صلح با این گروه، با در نظرداشت قربانیان، جنایتهای هولناک فرهنگی و انسانی این گروه و دستاوردهای اخیر مردم افغانستان پیش رفته و نگذارد که تفکر طالبانی و وهابی بار دیگر از این مردم قربانی بگیرد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است