قصه ی غزنی قصه ای غم انگیز است، قصه ی غزنی تکرار تاریخ چهار سال پیش است، قصه ی غزنی یاد از تاریخ غور غزنی است و بالاخره قصه ی غزنی قصه ی غم و اندوه تمام ولایات افغانستان است.

در تراژدی غزنی کسی را ملامت نکنید چون ملامت اصلی معلوم است ملامت هرکسی دیگر به مثابه ی انحراف ذهنیت عامه از ملامت اصلی قضیه است ارگ نشینان که با ذهنیت تفکر ناسیونالیزم قومی زمام قدرت را به دست دارند در آستانه زدوبندهای سیاسی می خواهند موضع طالبان وحشی را که مانند ارگ نشینان دارای تفکر ناسیونالیستی قومی آمیخته با خمیره مذهبی است تقویت نمایند اکنون در اوج جنجال های قومی مثلث ارگ نشینان حکمتیار و طالبان یک هدف را تعقیب می نمایند و آن عبارت از حذف و تضعیف اقوام غیرافغان کشور در آینده سیاسی افغانستان است البته سران آلوده به فساد و معتاد به دالر تاجیک ها، هزاره ها و ازبک ها هم در تطبیق پلان مثلث شوم ارگ نشینان نقش به سزایی دارند.

برای نجات افغانستان مردم افغانستان احتیاج به معجزه دارند و آن معجزه عبارت از وحدت همه ی اقوام کشور بدون برتری جویی با اصل تساوی حقوق است تا زمانیکه این معجزه رخ ندهد نه تنها غزنی بلکه تمام گوشه و کنار افغانستان در آتش نفاق که ارگ نشینان دامن زده اند و دامن می زنند می سوزد پس برای ملامت وضعیت اسفبار غزنی فقط انگشت انتقاد را بسوی ارگ نشینان نشانه بگیرید نه در جاهای دیگر.

حسن علی عدالت

>>>   هولوکاست مزار سال 1377
این بار درغزنی تکرار می شود

>>>   این مانند روز روشن واضح ومعلوم است که در ارگفاشیستان گرد امده و پلان تباهی و بربادی اقوام غیر پشتون را رسم و خط میکنند و توسط قوم شان بنام طالبان ترورست وابست به استخبارات بیگانگان در جهت نابودی مردمان غیر پشتون و مناطق فارسی زبانان هر انچه جنایت را که بتوانند انجام میدهند فرق بین طالبان خارج از ارگ و طالبان داخل ارگ که گاهی دریشی و نکتایی میپوشند و گاهی پیراهن و تنبان و لنگی بسر میکنند کدام فرق نیست هدف و مرام همه شان مشترک و یک هدف است نابودی اقوام دیگر بجز قوم خودشان .

>>>   جراجو
طالبان جنایت کار خانه های شهروندان تاجیک و هزاره را در غزنی به آتش کشیدند ،باز هم بگوید ما تعصب میکنیم.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است