برحسب انعقاد مواد توافقنامه طرفین در قطر، نخست باید شهر ها را به کام خون و آتش سپرد، شهر های جانباخته، انسانهای بی نفس و ویرانه های بازمانده از آتش جنگ را برای طالبان تسلیم داد | ||||
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۰ ۱۳۹۷/۵/۲۳ | کد خبر: 153708 | منبع: | پرینت |
فاجعه غزنی دسته گلی بود برمقدم طالبان به پیشواز حلول عید سعید اضحی.
این جنایت هولناک، آخرین دود و و غبار توهمات را از رخسار کارگزاران اصلی و مهندسین واقعی و حامیان داخلی و بین المللی طالبان بیرون ساخت.
آری؛
غزنی شهر تاریخی تمندن ها به مثابه آزمونگاه نخست و لابراتوار تسلیمی افغانستان برای هیولای قرن یعنی گروه طالبان در آتش سوخت و در دریای خون شنا کرد تا برصداقت کاخ برای عقد پیمان تسلیمی افغانستان برای ارتشیان بیگانه وگرگان درنده صحه بگذارد.
انهدام کامل شهر غزنی نشان داد که در افغانستان کدام ساختمانی بنام دولت، ارتش، پولیس و سردمدارانی بنام حافظ جان و مال و شرف و ناموس افغانستان وجود ندارد.
پیام غزنی، بسیج عمومی و خود جوش ملی را برای دفاع از افغانستان، از خانه و کاشانه مردم به سرایش کشید.
آتشفشانهای مرگبار غزنی، پیام رستاخیز ملی، آهنگ بیداری ملی، سرود همبستگی و همیاری و طرح بزرگترین جبهه ملی را برای نجات کشتی طوفان زده افغانستان که همین اکنون در بحر خون سرگردان است به صدا در آورد.
غزنی نزدیکترین شهر در کابل است، تدارکات نبرد قبلآ آغاز یافته بود، اما سران امنیتی و نظامی دولت که بیکفابت ترین چهره های مشکوک و وابسته به استخبارات بیرونی را به نمایش میگذارند، از اتخاذ تدابیر دفاعی شهر دریغ ورزیدند و خواستند تا جسد بیجان شهر و مردم را از رودخانه خون بیرون ساخته و قطرات اشک تمساح شانرا فدای آن شهر به خاک رفته نموده و سپس درست بعد از مراسم فاتحه خوانی شهر، بیرق ظفر را بر کله منار های غزنهٔ نامدار به اهتزاز کشند.
آری؛ غزنی دیگر یک شهر نیست، یک ویرانه و یک آرامگاه بیگناه ترین انسان های به خاک خفتهٔ روی زمین است.
سقوط غزنی یک مدرسهٔ بزرگ برای شناخت کامل رژیم، برای برنامه های راهبردی دشمنان افغانستان، برای تعریف جنگ نیابتی، برای استقرار پروژه طالب و داعش در کشور و برای تغییر نقشهٔ افغانستان است.
ابعاد جنایت غزنی و کاربرد مهندسی شده آن نه تنها شهر و مردم آن را به خاک سپرد، بل "انسانیت "را دفن کرد.
به مثابهٔ انسانهای آگاه باید این درس ها را جدی گرفت.
از روال موجود و سقوط شهر غزنی می توان چنین دریافت که برحسب انعقاد مواد توافقنامه طرفین در قطر، نخست باید شهر ها را به کام خون و آتش سپرد، شهر های جانباخته، انسانهای بی نفس و ویرانه های بازمانده از آتش جنگ را برای طالبان تسلیم داد؛
با تقدیم احترام
عارف عرفان
>>> خدایا!غزنی باستانی دودش برامد.
شهر غزنی شهر مرکز اسلامی وفرهنگی افغانستان وجهان نامگذاری شده است لذا تخریب این شهر به هراشکال ازنظر شرعی وعرفی خیانت آشکار به ولایت باستانی و فرهنگی غزنی میباشد.ولایت غزنی مدارس دینی، عالمان،سلاطین و مورخین مشهوردرطول تاریخ این ولایت باستانی افغانستان داشته اند مانند البیرونی،حکیم سنایی غزنوی،پادشاهان سلسله غزنویان وغوریان ومورخ مشهور کشور فیض محمد کاتب وامثالهم که هرگز فراموش نمیشوند.غزنی مرکز تولید اجناس قیمتی ازجمله پوستین های باکیفیت خیلی عالی و ظروف مسی دیگ وانواع چلم ها وانواع البسه های پشمی گوسفند و بز مانند دستکش،جوراب،جرسی،کرتی وپطلون شالی وبالاکوت وهم فرش های پشمی مانند گلیم،نمد وقالین که بعضی های شان در خارج از افغانستان نیز صادر میگردد.مردم زحمت کش ومومن ولایت غزنی در تربیه و نگهداری حیوانات گاو،گوسفند و بز مهارت خاص دارند وسالانه صدها هزار ازین نوع حیوانات برای گوشت درداخل و خارج مورد استفاده قرار میگیرند..علاوه بران انواع میوه جات تر وخشک در صادرات کشور نیز دولت قابل توجه داشته اند ودرعواید دولت سهم بسزایی دارند.این ولایت ازنظرعلمی وفرهنگی نیز خیلی درحال رشد و ترقی هستند طوریکه بیشترین مکاتب لیسه های دولتی ومراکزتعلیمات عالی را در خود جاه داده اند.آثار تاریخی چند صد ساله منارهای تاریخی غزنی نیز مرکز توجه فرهنگی وآثار تاریخی درغزنی موجود است .لذا با نهایت تاسف که این خصوصیات و دارایی های خیلی ارزنده و مفید این ولایت در جنگ های بیفایده نیست و نابود گردند. دولت باید تلاش کنند که صلح و آشتی ملی درجامعه و ولایت غزنی باهر قیمت وهزینه که باشدحکمفرما گردد.اکثر ولسوالیهای ولایت غزنی صلح حکمفرماهستند با آنهم راه گیری وگروگان گیری دراکثر راه های مواصلاتی این ولایت تا هنوز دیده میشود.هرجنگ چه داخلی باشد و چه خارجی باشد پایانش صلح وآشتی است جنگ های اول ودوم جهانی وجنگهای دیگری مانند جنگ ویتنام وباقی جنگ های پارتیزانی وداخلی سرانجامش به صلح وآشتی منجر گردیده اند.لذا بهتر است که هرچه زودتر صلح درجامعه جنگ زده افغانستان با شرکت و رهبری سیاست مداران داخلی و همکاران بین المللی حل و فصل گردد.خداوند متعال مردم شریف غزنی را ازین ناامنی و هرج و مرج داخلی برای همیشه نجات دهد وصلح وآرامش در جامعه افغانستان هرچه زودتر حاکم گردد.انشالله وتعالی
ومن الله التوفیق والسلام علی عبادالله الصالحین.
الحاج انجنیر عبدالرشید ناصری از آسترالیا
>>> b Salam
صد دانه گك عسكر مرده و چهل و پنچاه تنك مردم ملكى مرده و خانه گك ها و ماركيتك ها و آثارك هاى تاريخى چندتا سوخته ، چند هزاره گك و تاجيكك فرار كرده ، و شايد هم صد و دو صد مرده گك هاى بى صاحب در كوچه و بازار افتيده باشه ، ديگر خيرتى است ، نقاط استراتيژيك به دست ماست ، طالبك ها دروغ مى گن ، بخير باز غزنى را مى گيريم ، تا سوختن بعدى باز جور مى كنيم !
گوشه ى از كنفرانس مطبوعاتى !
>>> Omar Ahmad Parwani
از کمالات سر قومندان ۱۶ ساعته
سر قومندان اعلی قوای مسلح با سقوط دادن غزنی به نفع برادران طالب خود به این دست آورد ها نایل شد:
۱. تجهیز طالبان با سلاح های ثقیل و خفیف
۲ تقویت روحیه و مورال طالبان برای حمله های بعدی
۳. تقویت جایگاه طالبان در مذاکرات به اصطلاح صلح و یا معامله سیاسی آمریکا و پاکستان
۴. بشهادت رسانیدن صد ها تن از نیرو های امنیتی که از تبار غنی و طالبان نبودند.
۵. تضعیف روحیه و مورال نیرو های امنیتی در برابر برادران اصلی خود
۶. به آتش کشیدن یک شهر با اکثریت قومی غیر خودی
>>> حال این حکومت چه خواهد کرد؟
آیا «فراریان پیروز» تا حومه غزنی تعقیب خواهند شد؟
و یا حریم قبیله مقدس تر از خون آن سرباز مظلومی است که خونش بر خیابان غزنه ریخت و پیکرش به دست وحشیان مثله شد؟
مردم از حکام افغان و منشیان دربار پاسخ می خواهند.
>>> Sidiqullah Tuwhidi
در شهر غزنی فقط فرمانده پولیس مشعل جنگیده است سایرین ادعای محض می کنند، شاهدان عینی که از شهرغزنی امده اند شاهد این مدعا اند وبیشترین تلفات را هم پولیس داده است این مساله اگر بررسی نشود معانی مختلف خواهدداشت!!!
>>> Mazdak Farid
با طالب از هر نوع آن نمی توان کار مشترک کرد !
یک بار دیگر چهرۀ طالب را در غزنی دیدیم .
صلح با طالب مصیبت می آورد نه آرامش . با طالب نمی توان جامعه انسانی و نظام سیاسی خوب ساخت . هر برنامه ی طالبی را با یک پارچگی نیرو های غیر طالب می توان برهم زد . شکسته باد هردستی که پیکرِ انسانِ دردمند سرزمین ما را با شمشیر خونین و کثیف طالب می درد .
>>> Haroon Amirzada
جنگ غزنی، نبرد میان دو فرهنگ آشتی ناپذیر است
جنگ غزنی، جنگ چند نفر طالب وحشی زیر فرمان آی اس آی نیست.
این جنگ بخاطر "آیس کریم" هم نیست.
پس این جنگ بخاطر چیست؟
این جنگ قدرت نمائی فاشیزم حاکم در ارگ کابل است، که مدیریت سوختن غزنی، یکی از گهواره های تمدنی خراسان بزرگ را در دست دارد. این جنگ، جنگ عقده حقارت و انتقام از فرهنگ های والا و انسانی است.
اما این جنگ، نخستین و آخرین جنگ عقده حقارت یک فرهنگ روانی و خشن نیست. این جنگ تداوم جنگ سه قرنه است، که از یک طرف میان فرزندان وحشی سلیمان اوغان و از طرف دیگر مدافعین فرزندان کوه پایه های هندوکش، نمادی از یک تمدن بزرگ و پر افتخار جریان دارد.
در نتیجه این جنگ های خانمانسوز خراسان بزرگ همه هست و بود، نام و نشان خود را از دست داد و در زیر نام اوغان و افغانستان در اشغال این و آن قدرت تجاوز گر خارجی افتاد. در حال حاضر این کشور در اشغال بیش از ۴۰ کشور جهان قرار دارد.
آتش این جنگ خانمانسوز محدود به غزنی نخواهد ماند، دیر و یا زود به کابل، هرات و یا بلخ خواهد رسید و در آتش عقده حقارت و انتقام محمد گل مومند طوریکه بار ها سوخت باری دیگر هم خواهند سوخت.
>>> مسیح خراسانی
کابل:
ساعت ۱۱:۱۴ شب، چهار موتر یکی پی دیگر و هر یک حامل ۵۰ تابوت!
تابوتهای که به فرمایش سر قمندان اعلی مادام العمر دیوانه کشور درست شده به طرف شفاخانه ۴۰۰ بستر اردو در حرکت است تا فردا جنازه های فرزندان اصیل کشور را به ولایات پروان،بامیان،کاپیسا،پنجشیر،بغلان،تخار،بدخشان،سمنگان،بلخ،سرپل،جوزجان،کندز و فاریاب بفرستند.
او مادران و پدران ولایات تاجیک نشین،هزاره،اوزبیک،ایماق،نورستانی،قزلباش و ... هوشیار و بیدار شوید، تا چی وقت فرزندان عزیز و جگرگوشه های تان را برای بقای حکومت فاشیست،قوم پرست و طالب پرور غنی احمدزی و مشاورین معیوب و عصا بدستش به قتل گاه های ایجاد شده توسط برادران وحشی و بی فرهنگ غنی احمدزی به اسم طالبان میفرستید؟
خوب نیست که فرزندان تان را در کنار خود نگهدارید و نگذارید بالای خون پاک شان معامله های اتمری،غنی ی،کرزی ی و ... صورت بگیرد.
>>> الا لعنت الله علی القوم الظالمین.آمین فکر صلح واشتی تنها وظیفه یک یا دوارگان دولتی نیست بلکه وظیفه تمامی گروه های سیاسی هم از دولتی و غیر دولتی است که جهت جلوگیری از کشتار مردم بیگناه و تخریب وطن محبوب شان و بازسازی و نوسازی مناطق جنگ زده واعمار ساختمان های عاجل درجامعه میباشند.جنگ محو انسان ها وهم ویرانی و تخریب به جامعه چیزی بیشتر به به ارمغان نیاورد.
ع.ناصری ازآسترالیا
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است