رنج توحش و کشتار در غزنی و سکوت مقامات
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۲۸    ۱۳۹۷/۵/۲۳ کد خبر: 153735 منبع: پرینت

بدون شک در غزنی فاجعه ی بزرگ انسانی رخ داد. این در حالی بود که دولت بدنام و دروغگوی اشرف‌غنی عمدا تراژدی انسانی، تخریب اموال عمومی و جنابات وسیع طالبان در غزنی را در بایکوت خبری قرار داد اکنون هرچه موتر طرف کابل می‌رود فقط جنازه با خود می‌برد. شفاخانه ی غزنی چند روز است که جایی برای زخمی و کشته‌ شده‌ها نیست.

درد و دریغ که از اغلب نهادها، شخصیت‌ها و برخی فرهنگیان صدایی برنمی آید. پارلمان در سکوت ننگین فرو رفته (نمی‌دانم شاید تعطیل باشد)، اشرف‌غنی و عبدالله دو رییس بدنام حکومت وحدت ملی مرده اند، رهبر خردمند لب تر نکرد، جناب دانش هیچ خم به ابرو نیاورد و بسیار شخصیت‌ها و مقامات هرگز صدایشان برنیامد حتی برخی فرهنگیان و شاعران غزنی سکوت ننگین پیشه کردند و تازه بر افشاگران جنایت وسیع در غزنی خرده‌ گرفتند.

غزنی تنها است و انسانیت مرده است و دیگر وجدان‌ ها کرخت شده‌ است. این مردم غریب و بی‌ پناه غزنی هستند که باید رنج بکشند و کشته‌ شدگان خود را بی‌ صدا دفن کنند.

محمدحسین فیاض


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
غزنی
مقامات
فرهنگیان
جنگ
مردم غزنی
نظرات بینندگان:

>>>   .....به ع و غ وداردسته شان وزیر داخله دفاع و امنیت
غزینویوال

>>>   لشکر جهل و جون غزنی را ویرانه کرد
دانش و محقق و خلیلی و غنی بهانه کرد
انتخابات و تقسیم غزنی بهانه است
دوست و دشمن هر دو خون ما پیمانه کرد

>>>   اردوغان با همه لاف زدن هایش سرانجام تسلیم ترامپ شد ودست هایش رابه علامت تسلیمی بالا کرد
او حالا کشیش امریکائی را تا فردا آزاد میکند!

>>>   حمد بهزاد
سقوط شهرها؛ پیشبرد یک سیاست
ماجرای قدرت نمایی و تسلط طالبان بر شهر غزنی را باید فارغ از احساسات و با درنظر گرفتن سایر رویدادهای مشابه، جهت گیری های سیاست حاکم و مجموعه اقدامات دستگاه های حکومتی در قبال تروریزم و دهشت افکنی، مورد بررسی دقیق قرار داد.
چرا و به چه علت دستگاه های کشفی و استخباراتی حکومت نمی توانند (نمی خواهند) تجمعات، آمادگیها و تهاجمات گسترده گروه های دهشت افکن را رصد کنند و بر آن اشراف اطلاعاتی داشته باشند؟
چرا و به چه علت اعزام نیروهای پشتیبانی برای مقابله با دهشت افکنان و جلوگیری از سقوط مناطق حساس، با وجود فاصله های اندک، به تأخیر می افتد؟
چرا و چگونه تمامی دستگاه ها و وسایل مدرن کنترول هوایی و فضایی، تجهیزات مهارکننده باسرنشین و بی سرنشین، در آستانه چنین سقوط ها از کار می افتند و هیچ تأثیری در میدان رویارویی ها ندارند؟
چرا و چگونه صدها تن از پیکارجویان دهشت افکن با انبوهی از اموال چپاول کرده و تجهیزات به غنیمت گرفته به طرفةالعینی غیب می شوند و هیچ نیرویی اعم از هوایی، زمینی، افغانی و آمریکایی «فراریان پیروز» را صد متر هم تعقیب نمی کند؟
چرا ....
از این دست پرسش ها در رابطه با ابعاد پیدا و پنهان فجایعی مانند فاجعه سقوط غزنی بسیار است؛ همچنان که پیش از این در جریان سقوط شهرهای قندوز و فراه مطرح شد؛ اما حکومتیان توطئه گر و حمالان پیرامون شان به آن پاسخ ندادند. واقعیت همان است که چند تن از مقامات سابق امنیتی کشور پس از ماجرای سقوط قندوز در جلسه غیر علنی مجلس نمایندگان بیان کرده بودند؛ عامل بازدارنده در سرکوب تروریزم «شورای امنیت» است و حلقه فاشیستی حاکمیت دست اندرکار تشویق، تجهیز، تمویل و تأمین شبکه های تروریستی است.
حکومت تروریست پرور آقای غنی در تکمیل برنامه های خود به این نیز بسنده نکرده است. تضعیف نیروهای مقاومت، تنبیه سیاسی و حذف فیزیکی هر عنصر سیاسی که قصد رویارویی با دهشت افکنی را داشته باشد، ناامن سازی ساحات امن زندگی سایر اقوام توسط تروریست های که در محلات پشتون نشین پناه گرفته و یا در آن کمین می کنند و سرانجام استفاده از تروریست ها علیه منتقدین سیاسی و معترضین مدنی، روی دیگر سکه سیاست حاکمان افغان است.
در میان دسیسه های حکام افغان و تعرضات قبایل تروریست، نقش توجیه گرانه عمله استبداد که با عناوین دهان پرکن معاون و مشاور و ... نظاره گر قربانی شدن مردم خود هستند، مشمئز کننده است.
طالبان در غزنی همانند قندوز و فراه، کشتند، غارت کردند، مانور دادند، اموال عمومی را تخریب کردند و در ظاهر به ریش رهبران حکومت و حمایت قاطع که در پشت آن قرار دارد خندیدند و سرانجام با خیال آسوده، تفرج کنان و سوار بر تانک های غنیمتی به میان قبایل شان بازگشتند.
حال این حکومت چه خواهد کرد؟
آیا «فراریان پیروز» تا حومه غزنی تعقیب خواهند شد؟
و یا حریم قبیله مقدس تر از خون آن سرباز مظلومی است که خونش بر خیابان غزنه ریخت و پیکرش به دست وحشیان مثله شد؟
مردم از حکام افغان و منشیان دربار پاسخ می خواهند‌.

>>>   Mujtaba Hashemi
جلسه سرقوماندانی اعلی
ناوقت‌های شب گذشته رییس‌جمهور جلسه سرقوماندانی اعلی را راه‌اندازی نمود. رییس‌جمهور گفت: "این جلسه برای اولین بار در افغانستان به صورت بنیادی در حالی راه اندازی می‌شود که ملت در این ۱۲ و نیم شب در خواب به‌سر می‌برد." در جریان جلسه او با والی غزنی صحبت تلیفونی نمود و به غزنویان وعده سپرد که به زودی حلقه خبیثه خشکسالی بعد از چهارونیم هزار سال از بین می‌رود.
اطلاعات والی غزنی رییس جمهور را شوکه کرد و گفت که به‌زودی مشکل برق غزنی را نیز حل می‌کند. رییس جمهور از خاموش بودن گوشی‌های والی و سایر مقام‌های غزنی ابراز ناراحتی کرد و گفت: "این مساله قابل قبول ما نیست. پایه‌های آنتن‌های مخابراتی باید به شکل اساسی و بنیادین در زمین گور شود تا باد و باران به آن صدمه نرساند."
رییس‌جمهور به والی غزنی دستور داد تا به مسائل جوانان توجه جدی کند. او در رابطه به حوادث اخیر در غزنی گفت: "به گروه محققین وظیفه داده‌ام تا تحقیقات همه‌جانبه‌شان در باره غزنی را تا یک هفته دیگر تمام کنند و نتیجه آن را بلافاصله پس از ختم تحقیق با ما شریک سازند تا در روشنایی آن تصمیم بگیریم که چه کنیم." رییس جمهور افزود: "در این مرحله، تعلل و کارشکنی قابل قبول ما نیست، چون وخت بسیار کم داریم."
رییس جمهور در اخیر به والی غزنی گفت: اندکی صبر... به بچه‌های ما روحیه و هرچیز دیگر که خواستند، بدهید.

>>>   حادثۀ غزنی متفاوت تر از حوادث دیگر کشور به نظر می آید که شناخت استراتیژی جنگی این شهر سوزی، نیازمند پژوهشی عمیق، بی طرفانه و کارشناسانه است.
یکی از راه های مطمئن تأمین ثبات و استقرار، به باور این نویسنده، سپردن امنیت به نیروهای منتخب، قانونمند و مسئول محلی است. اگر دولت توان محافظت از جان و مال مردم و جامعه را ندارد، بگذارد مردم از خود شان دفاع نمایند.
وقتی "مردم" می گوییم، هدف ما جنایتکاران و دزدان و اختطاف گران و آدمکشان حرفوی نیست.
این استراتیژی می تواند در رأس اهداف جوانان ما قرار گیرد.
وقتی "جوانان" می گوییم، هدف ما غلام بچگان این دربار و آن ارباب هم نیست.
#غزنی

>>>   دادفر اویانی
گام تازه برای رسیدن به کام دیرینه!
سوختاندن زنده و مرده بومی، فرجام «فصل نا تمام» افغانسازی.
سوختاندن شهر غزنه با بمب و نفت، آغاز بخش فرجامین «فصل های نا تمام» مرامنامه افغانسازی باشد.

فاشست های ارگ پیروز ترین و بارمند ترین گام برنامه تمدنسوزیی شان را در شهرآیین غزنه (پس از ترکاندن تندیس های بامیان) پیاده ساختند و اینک باده نوشی دارند از خون شهروند غزنه.
کجاست دلی که بترکد و کجاست دیده یی که بگرید؟

شب پرست ها آنها و اینها اند؛ اینهایی که همانهایند و دیگر نشوند؛ همانها اند که دیشب بامیان را ترکاندند و همین ها اند که امشب غزنه را سوختاندند.
ما بیدار شویم و دیده خرد باز کنیم و ببینیم که حکومت نداریم؛ فاشیزم داریم در ارگ و تبهکاری های فاشستی با نام طالب و از نام طالب.
بهرامی با سرباز هایش که تا دندان مسلح با تازه ترین ماشیندار های «M4» امریکایی، در چوکات پیمان «امنیتی!»ی افغان-امریکا برای تحمیل پروژه افغانسازی:

>>>   اجنبی ، طالب وحشی، به دلار از خود کرد
ملک وملت چه شناسد،«ربات»ی بی عار:

شال منحوس غلامی ، به سر دوش نهد
گاه با چادرزن آید و گاه با چلتار

یک شبی، پیکر بودا، به هاوان بندد
«حسنک» را دگر بار، برد بر سر دار

>>>   بوی « بیرونی » دگر نیست،درین لیل و نهار
از سنائی چه بگویم ، که شد گرد و غبار
مرد گان، اینهمه پاینده به تاریخ که دید؟
زندگان ، اینهمه بیگانه صفت، بی مقدار؟
فرستنده: بیرنگ چاریکاری( سرای خواجه)

>>>   نسل کشی در غزنی هدف عمده واساسی اشرف غنی احمدزی و طالبان ترورست برادران ناراضی ارگ است که اکنون انجام دادند مردم هزاره در غزنی در انتخابات پارالمانی گذشته همه را با اشتراک شان در انتخابات بخود گرفتند و در انتخابات پیشرو هم اگر چنین کار را نمیکردند بازهم هزاره ها همهچوکی های پارالمان را برنده میشدند کور دلان قومگرای معتصب و خاین ارگ و طالبان این جنایت را انجام دادند تا ضربه ای باشد بقوم مردم هزاره و هم ترسی باشد به انها تا تسلیم شوند به قوم ارگ نشینان خدا ناترس سرور دانش و کریم خلیلی قبلن انها با گرفتن تذکره برقی از قوم اصلی شان منصرف و قوم افغان = پشتون را بخود گرفتند دیگر در غم و اندوه مردم هزاره ها نیستند نباید که توقعی خوبی را بمردم هزاره از انها کرد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است