قتل عام هزاره ها قتل عام سیستماتیک و هدفمندانه است که در مدت زمامداری احمدزی به اوج خود رسیده است اما در اینجا بیش از اینکه انگشت انتقاد را بسوی دیگران دراز کنیم باید علت آن را در بی ارادگی مردم هزاره در دفاع از خود جستجو کنیم.

قتل عام نونهالان هزاره در مرکز آموزشی مهدی موعود نه اولین است و نه هم آخرین می باشد بلکه این یک سریال دوامدار است که از نگاه سناریو نویسان این سریال تا ختم سریال هزاره ها از افغانستان باید حذف فیزیکی گردند و اگر کس و یا کسانی هم باقی بماند فقط باید برای نقش برده و کنیز برای بازی در سریال های بعدی کار گرفته شود.

بجای هزاره ها هر قوم و قبیله ای که می بود از جا می جنبید و برای بقای خود راه هایی را جستجو می کرد بدبختانه هزاره ها هربار که مورد قتل عام قرار می گیرند در فضای مجازی داد و واویلا سرمی‌دهند و بعد از یک هفته همه چیز فراموش می شود و برمی گردند به خودزنی و تهمت زنی یکدیگر ارگ نشینان هم که در حقیقت سناریو نویس این داستان غم انگیز هستند بسیار بادقت ضعف جامعه هزاره را در یافته اند و با استخدام خود هزاره ها در پست های نمایشی تطمیع و یا هم پرداخت پول نفاق و شقاق را در درون جامعه هزاره زنده نگه می‌دارند.

حتی در تطبیق پلان حذف هزاره ها از خود هزاره ها استفاده می کنند هزاره ها فرق ندارد که قبول می کنند و یا نمی کنند آنقدر به خود جفا کرده اند که اصلا قابل جبران نیست در تاریخ غم بار هزاره ها همواره خود هزاره ها در بربادی خود سهم گرفته اند و امروز از هر زمان دیگری بیشتر سهم دارند اگر چنین نیست کدام عقل کار می کند که خلیلی در این شرایط رییس شورای صلح باشد و سرور دانش معاون رییس‌ جمهور و هزاره ها هر روز قتل عام گردند و آنها نظاره گر باشند.

محقق هم که امروز رفع مسوولیت کرده است و در صفحه رسمی خود نوشته است که از دستش کدام کاری نمی آید که حداقل راست گفته است بنابراین نجات هزاره ها از قتل عام روزمره مربوط به خود هزاره ها است که چگونه تصمیم می گیرند، مرگ نوبتی را قبول می کنند و یا زندگی را اگر زندگی را انتخاب می کنند برای زنده ماندن باید هزینه کرد.

حسن علی عدالت

>>>   هرچه هست از ما است برما
باید یک فکری کرد یا مردن همه یا زنده ماندن
اکر اختلاف کلمئه در جا معه باشد آن جامعه
سعادت مند نمیشود==شهید بزگ بلخی

>>>   درست است

>>>   افغانستان با آنکه چند دهه است که تخریب شده ، ولی این ماهها بسیار طوفانی شده و استخبارات منطقه میخواهند بعد از ناکامی در تمام گزینه ها به هر قیمتی که شده آتش نفاق و شورشهای مردمی را زنده کنند وگرنه هیچ افغانی از مرگ دیگری نفع نمیبرد و با آنکه سالهاست در جنوب و شمال کشته میشوند ولی طرفدار چنین فجایع و نفاق ها نیست.
حالا هم استخبارات همسایه خوب میدانند که اگر بتوانند هزاره شیعه را به جمع دیگر اقوام ناراضی دولت بیفزایند شعله موثر خواهد شد و دولت نیم بند امریکایی به چالش میرود و نمیتواند پروسه های دموکراسی و پیشرفت را اجرا کند. که یک بدبخت را استخدام کرده و فاجعه آفریدند که هر روز در ننگرهار ، فراه ، هلمند ، غزنی ، قندوز ، پکتیا و ... هم تا جایی تکرار شده و میشود
هزاره ها و سایر افغانها باید در این طوفان هوشیارتر پیش بروند و بجای مافیاها و خدای نکرده جزایر جنگ ، که آرزوی همسایه های ضد امریکایی است ، طرف دولت ، ملت ، آرامی و حوصله را بگیرند تا راه تعلیم ، تحصیل و پیشرفت را نتیجه بگیرند چون نیاز سیستم بازار آینده داشتن ظرفیت شرکتهای جهانی و پیشرفته است نه ناامیدی و فقر و بدماشی.
اس پ هزاره

>>>   هزاره ها خودشون باید امنیت خودشون رو در دست بگیرند ، منتظر دولت نمونن

>>>   زندگی گر به کام شیر در است
شو خطر کن ز کام شیر بجوی

یا بزرگی و عز و نعمت و جاه
یا چو مردانت مرگ روباروی

شمشیرسنگ

>>>   اراده مردم هزاره، اراده صلح است. هزاره ها هیچگاه به جنگهای قومی دهه هفتاد باز نخواهند گشت. راه عدالت، دموکراسی و دانش راه مردم هزاره است و هیچگاه از آن دست نخواهند کشید.

>>>   هرازه ها اهل جنگ علیه هیچ قوم در کشور نیست ولی نباید شاهید کشتار دسته جمعی و تتریجی خود شان باشد. به زود ترین وقت نیروهای دفاع خودی ( دفاع مشروع) برنامه ریزی شود و در مقابل هر کسی به قصد قتل هزاره ها می آید باید استاد شد. از قوماندهای با تجربه - از متقاعدین نظامی باید استفاده کنیم تا امنیت خود را در سراسر کشور تامین کنیم.

در بهسود مردم هزاره را سر می برد و این طالبان ایرانی است ولی با مسلح شدن مردم هزاره بهسود این کار طالبان کاهش یافت.
طالبان هم خانه و زندگی دارد و از مردم محل هستند بنابراین مردم محل ‍‍پشتونها باید تاوان چنین جنایت را بدهد. در برچی نیز طالبان محلی را باید شناسای کنید

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است