تاریخ انتشار: ۱۲:۵۲ ۱۳۹۷/۵/۲۵ | کد خبر: 153824 | منبع: | پرینت |
و اما نسل مات!
شکریه را سر بریدند، نازیه را بر دار آویختند، فرخنده را تیغ زدند، ذکی را تکه تکه کردند و فردا ما را نیز چنین می کنند که در این شکی نیست.
خون را در خاک دیدن و از آن بیتفاوت گذشتن و شب هم برای تفریح متنی را بیرون دادن کاری را حل نمیکند/نمیتواند که هیچ حتی بر مدعای «نسل مات» مصداق پیدا میکند. نسل فعلی ما از چغندر فروش گرفته تا روشن فکر مآبِ مسوول، از نیمچه سیاستمدار گرفته تا «سیاسِ آبدیده»، از «جوانِ بیتجربه» گرفته تا «پیرِ اهل طریقت» همه و همه دست در جیب مانده اند، مات شده اند، یلنگ سلنگ اینسو پرسه میزنند و آنسو میپرند، کافکا میخوانند، هدایت میشوند، شریعتی نمیپذیرند، مطهری نمیخوانند، سروش میگویند، چرس میزنند، پَر بازی میکنند، کافه میروند، قلیون میزنند، خیالِ چرب میبافند، بر «جنونِ مجهول» سواری میدهند.
اما در مقابل بحران و بنبست یک تکه حیرت میشوند و کِلک ششم میجوند وضعیتِ مسخره یعنی همین! مگر شاخ و دم میخواهید؟ نسل امروز نباید در این اقیانوس آرام و بیخیالگی آرام بخوابند و سر در انبانِ «زن بارگی» فرو کنند و از همه چیز فاصله بگیرند و در «مدینهی فاضله»ی خرابه که نهتنها ویران حتی ویرانگر است مصروف زندگی خیالی باشند بلکه بیایند و رسالت زمانی، مکانی و تاریخی خود را ادا کنند، طرح ارایه بدهند و برای پیشگیری و وقایت از فجایع ضد انسانی فکر کنند.
تا کی ما در خواب باشیم و تیغ دشمن را تیز و تیزتر کنیم؟ ما امروز نیاز به نسل مات نداریم، نیاز اساسی ما نسل بیدار و آگاه و مسوول است.
حسین مرادی
>>> به این سخن استخوانسوز هم شهری ما توجه کنید :
---------------------------------------------
«چه بنویسم، برای کی بنویسم؟ می دانم که درد ما مشترک است و مرگ ما به نوبت است!» اما " تفنگ برای افغان و تابوت برای نا افغان."
حسن علی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است