تاریخ انتشار: ۰۹:۱۰ ۱۳۹۷/۵/۲۷ | کد خبر: 153858 | منبع: | پرینت |
اصلا هر برگ تاریخ را که ورق زدم غیر از خون و اشک و آبله و ریسمان های جوالی گری مردم هزاره و کله منارهای آنها چیز دیگری ندیدم.
در گذشته های تاریخی بویژه در اردو هزاره ها حق نداشتند تا از مقام تورنی عبور نمایند. ببرک کارمل در راستای استقرار رژیم ملی و مردم سالار این طلسم استبدادی را شکستاند و از میان مردم زحمتکش هزاره صدر اعظم رژیم را برگزید. سلطانعلی کشتمند به مثابه شخص برخاسته از دامان ستم نشان داد که یکی از پرتوان ترین دولتمردان افغانستان است. استعداد عالی، مدریت موفق و قدرت رهبری کننده او در زمان بحران ها نشان داد که هزاره ها از استعداد سرشاری برخوردارند.
سوگوارانه قدرت مدیریت و توانمندی سلطانعلی کشتمند باعث شد تا وی هدف تیر و ترور داکتر نجیب گردد. با استقرار نظام طالبانی اولین قربانی را مردم هزاره متحمل شدند و رهبرشان عبد آبعلی مزاری از نخستین قربانیان رژیم جنایتکار طالبان بود. بعد از سقوط طالبان و بعد از تجاوز ناتو در افغانستان مردم زحمتکش هزاره همه چیز را به گرو گذاشتند و با تحمل فقر و تنگدستی و درماندگی راه های مکاتب، دانشگاه و موسسات علمی و فرهنگی و هنری را گشودند و در هر بخش مثل ستاره های آسمان به درخشیدن آغاز کردند.
چنین رشد سرسام آور و غیر انتحاری و انفحاری از دید نمایندگان فاشیست در حکومت و قوم موردنظر حاکمان تروریست توازن جامعه را برهم زده است چرا که وقتی که یک رهبر دست نشانده میگوید که عدالت در افغانستان زیر پاشده و نود درصد زندانیان بگرام گوینده یک زبان اند این فرمول در مورد هزاره ها که از عملیه خودکفانی پرهیز نموده و به قلم و کتاب و کتابچه رو آوردند و گویا تناسب معیارهای قومی تعلیمی را با تناسب انفجارچی ها و خودکفان های حکومتی برهم اند بسیار حسودانه و غیرقابل پذیرش است بنابراین دولت موجود یک راهکار را انتخاب نموده است و آن عبارت است از راهکار «درو» و «خرمن» مردم هزاره.
توریالی خاوری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است