تاریخ انتشار: ۰۹:۲۷ ۱۳۹۷/۵/۲۸ | کد خبر: 153924 | منبع: | پرینت |
1) واژه استقلال از جمله مفاهيم متغيرى است كه امروزه تعريف متفاوت از قرن نوزدهم دارد. كشوری كه نمى تواند از حريم هوايى و زمينى اش دفاع نمايد، سرزمینی که توانايى تامين بودجه عادى، انكشافى، امنيتى و نظامى اش متكى به مساعدت كشورهاى دوست و دشمن مى باشد، حكومتی كه از تامين امنيت جانى، مالى و سياسى شهروندانش عاجز است،
كشورى كه تاريخ تمدنى، هويت تاريخى و عظمت راستين خود را در چهار سوق بازار تحريف و جعل هويت و تفكر فاشيستى به حراج نهاده است با استقلال فرسنگ ها فاصله دارد. براى درک و دريافت رويای آزادى و استقلال بايد به قبرستان هاى كشور سفر نمود و در كوير هريوا و بلخ و بست و غزنين و باميان و ... رفت.
2) حقيقت اين است كه تاريخ بيست و هشت اسد هيچ ربط منطقى با حادثه اعلام استقلال توسط امان الله خان ندارد و اين تاريخ براى نخستين بار در عصر نادرشاه تعيين گرديده و در زمان رژيم كمونيستى تثبيت گرديده است. در زمان امانالله خان نشریه رسمی دولت "امان افغان" روز نهم حوت را "عید جلوس يا استقلال" شاه می دانسته و جشن رسمى در نهم حوت هر ساله در پغمان برگزار می شده است. واقعيت اين است كه امان الله خان در روز نهم حوت اعلاميه استقلال را صادر مى نمايد و در تاريخ 24 حمل در میان جمعیت بزرگی با حضور سفیر هند انگلیسی در محله مرادخانی استقلال کشور را اعلام نموده و مى گويد "بعد از این مملکت من مانند سایر دولتها و قدرت های جهان آزاد است" شاه شمشیر برهنهای به کمر بسته بود و در میان سخنرانی خود گفت: "به هیچ نیروی خارجی به اندازه یک سر مو اجازه داده نخواهد شد که در امور داخلی و خارجی افغانستان مداخله کند و اگر کسی به چنین امری اقدام نماید گردنش را با این شمشیر خواهم زد" آنگاه پادشاه جوان افغانستان رو به نماینده انگلیس کرد و پرسید: "آیا چیزی را که گفتم فهمیدی؟" نماینده انگلیس پاسخ داد: "بله، فهمیدم" منطق سياسى حكم مى كند كه يكى از اين دو روز 9 حوت يا 24 حمل مى بايست روز تجليل از مناسبت استقلال باشد.
3) ارزيابى دقيق عصر امانى و قضاوت درباره تاريخ آن دوره جدا از حوادث بين المللى و رويكرد منطقه اى قابل درک و فهم نمى باشد. يكى از اشتباهات روشنفكرى در جوامع بسته و بدوى جهان سومى اين است كه بدون درنظرداشت کانتکست زمان، مكان و گفتمان غالب در هر دوره ی تاريخى با معيارها و ارزش هاى امروزين به نقد روزگاران گذشته مى روند و اين اشتباه است. حوادث هر دوره ی تاريخى با فهم درست معيارها و ارزش هاى همان دوره قابل تعريف و دريافت مى باشد. فراموش نكنيم كه اعلان استقلال حاصل يک روند طولاني مبارزه اجتماعى و سياسى در جغرافياى افغانستان مى باشد كه تنها مربوط امان الله خان نبوده و نمى توان آن را با حب و بغض رد نمود يا به اسارت گرفت.
4) تجليل از استقلال يک قرارداد اجتماعى و تصميم ملى مى باشد نه متعلق به قومى خاصى است و نه دستاورد گروه مشخصى بنابراین قومى ساختن استقلال كه روز نمادين در تاريخ سياسى كشور مى باشد اشتباه بزرگ و غيرقابل جبران مى باشد. نقد عصر امانى و تجليل از استقلال دو موضوع مجزا و متفاوت است و هركدام در جغرافياى خودش قابل بررسى و ارزيابى مى باشد. در مناسبات ملى و تاريخى نبايد با چماق افراط و تفريط وارد ميدان شد و همه ى پل هاى پشت سر را خراب كرد حكومت نيز وظيفه دارد تا از قومى شدن مناسبت استقلال جلوگيرى نمايد و با سوء استفاده از آن تنور تفكر فاشيستى خود را روشن نمايد كه از تنور تفكر فاشيستى چيزى جز نان تجزيه بدست نخواهد آمد.
عبدالحی خراسانی
>>> این پیامم به شوونیست های قبیله نیست ، به کسانی است که بیشتر از شوونیست ها غازی عاق پدر دوست شده استقلال طلبی می کنند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است