استاد وارد صنف شد، لبان خشکیده اش به حرکت افتاد: مدینه امروز چی داریم؛ کیمیا یا الجبر؟

صدایی نیامد. استاد به چوکی خونین نگاهی انداخت. خندید، چشمانش تنگ تر شد، ناگهان گریست، آه کشید، اینار دستش را محکمتر به پیشانی اش زد: کوثر دخترم تو بگو امروز چی داریم؟

نگاه استاد به قلم و خون خشک شده بر روی صنف خیره شد، خیره تر، خون مدینه بود، خون کوثر، رضا، حسینداد، زهرا، تقی... دیوارها تکان خوردند، زمین جیغ می زد، خون ها به سقف صنف می خوردند، استاد فریاد می زد مدینه چرا گپ نمی زنی؟ گفتم امروز چی داریم؟ چرا آرام هستی؟

چوکی ها لرزیدند، قلم ها گریه می کردند، استاد آه کشید، کتاب کیمیا را که با خون سرخ شده بود بر دست گرفت، پیروزمندانه خندید، کتاب را ورق زد، به هوا پرتاب کرد و ناگهان جیغ زد، اشک ریخت و لبخند زد: امروز رخصت هستین؛ بیخی رخصت هستین.

صدایی آمد، خارج از صنف: استاد را از صنف خارج کنید، ببرید شفاخانه باز هم حالش خراب شده است.

مهدی ثاقب

>>>   استاد های افغانستان از بس که در کارهای شخصی مصروف اند و یا در چندین جای درس میدهند،نمیدانند که در صنف امروز چه درس باید بدهند و از تقسیم اوقات صنف نیز خبر ندارند.
کجا رسد مشکلات زندگی و پروبلم های روحی و روانی و مشکلات فامیلی شاگردانشان.
من نمیدانم که درین هفده سال گذشته استادان افغانستان و یا اول نمره های عمومی افغانستان،در سطح بین المللی چه را کشف کردند و چه جایزه نصیب شان شده است؟
بغیر از آن که دروس مکتب را مثل قرآن حفظ کردند،بدون آن که مفهوم آن را فهمیده باشند و در باره آن فکر کرده باشند و یا تحقیق کرده باشند و آن را انکشاف داده باشند و چیزی را اختراع کرده باشند و یا در ساحه عمل آن را تطبیق کرده باشند.
بغیر از چند کلمه سیاسی که از ایران وارد افغانستان شده است و استاد هم همان را تکرار میکند و کراچی وان هم،دیگر هیچ چیزی نمی فهمند.
حتی زمانی که من از طریق همین سایت مسایل علوم طبیعی را بشمول فزیک و کیمیا و بیولوژی تشریح میکنم و ارتباط زندگی انسان و دیگر موجودات زنده را با آنها توضیح میدهم،همه فکر میکنند که کفر میگویم و چون در زندگی آنها را نشنیده اند،خواهان تدوین فزیک و کیمیا و بیولوژی اسلامی شده اند.
کفر عبارت از پنهان کردن حقایق است.
چیزی که من راجع به طبیعت میگویم،توسط تجربه در تمام دنیا و در تمام لابراتوار ها به ثبوت رسیده است،بنأ واقعیت است.
اما چیزی که شما در قرآن میخوانید و رعد و برق را خشم خدا میگوید،این خودش یک کفر است و هیچ واقعیت ندارد و رعد و برق عبارت از یک پدیده آب و هوایی است که در اتموسفیر زمین در اثر تشکیل ابر ها و فشار بلند و پایین هوا و گرمی و سردی و رطوبت هوا و چرخش زمین بدور خودش تشکیل میشود.

>>>   ریختن خون ده ها دانش اموز جوان بچه و دختر درحین فرا گیری علم اماده گی امتحان کانکور برای ارگ نشینان دشمنان فارسی زبانان و بخصوص قوم مردم هزاره برای انها خوشحالی و خرسندی است انهاییکه اولاد های شان بدون علم و دانش در صف ترورستان طالبان مزدوران اجنبی مشغول انجام جنایات مانند پدران شان هستند کجا برایشان خوش ایند است که جوانان اقوام غیر پشتون صاحب علم و دانش گردند به هیچ وجه امکان اموختن علم و دانش را از انها گرفته نمیتوانند جز نابودی انها خون میریزند و و در مدارس شان انتحاری میکنند و در راه قطاع الطریقی انجام میدهند تا مگر جلو علم و دانش و پیشرفت انها را مگر بگیرند بدانند که به هیچ وجه نمیتوانید به اهداف شوم خاینانه تان برسید .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است