شیرخان فرنود تاجر ملی افغانستان و بنیانگذار کابل بانک که شکار جنایت و چپاولگری گروه مافیای قدرت و ثروت وابسته به کرزی-احمدزی شد برای مدت ده سال محکوم به حبس گردید.

فرنود از جمله تاجران ملی، وطندوست و بسیار عیار و جوانمرد بود. قرار گزارشات موثق فرنود کارنوشتن کتابی را آغاز نموده بود تا از دسایس مافیای قدرت و چپاولگران ثروت پرده بردارد. لاجرم دستان خون آلود پشت پرده بخاطر جلوگیری از رسوایی هایشان با کاربرد مواد زهری در غذایش به عمر این تاجر ملی افغانستان پایان بخشید.

روحش شاد!

توریالی خاوری

>>>   حالا خواهد ديد كه ملى بود يا يك دزد؟ خاورى آغا زياد جرب و جروبش نكن فايده ندارد!! فقط از خداوند برايش رحم استجاب كن!!

>>>   برای قاتلین ان چه استحاب کنیم این استحاب را میکنیم که قاتلین انرا پس از روسیاهی دنیوی خداوند بقهر و غضب خود گرفتار شان کند این را هم میدانیم که قاتلین ان بخدا و روز اخرت عقیده ندارند اما مرگو زندگی دست خداوند است به همیناساس نابودی قاتلین رااز خداوند درخواست نمودیم.

>>>   دزدی بود زیرک ، پر خورد و مرد
دزدان دیگر پخته زد و برد
دزد سومی ، چون خاوری
دزد اصلی را نکو شمرد
پس این مردم استند ملامت
که کار خویش به دزدان سپرد
م. ناصر صدقی

>>>   از قديم گفته اند، غريب و گوز برنجي ، طبعاً اين پولها از فرنود نبود، خودش غريب بود، ولي مال مردم ضائع شد، و همچو أشخاص اين پولها را در عياشي و چاپي گر هاي دوبي و رشوت مأمورين عاليرتبه برباد كردند، خداوند باز مندگانش را صبر و هدايت نمايد.

>>>   اگر آدمی زاد کمی شعور و فهم داشته باشد در این دنیای زودگذر هیچ وقت دست به کار احمقانه نزند از قدیم ها گفتن نان پیاز قاش باز.خوردن یک لقمه نان حلال.ارزشترین گنجینه است.هم عمری دراز نصيبت.میشود وهم سالم و صحتمند زندگی می کنید.وهم دردسر اش هم کمتر.باز دراین کاری کثیف چند نفر همدست است.حالا برای اینکه افشأ کاری نشود.با جان های همدیگر بازی میکنند وخیلی راحت بدون اینکه از خداوند بترسند.ویا فکری به زن وبچه آن شخص بکنند آن را از بین میبرند.وچون خوداش هم شریک جرم است حالا بعدها بشکلی فجیع کشته میشود این را قبول کنید.بهتر این است که به همان کم خود راضی باشید.قناعت کنید.چشمتان را هیچ وقت به مال و منال که عاقبت اش بربادی است زیاد توجه نکنيد.وهيج وقت به دسترخان خانواده خود نان حرام نبرید چهار روز دنیاست.یک تکه نان وطنی با یک کاسه آب بخورید ارزش اش بالا تر از همه چیز است.
((یک آدم با خدا

>>>   شعر آقای صدقی به موضوع وارد است . به اجازه شان آنرا وام گرفته
توسعه میدهم و هم وزن و بحر شعر را .

دزدی بود زیرک ، بسیارخوردومرد
دزدان دیگر ، پخته زد و برد
دزد سومی همچون خاوری
دزد اولی را نکو شمرد
پس این مردم استند خود ملامت
که پول خویش را به دزدان سپرد
باغبان چون نه بَُوّد امین کار
سبزه و گل ها جملگی فسرد
کوتوال خود بود سارق و شریک
فقط چند کارمند بانک را فشرد

چند روز غلغل بازخواست راه انداخت
تشنه مارا دریا برد و آورد
درین خوان یغما خود بود سهیم
این شیاد نی در عرب است نی کُرد
پولدار و بی پول تسلیم قضاست
خواندم در آسیابی مرد یزد گُرد

م.حکیم بختیار

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است