حنيف اتمر رفت!
اما بسيار دير و بعد از خرابى هاى زياد.
رفتن او را در سه بعد مي شود مرتبط دانست:

يك- اختلاف در تيم ارگ كه او و اشرف غنى از جمله گردانندگان اصلى ان تيم بودند.
دو- مساله سهم گيرى فعال و تازه اقاى خليلزاد، تيم ارگ و برنامه هاى چينش مهره هاى تازه در تيم ارگ.
سه- اماده شدن به انتخابات رياست جمهورى پيش رو.

يادداشت: متن استعفانامه كه بسيار بى تشريفات و سرد و توام با انتقادات متعدد و بزرگ است، نشان از جدا ساختن خودش و فاصله گرفتن از تيم اشرف غنى دارد،
كوشيده است تا مسووليت همه خرابى ها را بدوش هم تيمى هاى حالا - قبلى اش بيندازد.

نظر موج

>>>   این شخص باید به پایه میز محاکمه کشانده میشد تا اینکه بیشرمانه رفع مسوَلیت میکند. خون فرزندان این سر زمین این بار چشمش و قلبش را معیوب خواهد ساخت انشاالله. اما سخت در محاکمه وژدان اش گیر مانده کس چه خبر که شبها و روز ها را به چه قسم میگذراند. جند زن بیوه ؛چند مادر داغدیده ؛چند طقل که در انتظار پدر است؛ چندپدر که آرزوی دست گرفتن فرزند به کمال ریسده اشرا داشت شبانه در جانش می آید و خون عزیزان خود را ازش میخواهد. هر راه ممکن راکه میگیرد دردش افزود میگردد.

>>>   هر چه شد خوب شد، اين پليد با عث اختلافات قومي و مذهبي شده بود و عنقريب ملك را به تجزيه كشانده بود. و أصلاً. همين پوست شوراي امنيت را بايد لغو نمايند، چون از سويه ما بلند تَر است، و كما في السابق وظائف آن را امنيت ملي، وزارت داخله و دفاع به پيش ببرند تا ملامت و سلامت معلوم باشد، نه اينكه وزير هاي ناكام مشاور امنيت ملي را ملامت نمايند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است