سه مثلث ذهن و زبان و جامعه در کنار سه نهاد دیگری بنام خانواده مدرسه و اجتماع به عنوان متغییر فردی و متغییر ملی نقش بسیار ارزنده در سیاست های داخلی و خارجی یک کشور دارد.

اما در سطح داخلی:
اگر فرایند دولت و ملت در یک جامعه شکل می گیرد بایستی ملت سازی در گرو پذیرش هویت های مختلف جامعه باشد در نتیجه هم نقش متغیر فردی برجسته میشود و هم هویت های متکثر به عنوان یک قدرت هژمونیک بنام (ملت) ظاهر میشود به صورت موردی، کشور افغانستان متاسفانه چون نقش (مدیریت مادر) ضعیف هست ما تا هنوز نتوانستیم هویت های متکثر را نیز به عنوان یک قدرت هوشمند در مناسبات درونی خود برای دیگران نشان دهیم تا روی سیاست های خارجی ما نیز تاثیر گذار باشد.

درسطح خارجی:
اگر کشورهای (مادر) روی یک کشوری (پیرامون) بخواهد درسطح مناسبات بین المللی از جهات گوناگون حساب باز کند فقط تکیه روی منابع پایدار یک کشور دارد از این منظر نقش فردی، ملی، نهادی ومتغیر نقش گرایانه به عنوان منبع قدرت در بازی شطرنج قدرت منطقه ای و فرا منطقه ای بسیار مهم و برجسته محسوب می شود.

نتیجه:
زبان، یک کنشگر فعال است خانواده پایه اجتماع است مدرسه منبع شکل گیری شخصیت انسان و همین سه مولفه قدرت هوشمند است که زمینه سازی توسعه پایدار میشود.
بنابر این نیروی انسانی رکن اصلی توسعه پایدار است و کشور ما اگر بخواهد نجات پیدا کند و دیگر ما شاهد تولید هیجان و نشر عصبیت نباشیم (جهل) را برکنیم و (دانایی) را تقویت نمایم.

نوت: نسل پرسشگر امروزی ما، آیا ورود افراد متخصص، کارا، کاردان و متعهد در سیاست ورزی های ملی و فرا ملی بهتر است! یا افراد بیسواد و یا کم سواد؟

محمد حنیف رضایی

>>>   اقای رضایی! محتوای متن نهایت عالی واگر مردم را به اموختن وکسب علم ودانش دعوت میکنید باید عام فهم بنویسیدتاهمه منظورتان رادرک کنند.
عاقل

>>>   قارن»»»
افغانستان ، جامعه ای فاقد هویت متکثر در طول قرون گذشته تاکنون بوده است و اگر در قید زمان معین تلاش برای تحقق چنین اندیشه صورت گرفته است ، کوتاه مدت بوده و بنا بر عوامل داخلی و خارجی به بن بست مواجه شده است
در شرایط کنونی سرزمین ما با چنین بافت نا مطلوب سیاسی و پایه های متزلزل اقتصادی هنوز هم با مشخصات شرایط جامعه ای فیودالی و نیمه فیودالی خلط است ، برای شکستاندن و محو سنت هاییکه عقب ماندگی را باعث گردیده است توسط نیرو های مترقی و روشن تلاش ها صورت گرفته است ، اما باز هم انگیزه های شناخته شده سد راه واقع شده است ،
در شرایط کنونی وظیفه ای همه است منظورم تمام روشنفکران از تمام ملیت ها تا با هم تماس های مستقیم بر قرار کرده و گفتگو و دیالوگ نمایند و این همه سوءظنی که توسط یک عده افراد حاکم و قوم پرست و هم عده ای از تجزیه طلبان که میخواهندآب را آلوده و ماهی بگیرند بوجود آمده ، مرفوع سازند، زمانیکه تفاهم و درک طرفین در بسیاری از موضوعات بوجود آمد ،
پایه های دموکراسی در جامعه قوی تر میگردد و زمینه ای فعالیت افراد فرصت طلب محدود و محدود تر میگردد، آنجا است که به جای افراد بیسواد و کج قلم ، حلقه های روشن و تحصیل‌کرده شانس بیش‌تر در سمت دهی سیاسی و اقتصادی جامعه بدست خواهند آورد .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است