پولیس به جای مداخله در کار های شخصی شهروندان؛ بهتر است به مسایل جدی تر بپردازد.

به گزارش اسپوتنیک، به نقل از NBC واشنگتن، مقامات شهر گوادالاخارا مکسیکو قانون را تصویب نمودند که بر اساس آن جوانان این کشور اجازه دارند در مکان های عمومی و حتا جاده ها ارتباط جنسی برقرار نمایند.

پس از ورود این قانون، پولیس مکسیکو حق بازداشت و یا جریمه مردان و زنان و حتی افراد همجنس باز را که به سکس در انظار عمومی، داخل موتر ها، و یا مکان های دیگر که می توانند توسط مردم دیده شوند، می پردازند؛ در صورتی که چنین اعمال شکایت و ادعای دیگر ساکنان را در پی نداشته باشند، ندارد.

به گفته مقامات، پولیس باید به جنایات و جرایم جدی بیشتر توجه نماید، نه اینکه افرادی را که شاید از روی مجبوریت و به خاطر نداشتن پول نمی توانند جایی خلوتی را به کرایه بگیرند ناراحت و نگران سازد. به گفته مقامات وظیفه پولیس مداخله در کار های شخصی افراد نیست.

کد (6)

>>>   در افغانستان در زمان های قدیم رواج بود که هنگامی که دو خر و یا دو اسپ در ملا عام اجماع میکردند،طفل ها جمع میشدند و سیل و تماشا میکردند.
اما به خاطری که ملا ها و مسؤلین دینی خفه نشوند،در آخر زمانی که این حیوانات امزال میشدند،اطفال و نو جوانان بعداً اخ و تف میکردند و حیوانات را دشنام میداند.
اول خوب سیل خود را میکردند،اما در آخر به خاطر ترس از دین و ملا ها و بزرگان و غیره،اخ و تف میکردند و دشنام میدادند.
حال در مگسیکو نیز میتوانند مردم فلم مفت و رایگان سکسی را در ملا عام تماشا کنند و در آخر یک اخ و تف بگویند و دشنام بدهند و راه خود را بگیرند و بروند.

>>>   در افغانستان نظر به شرم بودن حرف زدن راجع به مسایل جنسی،حتی بعضی جوان ها نمیدانستند که در شب عروسی چه کنند؟
بنأ وظیفه رناشوهری خویش را ،قسمی که از حیوانات دیده بودند،از پشت سر شروع میکردند.
اما بعد ازین که فلم و سینما و غیره بر آمد و قلم های عشقی به بازار آمد،مردم درک کردند که روابط جنسی چگونه صورت میگیرد و علاوه بر آن روابط جنسی تنها یک جز از زناشوهری است،در پهلوی آن بسیار مسؤلیت های دیگر است.
در جنگل های آمازون امریکای جنوبی که مردم به شکل بدوی و زن و مرد کاملاً لحت مادر زاد زندگی میکنند،اصلاً هیچ عشق و علاقه و محبت رنا شوهری وجود ندارد.
زنان و مردان هنگام روز شکار میکنند و شب آتش می افروزند و رقص و پایکوپی میکنند و میخوانند.
بعداً جوانان و دختران جداگانه باهم کشتی میگیرند و قوی ترین آنها،با هم ازدواج میکنند ،تا نسل قوی بدنیا بیاورند،مثل تخم های اصلاح شده در زراعت و مالداری.
اما آنها نیز نمیدانند که در شب عروسی چه کنند؟
بنأ بزرگان قبیله به آنها میفهمانند که چه باید کنند.
اما این ارتباط جنسی شان فقط بخاطر تولید نسل است،نه کدام چیز دیگر.
زمانی که دو و یاسه فرزند تولد شد،دیگر روابط جنسی ندارند،زیرا وسایل جلوگیری از حمل وجود ندارد و مردم نمیخواهند اولاد زیاد داشته باشند،زیرا اعاشه و اباطه آنها مشکل است،بنأ بعد از دو و یاسه فرزند،روابط جنسی خود را قطع میکنند و مصروف شکار و بزرگ ساختن اطفال میشوند.
مثل افغانستان نیست که بگویند ،روزی اش را خدا میدهد و وزن اش را زمین میبردارد.
بنأ در زندگی مردمان بدوی و جنگلی نیز پلان خانه و خانواده وجود دارد،مثل افغانستان بی نظمی نیست.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است