زندان جغرافیایی هزاره ها و دهلیزهای مرگ
خوش قلبی و نیت هزاره ها را نسبت به پادشاه و نیت آن شاه را که مشهور به پدر دموکراسی در افغانستان نیز بود در ترازوی سنجش قرار دهید تاعمق کینه و نفرت حاکمان قبیله را نسبت به هزاره ها درک نمایید 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۵۱    ۱۳۹۷/۶/۱۲ کد خبر: 154285 منبع: پرینت

هشداری به هزاره ها از یک استراتژی خطرناک پنهان!

عبدالرحمن این جلاد تاریخ افغانستان تنها به قتل عام ، فرستادن به سیاهچال ها، تبعید و غصب زمین هزاره ها اکتفا نکرد بلکه کنترل و زهرچشم نشان دادن به هزاره ها را از طریق سلطه ی کوچی ها و حکومت های محلی به یک قرارداد نانوشته تبدیل کرد تا فرزندان ستمگر او این میراث شوم را در جغرافیای هزارستان استمرار ببخشند.

از سوی دیگر عبدالرحمن و اخلاف او جنگ روانی شدیدی را علیه هزاره به مقصد انگیزش نفرت همگانی راه اندازی کرد و برای «هزاره» القاب مستهجن و موهنی را وارد اذهان اجتماعی نمود یعنی عبدالرحمن و میراثداران فاشیستی او در عرصه عمل با تهاجم کوچی ها و حمایت بدون قید و شرط حکومت ها مصونیت جان، مال و زمین هزاره ها را ملغی کردند و از طریق جنگ روانی این تجاوز و تعدی را طوری تبلیغ کردند که گویا این قوم نفرت زده سزاور اینگونه جنایت و اجحاف اند.

خلف الصدق های عبدالرحمن، ظاهرخان و داوود خان ابتدا تمرکز هزاره ها را در یک واحد اداری مرکزی به نام حکومت اعلای دایزنگی مضمحل نموده و جغرافیای هزارستان را به پنج ولایت تقسیم کردند. این تقسیمات را طوری عیار ساختند که هزاره ها باید همیشه از مسیرهایی عبور داده شوند که شاهرگ اصلی این راه ها بدست غیر هزاره ها و عمدتا پشتون ها باشند تا بتوانند کنترل کامل این مردم را در دست داشته باشند یعنی منطق اصلی تقسیمات اداری هزارستان به ولایات دیگر در دوران صدارت نخست داوود خان در همین امر نهفته بود که عبور و مرور هزاره باید بگونه دقیق رصد شود.

در داخل هزارستان ملک های کوچی کاملاْ دست باز داشتند، از تعدی و چرانیدن مواشی شان بر زمین های زراعتی تا دزدی و غارت اموال، غصب زمین ها و اخذ جبری قباله ها از دعواهای تقلبی تا زندانی ساختن هزاره ها در ولسوالی ها همه و همه طبق سناریوی دولتی بر هزاره ها اعمال می گردیدند بطور مثال قبل از ملک نعیم یکی از ملک های کوچی به نام حاجی نواب بود و او در سلطان رباط سرخجوی ورس قلعه بسیار بزرگی برای خود ساخته بود که در آنوقت در کل هزارستان چنین قلعه ای وجود نداشت.

او معماران این قلعه را از زادگاهش لوگر با خود آورده بود. کل این قلعه را توسط مسافرین هزاره آباد کرد هر مسافری که از مسیر این قلعه می گذشت. حاجی نواب برای سه تا چهار روز این مسافر هزاره را وادار می کرد که در ساختن قلعه او کار نماید برای اینکه مسافر فرار نکند شب ها اورا ریسمان پیچ می کرد بدینگونه او این قلعه نامدار و مستحکمی خود را ساخت که در کل ورس به نام قلعه نواب مشهور بود و زمین های زیادی را در سلطان رباط با زور به تملک خود در آورده و صاحبان این زمین ها را بعنوان دهقانان خود استخدام کرده بود.

در اواخر دهه 30 و اوایل دهه چهل خورشیدی بامیان یک والی تاجیک تباری داشت به نام «فروتن» این والی در هنگام افتتاح مکتب دهاتی کچاری (زمان مقر حکومت اعلای دایزنگی در قریه خوردک تخته) از بس که دلش پرغصه بود و نتوانست تحمل کند در بیانیه ی خود گفت: من به حال شما مردم تاسف می کنم که زمین های حاصلخیزتان را غصب کردند و اکنون شما را در این کوهپایه سخت و بی حاصل جای داده اند.

همچنان ظاهر شاه در سال 1345 خورشیدی به هزارستان سفری داشت که با حرارت بینظر از سوی مردم هزاره استقبال گردید و ده ها دروازه دولتی برایش ساختند و ده ها گاو و گوسفند را در راهش ذبح کردند و شعارهای «زنده باد شاه» سردادند. زن مرد از او استقبال شاهانه کردند اما وقتی ظاهرشاه به کابل برگشت سران محمدزایی را در جلسه فراخواند و در جریان جلسه کلاه قره قلی اش را از سربرداشت و بر روی زمین زد و گفت: شما تمام راپورهایتان برای من دروغ بود. شما می گفتید که هزاره ها ذلیل و بیچاره، فقیر و ناتوان و متواری شده اند اما من به چشم سر دیدم که هزاره ها پر جوش و خروش اند متحد و یکپارچه، زنده و سرحال هستند و...

خوش قلبی و نیت هزاره ها را نسبت به پادشاه و نیت آن شاه را که مشهور به پدر دموکراسی در افغانستان نیز بود در ترازوی سنجش قرار دهید تاعمق کینه و نفرت حاکمان قبیله را نسبت به هزاره ها درک نمایید. در این شکی نیست که همان تقسیمات ملکی جغرافیای هزارستان سبب شد که تا هزاره ها در داخل توسط کوچی ها و حکومت های محلی کنترل گردند و از مسیر راه های منتهی به مناطق غیر هزاره، عبور و مرورش نیز بدقت دیدبانی شود.

بعدها در اوج جنگ ها شاهد بودیم که دو دهلیز مرگ برای هزاره ها دهان بازکردند: 1- شاهراه جلریز 2- شاهراه غوربند.

در زمان مجاهدین که تورن امان الله نماینده حزب اسلامی گلبدین تسلطی بر راه جلریز-سیاه خاک داشت هر رمه گوسفند هزاره ها که برای فروش به کابل برده می شد تورن امان الله از هر 5 گوسفند یک گوسفند را برای خود می گرفت. حال آن کسی که این رمه را برای فروش به کابل می برد قطعا فایده ای برایش نمی ماند اما این دو دروازه مرگ همچون شمشیر داموکلس بر سر هزاره آویزان شده است و سال ها است که هزاره ها در این دو مسیر کشته و ناپدید می شوند.

جان باختن جواد ضحاک رپیس شورای ولایتی بامیان و کشته شدن سربازان پوسته های پولیس های اربکی در جلریز نمونه های برجسته آن می باشد ولی تاکنون در این دو دهلیز مرگ صدها هزاره کشته، اسیر و یا ناپدید شده اند بخصوص شاهراه جلریز دروازه عمومی است که از همه ولایات هزاره نشین این مردم از همین راه عبور و مرور می کنند. فاشیزم قبیله کرزی و احمدزی و طالبان و حزب اسلامی گلبدین به اهمیت این شاهراه ها برای سرکوب هزاره ها پی برده اند و هر پروژه ای که به این دهلیزهای مرگ صدمه بزند به شدت با آنها مخالفت می کنند.

آیا گاهی از خود سوال کرده اید که پروژه ای «سرک گردن دیوال» که بیش از نیم قرن پیش طراحی شده بود چرا عملی نمی شود؟ اگر این سرک اعمار شود هزارستان را به کل نقاط افغانستان وصل می کند. سطح داد و ستد تجارتی هزاره ها را بالا می برد و تبادل بزرگ اقتصادی شکل می گیرد و به مفهوم واقعی زندان جغرافیایی هزاره ها در هم می شکند بنابراین این پروژه با سلطه گرایی حکومت قبیله هرگز عملی نخواهد شد.

همچنان ما شاهد بودیم که جنبش تبسم و جنبش روشنایی تظاهرات میلیونی راه انداختند که در تاریخ افغانستان نظیر نداشت. جنبش روشنایی وقتی برق «توتاپ» را مطرح نمود و دیدیم که قبیله در حدی خشمگین گردید که تظاهرات جنبش روشنایی را به خاک و خون کشانید بخاطر این بود که برق 500 کیلو ولت هزارستان را به شمال کشور وصل می کرد، سرک های اسفالتی، کارخانه های بزرگ ذوب آهن و زغال سنگ و ده ها سهولت اقتصادی وخدمات اجتماعی را در پی داشت.

قطعا با عملی شدن این پروژه که کمپنی فیشنر آلمانی هم مسیر بامیان را تایید کرده بود زندان جغرافیای هزاره ها شکستانده می شد و دامن دهلیزهای مرگ هم برچیده می شد اما فاشیسم نه تنها این پروژه را ملغی اعلان کرد بلکه با جنبش روشنایی از در عداوت و کینه ای انتقام جویانه پیش آمد و اکنون تمام امیدها را برای برپایی این پروژه قطع کرده است. همه اینها طبق برنامه در دستگاه کاری فاشیزم پخته شده و گام به گام برای حفظ زندان جغرافیایی هزاره ها، استراتژی سلف خود عبدالرحمان را در میدان عمل پیاده می کنند.

باید بدانیم که حفظ زندان جغرافیای هزاره ها و تداوم دهلیزهای مرگ این مردم از طریق شاهراه ها، استراتژی تمام عیار حاکمیت فاشیستی قبیله از زمان عبدالرحمن تا دوران اشرف غنی ادامه داشته و هر پروژه ای که در این استراتژی هزاره ستیزی خلل وارد کند محکوم به شکست است. تازه «گلوبل پست» روزنامه معتبر امریکایی پرده برمی دارد که غنی نه تنها در مسند امیرآهنین عبدالرحمن نشسته بلکه قدم به قدم سناریوی او را در عمل پیاده کرده و می کند.

این روزنامه نوشته است که غنی و خلیلزاد دو گرداننده قوم پرستی است که فقط برای تحکیم حاکمیت پشتون ها بر امریکایی ها تاثیر گذاشته تا آنها بطور مستقیم وارد مذاکره با طالبان شوند درحالیکه طالبان همان تروریستان دیروز بدون تغییر ماهیت درصدد آن هستند تا بار دیگر با قدرتگیری، انتقام شکستشان را از امریکایی ها بگیرند و امریکا را بار دیگر مانند حمله 11 سپتامبر غافلگیر کنند اما غنی، کرزی و خلیلزاد این افراد قبیله پرست لابیان اصلی طالبان قبل از 11 سپتامبر و عاملان اصلی دوباره قدرتمند شدن طالبان پس از شکستشان بوده و هستند.

حال که تقریبا تمام اقوام تحت ستم به حاشیه رانده شده است و هزارستان در همان زندان جغرافیایی خود محصور است و دهلیزهای مرگ جلریز و غوربند دهن بازکرده و قربانی می گیرند چه باید کرد؟

از دید من ما برای رسیدن به عدالت و دستیبابی به منابع قدرت، تشکیل خود ارادیت های محلی، استفاده از ظرفیت های طبیعی و انسانی، رسیدن به حق شهروندی، پایایی و نهادینگی دموکراسی، اعتلای رشد فرهنگی و بازخوانی تمدن ها و هویت های تاریخی بجز از استقرار جمهوری فدرال افغانستان-خراسان دیگر راه رستگاری و نجات نداریم اما ما زمانی به این هدف نایل می شویم که انرژی تمام فدرال خواهان از تمام تبارها را ابتدا در یک بستر تشکیلاتی تمامیت بخشیده و انسجام نیرومند سیاسی را رقم بزنیم.

بدون نظام فدرالی ما هیچگاهی از این بن بست تاریخی، از این همه جنگ های خانمانسوز و فاجعه های پی در پی بنیاد برانداز رهایی نخواهیم داشت.

علی تقوایی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مردم هزاره
دهلیزهای مرگ
نظرات بینندگان:

>>>   آفرین برتووقلم تواناواطلاعات خوبت جناب تقوایی!

>>>   بلی عبدالرحمن جلاد قاتل کاری کرددن که تا آبد
ننگ برای خود گذاشت همان خط ننگ ورند
تاریخی سیاه که شش ولایت را از دست داد
این خاگ را این ملت را از دریا محروم کرد
ننگ بر حگومت این ...س دورغ نیست
وسلام هم وطن

>>>   جناب تقوایی درود بر شما، اما اینو من باد آور کنم که، زمان که دولت های جهانی شکل گرفت آنون ابر قدرت های تفرقه بنداز حکومت کن شروع به کار کرد، به خاطر که کشور ها همش در گیری و تبعیض داشته باشند و هیچ کشور روي صلح و آرامش رو نبیند و همش با هم از نظر روش زندگی، مذهبی، اجتماعی زبانی، اختلاف داشته باشند دائم سر کله هم دیگه رو بازبان زشت حمله کنند این اتفاق رو درست کردند، نه تنها در افغانستان بلکه در ایران قوم بلوچ های ایران محروم ترین طبقه اجتماعي هستند همش در گیری و... در پاکستان قوم نجس ها هستند محروم ترین مانن هزاره های افغانستان، و در هند قوم پست محروم ترین طبقه هستند و دیگر کشور هم چنان و این تنها چند اشاره ای از کشور های دور و بر بود، در هر سر زمینی این محرومیت طبقه اجتماعی دیده می شوند
امین.

>>>   سرگ شکاری بخاطر ترانزیت منطقه و معادن زغال و ... هم که شده ۱۰۰% جور میشود
سرگ دهلیز شمال-جنوب دره صوف بامیان که از منطق امن میگذرد، شدیداً زیر کار است
سرگ گردن دیوال با آنکه از کلان شهرها نمیگذرد و از نگاه بازدهی اقتصادی اولویتی ندارد، باز هم کم کم زیر کار است و وعده ساخته شدن این راه میانبر داده شده و بخاطر توسعه اقتصادی کشور بلاخره ساخته میشود
ناامنی راه جلریز از دخالت تروریستان خارجی هم بوده و دولت در این دره حاکمیت چندانی نداشته که آمدن صلح و کاهش نفوذ تندروان خارجی، امن و امان خواهد شد و راه غوربند همیشه ناامنی آن از دست دزدان محلی که اکثراً پشتون نیستند، بوده.
برق توتاپ هم فعلاً برای کابل و جلال آباد و صنایع کلان شهرها ضرورتر است تا مردم بامیان که موقعیت و فرصت کار صنعتی را ندارند و معادن هم امنیت ندارد و در زمان مناسب بامیان بهترین محل تولید برق آبی است که مشکل مردم و خصوصاً معادن حل گردد. بناً گاهی باید صبورتر بود و اولویت بندی دولت داخلی را پذیرفت.
و در کل باید زیاد بدبین نباشیم چون بیشتر این انتقادات ریشه شان از ایران و پاکستان است و اگر دقیق شویم مردم عادی ما مشکلات را درک میکنند
بامیانی

>>>   ترس و بیم وخود خوری و دلخوری قوم قبیله پرست از استعداد و ذکاوت و روشن فکری و روشن بینی مردم هزاره است در هر کشور ودر هر جایی که باشند با کمترین امکانات ولی با در دست آوردن آن به تحصیل و آموزش پرداخته اند ونتایج عالی هم بدست آورده اند مثال های زیادی از دختران و پسران این قوم شجاع در کانادا ، سوئد ،کانادا، ایران واسترالیا داریم.وهم موفقیت شان در درس و موسیقی در داخل کشور زبانزد خاص وعام است آفرین وزنده باد
خودم ازین قوم نیستم ولی به هزاره های روشنفکر افتخار میکنم کاش تمام اقوام دیگر بتوانند راهشان را تعقیب کنند .

>>>   درست است

>>>   مفکوره ات مملو ازتعصب است وبه تفرقه قومی دامن میزنی اما بی فائیده است

>>>   غنی کوچی با فریب دادن چند تا رهبر خائن هزاره‌ها تمام مردم هزاره را فریب داد و آنها را از عقب خنجر زد.
تمام وعده های او فریب بودند به شمول آزادی این مردم شریف از زندان جغرافیایی مرکز کشور.
غنی ....حتی برق بلند ولتاژ را از این مردم دزدید و به مناطق جنوبی خودش انتقال میدهد.

>>>   هر موقع ما بتوانیم حول محور آرامان و اهداف ملی خود یعنی آزادی و حاکمیت مردم ( دموکراسی) و قوانین حقوق بشر جهان در کشورمان متحد شده و دست از جنگ و خونریزی و تفرقهً های نژاد و زبان و قوم و مذهب پرستی برداریم، آنوقت کشور ما به ثبات سیاسی رسیده و دیگران و فرصت طلبان و سودجویان روباه صفت دیگر فرصت و مجال نفوذ و دخالت و فتنه و تفرقه را در افغانستان نخواهند یافت و نخواهند داشت. درود و پیروز باد مردم آگاه و غیور افغانستان که منافع ملی کشور را بر منافع شخصی و نژادی و قومی و مذهبی قربانی نمی کنند.
درود

>>>   بهترین شکل حکومت درقرن بیست و یک حکومت ودیموکراسی است.زیر سایه حکومت ودیموکراسی میتوان ملیت های محروم حقوق خودرا ازطریق پارلمان و تظاهرات مسالمت آمیز و مدنی بدست آورد طوریکه در اکثر کشوهای جهانی حکومت دموکراسی حاکم است و اقلیت های مردم آن کشور ازطریق گوناگون وتظاهرات مشالمت امیز حقوق خودرا بدست می آورند.عدالت اجتماعی جزء حکومت مردمی ودیموکراسی است که باید در نظر داشته باشم تا روزی ملیت های محروم به حقوق مدنی وسیاسی خود برسند.
انشالله وتعالی
الحاج انجنیر عبدالرشید ناصری از آسترالیا

>>>   دوست گرامی دقیق ترین علم درعلوم ریاضی است ۲+۲=۴ اگر این فورمول قبول داری باید این فورمول را قبول کنید که جز تابع کل است واگر این راقبول داری باید قبول کنید که بخاطر حل مشکلات اکثریت پشتونها را قبول وطبق قواعد دولت عمل کنید باور کن دوست گرامی ام اگر در افعانستان هر ملیت به اندازه پشتونها قربانی در حفاظت ودفاع کشور میداد باورکن که نه پرده تلوزیون ونه هم وسایل اطلاعات جمعی ونه شبکهای اجتماعی لحظه فارع ازایشان نمیداشت. طالبان که من هم طرف دراش نیستم ممکن بعد از مدت چند مورخین بیطرف بنام مدافعین ناجی راستین کشور ثبت تاریخ کنند واین افتخار در تاریخ جهان بنام همه افغانها بشمول ملیت برادر وزحمت کش هزاره ام ثبت خواهد شد من پشتونم اگر خدا ناخواسته کدام پشتون ویا از هر ملیت برادرهزاره ام توهبن ملیتی کند بخدا قسم من درآن لحطه هزاره میشوم همه ملیتهای افغانستان گلهای یک گلستان است . نفاق انداختن در بین مسلمین ودر مجمع آدمیان کار شیطانی است.
باحترام

>>>   جناب تقوی صاحب : نمونه گفته های شمارا درغصب زمین درتمام مناطق آبدار و هموار شمال ازتخار ، کندز و بغلان تاسرپل و فاریاب و بادغیس میتوان دید . هنوز تنورداغ است و هنوز اقوام غیرپشتون به ویژه هزاره ها درحال شکارشدن اند ، گویی افغانستان با همین نام هرگز برای زیست انسانی ساختن نشده بل وادی تاخت گرگ است که به بلعیدن خواص انسانی مشغول است . درهمین مورد خاص سینه مالا مال درد است ای خدارا مرهمی .

>>>   من در کَل برای متعصبین نفرت می فرستم ولی برادران هزاره هم یا اینکه عقده به دل اند و یا هم فطرت شان است در تعصب دست بالا دارند، در هر جایی که صلاحیت دارند از هیچ نوع تعصب در برابر ملیت های دیگر دریغ نمی کنند، انسان آنچه به خود نمی پسندد به دیگران نیز روا نداشته باشد. به امید زندگی یکسان و حقوق باهم برابر.
سلیم بدخشانی

>>>   سلیم بدخشانی! هزاره اقلیت مذهبی، بیشترین تعصب را تحمل کرده؛ تمام شان به مناطق صعب العبور و بداقلیم مرکزی تبعید شده ، تا همین سی سال پیش اگر در اجتماع می آمد جوالی ، خانه سامان ، موچی و امثالهم بود و در امور مذهبی خود آزاد نبود و فرصتی برای برابری و پیشرفت برایش نمیدادند ، در افشار کابل ، در دوران طالب و هنوز هم کشتار دسته جمعی میشوند و با وجود بیغرضی شان تحمل انتخاب و آزادی شان مشکل است و امروز که پاکستان و ایران بخاطر منفعت خود میخواهند امریکا ناکام شود و باز افغانستان بیشتر مورد کشاکش و آتش های درازمدت قرار بگیرد، هزاره اقلیت نژادی که از مهاجر زیاد خسته شده اند پشت دولت و امید صلح و وحدت را که چاره اهالی افغانستان است گرفته شما تاجیکان و خصوصاً ایران که میخواهد آتش درازمدت اختلافات مذهبی را روشن کند هزاره را در جهت خواسته های خود نمیبینید و او انتحارش میکند و تو این قوم بیغرض و محروم را متعصب میبینی!
متعصب اسماعیل خان و استاد عطاست که هزاره های با فرهنگ و شهرنشین را محرومتر میکرد ، هزاره های سنی بغلان و بدخشان و پنجشیر و غیره را در موقع جنگ و نیاز به خط مقدم میخواستید ولی در چوکی و پیشرفت هیچ نگاهی طرف شان نمیکردید ، در دهمزنگ افراد وزارت داخله دبل عبدالله که محقق با رآی هزاره او را حمایت کرده بود، بازی اتمر را خورد و تحصیلکرده گان هزاره را بعد از انتحار به گلوله بست مثل بلای افشار که مسعود کرد ، و ...
هزاره یا ازبک و حتی پشتون باندازه شما خودپسند و متعصب نیست بلکه شمایید که برای خود بیشتر میخواهید و ولدینگ میکنید و تمام دارایی وزارت دفاع را به دره پنجشیر میبرید! ولی کم کم دوران رسیده!
هزاره نسل زحمت و همت است ، ذاتش اتکا بنفس است و به حق دیگران نگاه نمیکند دوران ثبات و پیشرفت برسد باز هزاره خود را نشان خواهد داد!
هزاره

>>>   وقتی شما حاکمان از حرف و سخن و اعتراض دیگران رنجیده و نگران می شوید، یعنی خلاف کرده اید و چیزی برای مخفی کردن دارید، وگرنه جواب اعتراض و حرف و سخن و قلم مسالمت آمیز نیز باید باحرف زدن و قلم و بحث و گفتگو حلّ شود که البته دیکتاتورها آنرا نمی تابند. پس بنابراین شما دیکتاتورها سد راه روند رشد سیاسی آزاد جامعه و مخالف و ضد راه حلهای سیاسی مسالمت آمیز و ضد ثبات سیاسی در کشور بوده و هستید و همواره با شکنجه و اعدام و حذف فیزیکی جواب مخالفین و منتقدین را داده اید و باید بروید. زنده باد آزادی و دموکراسی.

>>>   مخور غم گذشته، گذشته ها گذشته
هرگز به غصه خوردن، گذشته بر نگشته
به فکر آینده باش، دلشاد و سرزنده باش
به انتظار طلعت خورشید تابنده باش
عمر کمه صفا کن، رنج و غمو رها کن
اگه نباشه دریا، به قطره اکتفا کن
عمر کمه صفا کن، گذشته رو رها کن
اگه نباشه دریا، به قطره اکتفا کن ،به قطره اكتفا كن
قسمت تو همین بوده که بر سرت گذشته
نکن گلایه از فلک، این کار سرنوشته
قسمت تو همین بوده که بر سرت گذشته
نکن گلایه از فلک، این کار سرنوشته
عمر کمه صفا کن، رنج و غمو رها کن
اگه نباشه دریا، به قطره اکتفا کن
عمر کمه صفا کن، گذشته رو رها کن
اگه نباشه دریا، به قطره اکتفا کن ،به قطره اكتفا كن
زندگی شاد است،غمگینش مكن
عمر گران می گذرد خواهی نخواهی
سعی بران کند نرود رو به تباهی
مطلب دل را طلب از سوی خدا کن
زان که بود رحمت او لا یتناهی
عمر کمه صفا کن، رنج و غمو رها کن
اگه نباشه دریا، به قطره اکتفا کن
عمر کمه صفا کن، گذشته رو رها کن
اگه نباشه دریا، به قطره اکتفا کن ،به قطره اكتفا كن


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است