کار ما شده است جمعآوری جنازه و حمل و نقل زخمی و نالیدن و موییدن و زار زدن در اینترنت و خانه و خیابان و بیابان. حکومت هم با ما همدلی و همدردی میکند؛ اما نه با تأمین امنیت، بلکه با صدور بیانیه محکومیت | ||||
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ ۱۳۹۷/۶/۱۵ | کد خبر: 154385 | منبع: | پرینت |
قربانی، قهرمان نیست؛ نه شهدای دانایی قهرماناند و نه پهلوانانی که امروز در آخرین غروب عمر خود، غریبانه غروب کردند.
ما قربانیان مداوم و مکرر خواری و خفتی هستیم که خود برگزیدهایم.
ما «دیگری» هستیم و آنها پیوسته ما را میکشند. «دیگری» در هرکجا که باشد، محکوم به نابودی است؛ چه در مسجد باشد و به نماز ایستاده باشد، چه در آموزشگاه باشد و دانش بیاموزد و چه در باشگاه باشد و ورزش کند. تمام این کارهای سهگانه، انسانی و آسمانی و مدنی است؛ اما چون از «دیگری» سر میزند، غیر انسانی و غیر اسلامی و غیر مدنی است.
کار ما شده است جمعآوری جنازه و حمل و نقل زخمی و نالیدن و موییدن و زار زدن در اینترنت و خانه و خیابان و بیابان. حکومت هم با ما همدلی و همدردی میکند؛ اما نه با تأمین امنیت، بلکه با صدور بیانیه محکومیت!
گوسالههای بتشده سامریای که ما رهبر خواندیم شان و برای بقا و استمرار شوکت و شکوه فرعونی شان سینههای یکدیگر را به نام سید و هزاره و هزار گوه و گند دیگر دریدیم، «نه سلاح دارند و نه صلاحیت» و نه غیرت و غرور پشت پا زدن به منافع و مطامع سراسر ذلت و زبونی و زنوارگی و زنبارگی شان.
هیچکس با ما نیست، آنچنان که ما هم با خود مان نیستیم. با لعن و طعن و نفرین و نفرت هم آب از آب تکان نمیخورد و چیزی تغیبر نمیکند. آنچه تغییر کرده است جغرافیای مرگ است؛ مرگی که گزینششده و سازمانیافته و هدفمند، از بهترین و کارآمدترین نیروهای انسانی ما هر روز قربانیان پَروار و بیشمار میگیرد و آغوش پدران و مادران و خواهران و برادران و فرزندان مان را از عزیزترینهای شان خالی و حفرههای بیشتری از گورستانها را پر میکند.
دیر نخواهد بود که قربانی بعدی این ظلم و زنجیر، من و تو باشیم و این سریال سراسر ستم و سیاهی کاملا سیاسی را در ناگسستنیترین شکل ذلتبار بیهودهترین مرگ بهناحق، به فرزندان و همکیشان خود بسپاریم.
چند روز دیگر محرم فرا میرسد و شگفتا که ما در ۱۳ قرن سوگواری و ستمستیزی مویهگرانه، نه از عاشورا چیزی آموختیم و نه آموزهای زندگیبخش از آن را به کار بستیم. نسبت ما با عاشورا، نسبتی معکوس و وارونه و به همین جهت پرهزینه است.
ما میمیریم و پیوسته و بسیار و بیشمار میمیریم؛ این تاوان طبیعی ناتوانی ما در تعیین نسبت مان با عاشورا است. قومی که سنگ عاشورا را به سینه میزند؛ اما نمیتواند از آن درس زایش و زندگی و عُلُو و عزت بیاموزد، محکوم به سلاخیشدن در کشتارگاههای ذلت و زبونی است.
راحل موسوی
>>> سلام
خوب نوشتی .
ح.آزاده.مشهد
>>> چگونه میتوان از حکومت دست نشانده و نوکر اشرف غنی واسلاف اش که همه به نوکری وتملق به خارجی ها صد ها سال بر این سرزمین حکومت نمودند توقع نمود که با ملت و مردم همنوایی نماید او برای انجام اهداف بیگانه وبه ثمر رساندن نقشه های قدرت طلبی بیگانگان بر این مقام رسیده وچون پیاده های شطرنج استفاده می شود .در سفر های خارجی وی ودر پذیرایی از میهمانان خارجی وبادارانش یکبار راپورتاژ ها وفلم هایش را ببینید که چطور با چاپلوسی دریوزه گی با آنها هم کلام میشود ویا استغاثه میکند .بعضی اوقات در شک میافتم که آیا مغزش را شستشو داده اند ویا زیر تاثیر کدام مواد مخدر اینقدر بی اراده و بی غیرت شده .ولی فکر کنم که زور و زر و تزویر تمام وجودش را تسخیر کرده و راه نجاتش را بسته .لعنت بر انسان های خود فروش و عروسک های متعفن خیمه شب بازی بیگانه .
>>> درود برراحل جان موسوی
حقا که درگفتی وواقعا ما ازعاشوراوتاریخ آن هیچ چیز نیاموختیم جزنالیدن وخوب گریستن درحالی سراسر عاشورا آموزه است نه موزه
و...
>>> وقتی شما حاکمان از حرف و سخن و اعتراض دیگران رنجیده و نگران می شوید، یعنی خلاف کرده اید و چیزی برای مخفی کردن دارید، وگرنه جواب اعتراض و حرف و سخن و قلم مسالمت آمیز نیز باید باحرف زدن و قلم و بحث و گفتگو حلّ شود که البته دیکتاتورها آنرا نمی تابند. پس بنابراین شما دیکتاتورها سد راه روند رشد سیاسی آزاد جامعه و مخالف و ضد راه حلهای سیاسی مسالمت آمیز و ضد ثبات سیاسی در کشور بوده و هستید و همواره با شکنجه و اعدام و حذف فیزیکی جواب مخالفین و منتقدین را داده اید و باید بروید. زنده باد آزادی و دموکراسی.
>>> درست است اتحاد باید کرد
>>> درود بر نویسندهً محترم،
>>> آقای زکریا شخص معقول و واقع گراست اما راحل گرامی راه حل چیست؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است