تاریخ انتشار: ۱۸:۵۲ ۱۳۹۷/۶/۲۹ | کد خبر: 154771 | منبع: | پرینت |
روزها بدون آب؛ خیمه های آتش گرفته،زنان و کودکان اسیر، کشته شدن طفل شش ماهه، جانبازی جوان هجده ساله، جانفشانی پیرمرد هفتادساله، جان دادن دختری سه ساله و سخنرانی آتشین زنی به نام زینب در دربار یزید؛ نشانگر یک قیام عمیق داشت؛ قیام نابرابری که در مقابل هفتاد و دو نفر؛ هزاران مسلح ایستاده بودند. قیامی که در آن سرها به نیزه شد، حنجره ها بریده شد و سر حسین نواسهٔ پیامبر اسلام از پشت گردن قطع شد؛
این قیام ساده بود، به سادگی تمام قیام های جهان اما در درون خود فلسفهٔ بزرگی داشت؛ « آزادگی». این کلمه در رگ رگ جانبازان کربلا فوران میزد، کلمه ای که برای یک تغییر بنیادی نهادینه شد، جلوگیری از یک تحریف ساختاری در متون یک دین تعریف شده؛ مبارزه برای یک حقیقت روشنگرانه و تثبیت سرافرازی و مظلوم و معدوم نبودن.
چهارده قرن از این حادثه میگذرد، این قیام برای من یک درس آزادی است، درسی که در آن آموختم تا برای اندیشه و تیوری و آرمان ایستاد و مبارزه کرد. درسی که زیر ذلت هیچ ظلمی نباید رفت و از کشته شدن نهراسید؛ درسی که در آن گاندی قیام کرد، عمر مختار جامعه ای را متحول ساخت و مبارزان آزادی در هر کیش و مذهب و اعتقادی قهرمانان عصر خود شدند.
من درود میفرستم به تمام جانباختگان این حادثه و این جانفشانی را پیروزی بزرگی در تاریخ بشر میدانم.
.
مهدی ثاقب
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است