برای انتخاب "حاکم و یا فرد اول" در شرایط فعلی نه رای شما بلکه آنکه نان دهد فرمان دهد تعیین کننده خواهد بود و حتی اگر شما این نمایش را زیر نام انتخابات بایکوت کنید بازهم به شکلی از اشکال حاکمی را به مسند قدرت خواهند آوردند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۲ ۱۳۹۷/۷/۴ | کد خبر: 154907 | منبع: | پرینت |
شاعر زیبا کلام زنده یاد رازق فانی چه زیبا میفرمایند:
همه جا دکان رنگ است همه رنگ ميفروشد
دل من به شيشه سوزد همه سنگ ميفروشد.
دوستان وهموطنان عزیزم!
با اینکه نمیخواستم در مورد انتخابات وقت گرانبهای شما را ضایع کنم و ممکن است در مقابل این واژه حتی حساسیتی بدی داشته باشید ، ولی بالاخره بخاطر احساس مسوولیت انسانی در قبال مردم و جامعه مجبور شدم نکات چندی را پیرامون این هیاهوهای "انتخاباتی" خدمت شما یاد آورشوم.
بلی هموطن! این رژیم و این حاکمیت موجود را چه رنگ انتخابات عادلانه و یا شفاف... و چه هم رنگ دموکراسی و یا هم هررنگ نام و نشان دیگری در هبا و قبایی بیومتریک و غیر بیومتریک.... به آن بدهید، بالاخره شما در حقیقت در مورد یک رژیم و حاکمیت دست نشانده که سرتا به پا در فساد و تقلب است بحث میکنید. آیا یک حاکمیت دست نشانده مگر در تاریخ بشری متضمن آرامی و آبادی شهروندان کشورش میباشد؟ یقینا که نه، زیرایک رژیم دست نشانده چیزی بنام واژه انتخابات را منطقآ از بنیاد نمیشناسد و اگر هم بشناسد هم به آن باور ندارد زیرا در مخالفت کلی با تفکر و دید چنین رژیم های متعصب قبیلوی قرار دارد.
بنآهر آنچه به نام انتخابات صورت میگیرد از جانب منابع تمویل کننده و بازیگران اصلی مشخص میگیردد و تنها با یک تفاوت که این بازی را در حقیقت در بین انتخاب گماشته شده های خودشان (خودی ها) به راه می اندازند، بقیه این سر و صداها فقط مصروف نمودن و گمراه کردن ذهنیت مردم است وبس.
قابل تذکر میدانم که هدف من خدایی ناخواسته متوجه آن عده افراد وخصوصآ جوانان با احساس کشورم که خود را کاندید انتخابات پارلمانی نموده اند و قلب شان برای آرامی وطن می طپد نبوده و نیست؛ زیرا حرف من در رابطه به نتیجه انجام این پروسه تقلب که خود زمینه آغاز یک بازی مسخره دیگری بنام انتخابات جعلی ریاست جمهوری که درحقیقت دوام یک حکومت جعلی دیگری را هموار میکند و صبغه قانونی میدهند، میباشد.
ممکن است از نظر تاکتیکی چند نفر محدودی و آنهم انگشت شمار افراد باوجدانی بتوانند در این پروسه انتخابات پارلمانی را ه پیدا کنند و یا گماشته شوند ولی بقول معروف " با یک گل بهار نمیشود." به دلیل اینکه بنیاد خراب است...
خشت اول گرنهد معمار کج
تا ثریا میرود دیوارکج
مردم افغانستان و قریب همه جهانیان شاهد چند انتخابات فرمایشی و توهین آمیزی بوده اند... وقتی همه چیز به آخر خط رسید قضیه معکوس شد و شما حتما بخاطر دارید شعارهای چون اگر "من قطعه و قطعه شوم ..." و "برای من یک دوروز وقت بدهید ...." و دهها شعا رووعده ها و فریاد های دیگری... و نتیجه اش "هرچه عیان است چه حاجت به بیان است." اینکه باز در همان گند مصروف شویم و بازهم به همان سناریو زیر نام استفاده از نام جهاد و گویا صفحه نو وعده نو... گوش بدهیم، فکر میکنم جفایی دیگری در حق خود و آِینده سرزمین خویش روا داشته ایم. ممکن است حافظه ما ضعیف شده باشد ولی حافظه تارزیخ نهایت قوی است و هیچ چیزی راهم فراموش نمیکند.
صادقانه و بدون هیچ نوع خصومتی با هیچکسی در هیچ عرصه ای اعلام میدارم که از یک طرف برای انتخاب "حاکم و یا فرد اول" کشور خویش در شرایط فعلی نه رای شما بلکه آنکه نان دهد فرمان دهد تعیین کننده خواهد بود و حتی اگر شما این نمایش را زیر نام انتخابات بایکوت کنید بازهم به شکلی از اشکال حاکمی را به مسند قدرت خواهند آوردند و از طرفی هم در بین این چهره های معلوم الحالی که همه ما با آن ها آشنا هستیم و اینجا و یا آنجا مصروف شب نشینی و خیمه نشینی اند و در گرم پج و پچ های بی بنیادی اند، قطعا درحال حاضر من کسی را نمیسبنم که خود ارادیت و معتقد به خود و مردم خود و ارزش رهبری داشته باشد، هرآنچه تا حال تا اینجای کار انجام داداه اند فقط فرمان بیرون از مرزها را عملی کرده اند.
چاره چیست؟
تنها نسل بیدار، جوان و مترقی که مغزش مسموم نشده باشد میتواند آینده این کشور جنگ زده را رقم بزنند و در جهت مثبت دگرگون نمایند و این در صورتی ممکن است این حاکمیت و این نظام وارداتی را بدون خونریزی و بدون روش قهر آمیز البته با فرا خوانی سراسری در عدم همکاری... با این حاکمیت پوسیده که خود منجر به ریشه کن شدن و از پا در آوردن نظام میشود، در غیر آن تاوقتی چنین نگردد ما شاهد این سناریوهای تکراری که در بدبختی ما هر روز افزون میگردد خواهیم بود.
باعرض حرمت صفوی
>>> درود بر شما آقای محترم صفوی
>>> با درود بر مردم مظلوم و مبارز و ستمدیده و آزادیخواه افغانستان و افراد و اشخاص مسئول و دلسوزی که به آیندهً کشور افغانستان و صلح و دوستی و پیشرفت می اندیشند و برای رسیدن به آن تلاش و کوشش می کنند. به نظر من لازمهً وصول صلح و دوستی در کشور ثبات سیاسی در کشور هست که آنهم فقط با جدایی دین از دولت و فر ستادن دین و مذهب به مساجد و معابد و استقرار آزادی و دموکراسی و قوانین حقوق بشر جهان ممکن هست. در غیر اینصورت کشور ما همواره دستخوش تفرقه و خونریزی و جنگ و نژاد پرستی خواهد شد و همچنان در فقر و عقبماندگی غوطه خواهد زد.
>>> نتیجه گیری:
- نافرمانی مدنی
- بایکوت سرتاسری انتخابات
به مردم جهان باید نشان داده شود، که مردم افغانستان با این دیموکراسی تقلبی و انتخابات دروغین موافق نیست.
- بعد انتظار بود که مردمان کشور های غربی از دولت های خود سوال خواهند کرد، که با پول مالیات ما در افغانستان چه کار میکنید؟
- تغیر در سیاست غربی ها در افغانستان،از کشور های غرب آغاز خواهد شد.
>>> نسل جوان و بیدار و مترقی،در میان سی میلیون نفر بی سواد و مذهبی و قرون وسطی بی در میان همسایه هایی چون پاکستان و ایران که منافع خود را در افغانستان در نظر دارند و قدرت های جهانی که منافع خود را در نظر دارند و در داخل کشور نیز اختلافات تنظیمی و قومی و مذهبی و لساتی و غیره.در چنین شرایطی نسل جوان چی از دست اش می آید؟
>>> تو را من نشناختم بنا فکر میکنم که زیاد کسی شما را نشناسد پس خودت کی هستی که کسی را لایق ببینی یا نبینی لوده خان اگر من قدرت داشته باشم اول افراد مانند خودت را حزا میدهم
>>> با درود بر مردم مظلوم و ستمدیده و افغانستان و افراد و اشخاص مسئول و دلسوزی که به آیندهً کشور افغانستان و صلح و دوستی و پیشرفت می اندیشند و برای رسیدن به آن تلاش و کوشش و مبارزه می کنند. به نظر من لازمهً وصول صلح و دوستی در کشور ثبات سیاسی در کشور هست که آنهم فقط با جدایی دین از دولت و فرستادن دین و مذهب به مساجد و معابد و استقرار آزادی و دموکراسی و قوانین حقوق بشر جهان ممکن هست. در غیر اینصورت کشور ما همواره دستخوش تفرقه و خونریزی و جنگ و نژاد پرستی خواهد بود.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است