تاریخِ عدالت‌خواهی، تاریخ اشک، خون، رنج و مرارت است. تاریخ، به دوش کشیدن بار امانت است و در این تاریخ "سر ها بریده بینی، بی‌جرم و بی‌جنایت"!

مبارزان راه آزادی و عدالت ممکن است در خون خود شناور شوند، که شده‌اند. دست‌ها‌ و زبان‌هاشان بریده شود/که شده‌است. به جوخه‌های اعدام و اتهام نامردان سپرده شوند، که سپرده شده‌اند. اما، اصل آزادی و عدالت شکست نمی‌خورد؛ تاریخ گواه این حقیقت است. به سخن معروف چه‌گوارا: حتما دست‌های دیگری دراز می‌گردند، سلاح و پرچم آزادی را بر می دارند و طنین انداز می‌شوند.

من شخصا چیزی به نام شکست نمی‌شناسم، آن‌چه به صورت متعارف شکست نامیده می‌شود؛ پیچی از همان مجموعه خم و پیچ‌های مبارزه و زندگی‌است و خمی از خم‌های راهی است که می‌باید طی شود.

مصمم تر از هر زمان دیگری به‌پیش می‌رویم. و به‌این موضوع که راه ما‌ را چه‌گونه ادامه دهیم می‌اندیشیم. قدرت زیادی برای خطر کردن دارم و هوای عجیبی در سر؛ "برباد اگر رود سر ما زان هوا رود"!

مخالفان و دشمنان من می‌گویند: تحقق چنین اندیشه‌ها خیالات است. آری! بدون شک خیالاتی در سر دارم اما به قول مولوی خیالات من به خیالات کرسی طلبان حقیر و مزدور، که در راه دشمن گام می‌گذارند‌ و به‌هر بهانه‌ای‌ بر ما می‌تازند ، نمی‌ماند.

روزی و به ناگزیر سر بر بالین مرگ می‌گذاریم، آن روز پایان کار خواهد بود، روزی که به سخن مونترلان: دروازه‌های ابدیت پشت سر ما بسته می‌شوند. در آن لحظات وداع، که برای ابد می‌میریم، باید احساس رهایی و سبکی کنیم، نه احساس شرف‌باختگی، شرمندگی و نگرانی از کوله‌بار های لا در لای خیانت و زبونی، که عقب سر مان جا گذارده ایم!

داکتر لطیف پدرام

>>>   ما هم چیزی به نام شکست نمی شناسیم

>>>   یوهان ولفگانگ فون گوته
شاعر. ادیب. نویسنده. نقاش. محقق. انسان شناس. فیلسوف و سیاست مدار آلمانی :
((کسی که از مرگ میترسد از زندگی هم میترسد
زیرا مرگ و زندگی از یکدیگر جدا نیستند
و هر دو جلوه یک حقیقت به شمار میروند))
ر

>>>   اقای پدرام انچه شما میاندیشید خیالات وتصورات نیست حقایق تلخ در تاریخ معاصر افغانستان است . من چنین میاندیشم که برای تحقق هراندیشه ای اجتماعی وسیاسی و به خصوص حل مسایل ملی شرایط عینی و ذهنی جا معه انهم کشوری چون افغانستان را باید به حساب گرفت به خصوص در شرایط کنونی که کشور های ذیدخل هریک برای تحقق اهداف شان در پی بر گزیدن حلقه های گوش به فرمان از این یا ان قوم در تلاش بوده اند.
دشمنان ارامش و اسایش افغانستان چه همسایگان اند و چه اعراب و بیدر مجموع ارتجاع منطقه و داخل کشور در تبانی با امپریالیزم جهانی بیشتر از
یک قرن است که موجودیت افغانستان را به چالش گرفته است و با اموختن از
گذشته ها و اجتناب از تکرار اشتباهاتی اشخاص و احزاب سیاسی با
وجود اندیشه های مترقی شان ناکام شدند ما باید توده های ملیونی کشور
را با اندیشه های مترقی و دموکراتیک تجهیز و در برابر توطیه های دشمنان
به مبارزه یکجا بر خیزیم .راه ما راه جستجوی ارامش وعدالت براییک قوم ویک
ملیت نه بل برای توده های محروم همه ملیت ها میباشد در این راه
در افغا نستان ایران هزاران چگیوارا درخشیدند ورفتند و قربانی توطیه های ارتجاع روحانیت و طبقات حاکم و امپریالیزم شدند اما راه حق و عدالت پیروز
شدنی است وحدت نیرو های مترقی ملیت ها متضمن پیروزی همه است.
کارون.

>>>   ما شکست را نمی شناسیم !
افغان

>>>   اقای پدرام با در نظرداشت احترام عمیق نسبت به اراده و فهم شما خاطر نشان میسازم که شما برای تامین و تحقق خواسته های تان به تما م شخصیت های جهادی تماس گر فتید تا اگر انها کمکی در ایین راستا بنمایند که نکردند. و باید هم نمیکردند زیرا تفاوتها ی عمیق در اهداف شما و مرام شما و انها وجود دارد منبع مراجعه برای شما توده های مردم است نه احزاب فرمایشی . منظورم تمام ملیت ها است .روزی همه درک خواهند کرد حقایق در کجا نهفته است..پا گذاشتن در راه مردم پر خم وپیچ و پر از دشواری هاست . احزاب سیاسی با افکار مترقی و روشن در چند دهه ای گذشته همین راه را پیمودند رهبران و اعضای حزب شان لت و کوب و زندانی وحتی به قتل رسیدند
در ان شرایط داشتن یک جریده موفقیت بزرگی محسوب میگردید و اگر دستگاه حاکم به خوی نمیبود دفعتا جریده مصادره میشد اینهمه دشواری ها را میتوان در تاریخ مبارزات سیاسی چند دهه ای اخیر با پیروزی ها و کجروی های احزاب مذکور مطالعه کرد . اکنون شما در شرایط دیجیتال قرار دارید که با فشار دادن یک دکمه پیام تان به همه میرسد. دگر زمان انکه اعضای حزب برای رساندن پیام های مترقی و روشنگرانه ای حزب شب تا به صبح با گذاشتن
کاربن پیپر برای کاپی بیشتر پیام ها را نوشته و مخفیانه بین مردم پخش میکردند و خطرناکترین اندوره ها مدت حاکمیت امین بود گذشته است.
نکته ای دگر که مرا متوجه ساخت نوشته های شما انعکاس دهنده ای نظرات شخصی شماست در حالیکه شما رهبر یک حزب سیاسی میباشید هر انچه میگویید از زاویه ای حزب تان باشد تا مردم در داخل و خارج موضعگیری حزب تانرا بتوانند تشخیص دهند . کامگار باشید.
حنظله

>>>   من احترام که به جناب داکترعبدالطیف پدرام دارم یک چیزره اضافه میکنم بیائید تمام مردم کشورمان را من حیث یک برادربدانیم به همگان معلوم است که دشمنان مردم افعانستان ازچنین خلاهاورنجش ها مااستفاده غلط نموده وزنده گی ما را به چالش مواجه کرده اندشما ببنید دیگران درزندگی مرفع زندگی به سرمیبرند وما مدت 30 سال است که یدیگررا می کشیم بجزدرد ومصیبت دیگرچیزی بدست نداریم عوض اینکه با زخم ملت مرحم بگذاریم وبرعکس نمک پاش ندهیم
عثمانی

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است