باز هم پارلمان آینده پارلمان آقازاده ها خواهد بود. در مبارزات انتخاباتی نیز قدرت، پول و امکانات و خشونت را یکجا به نمایش میگذارند و مردم هم آنها را جدی میگیرند، دقیق مثل پدران شان | ||||
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۶ ۱۳۹۷/۷/۱۰ | کد خبر: 155080 | منبع: | پرینت |
با انتشار فهرست نهایی نامزدان مجلس نمایندگان و آغاز کمپاین های تبلیغاتی دیده می شود که اسامی رهبرزادگان در صدر لیست برای ورود به پارلمان قرار دارد.
نامزد شدن حق هر شهروند است، فرزندان خوش سیما و خالی ایاغی صاحبان زور، زر و تزویر هم میتوانند نامزد شوند... آنهای که همه تخت و بخت را از پدران شان به ارث برده اند و اتفاقآ شانس پیروزی بیشتری هم دارند و خود را از حالا برنده هم میدانند؛ و حق هم دارند که خود را پیروز میدان بدانند چون از لحاظ موقعیت مالی و سیاسی در راس هرم قرار دارند. اما مردم باید به خانوادگی سازی نامشروع قدرت نه بگویند و اینرا بدانند که این آقازادگان همانهایی هستند که از آدرس ما و به قیمت خون هزاران جوان این سرزمین این همه چاق و فربه شده اند. این عزیزان که تمام عمرشان را در ناز و نعمت گذرانده اند، فرزندان کسانی اند که باید پرسید این همه ثروت و مکنت را از کجا بهدست آورده اند!؟
رهبران میدانند که پارلمان آسانترین راه برای ورود فرزندان شان به زندگی سیاسی و خانوادگی سازی بیشتر قدرت است. فرزندانی که نه درس درست حسابی خوانده اند و نه هم در داخل و خارج افغانستان به کدام کار مفید دیگری مصروف بودهاند بلکه قدرت و ثروت پدر را در راه عیاشی و بدماشی بهکار گرفتهاند. آنها به راحتی میتوانند در محیط آرام و بی خطر پارلمان خود را به جانشینی پدر و بدست گرفتن رهبری احزاب خانوادگی آماده سازند.
این نوع رهبر سازی با عدالت و انتخابات و اصل رقابت آزاد و شایسته سالاری قطعا در تضاد و با قانون اساسی در جنگ است. در احادیثِ از پیامبر اسلام و اندرزنامه های بزرگانِ چون مولانا و سعدی و حافظ میخواندیم که روا داری و عدالت سلطان و ارادت رعیت و یا به اصطلاح امروزی عدالت اجتماعی و همبستگی و حمایت شهروندان با عث شکوه و پیشرفت ملتهاست. و در کشور هایی که مردم به مرض نفاق و دو دستگی گرفتار اند تنها ستونهای عدالت میتواند خانه همزیستی مسالمت آمیز را استوار نگهدارد در غیر آن فقر و تنگدستی و نفاق و شقاق منحیث عذاب الهی از زندگی مردم جدا نخواهد شد. افغانستان کشور اسلامی است. مردمش بخصوص رهبر صاحبان هم ادعا دارند که سالها برای خدا و در راه اسلام مبارزه کرده اند. اما چرا روا دار نیستند؟ مگر پیغمبر بزرگوار اسلام نفرموده است که شما در صورتی مسلمان کامل هستید که روا دار باشید یعنی اگر رنج و دردی را به فرزندان و خویشان خود روا دار نیستی به دیگران هم روا دار نباش.
و یا اینکه در رهبری و بزرگی عدالت شرط است؟ من درین نوشته به چند واقعیت اشاره میکنم که تحلیل تحلیلگران و کارشناسان بخاطر نجات افغانستان در شرائط فعلی کاملا بیهوده است که گویا پاکستان چه میکند و امریکا باید چه بکند وایران و سعودی و قطر و روس را به قضیه شامل میسازند و یا اینکه ارکان مصیبت های افغانستان را از بیرون مرزهای افغانستان حساب میکنند.
1. اقتدار سنتی:
رییس جمهور به نام انتخاب شد، انتخابات را که شما دیدید؟ اما هفتاد فیصد ادارات کلیدی دولت بطوری ارثی به نزدیکان رهبران اقوام هدیه شده است. رهبرانِ که رنج و مصیبت افغانستان نتیجه و حاصل اختلاف و بی تدبیری چندین دهه رهبری خونین شان بود. رهبرانِ که در ایمانداری ریاکار، درعدالت گستری فقیر، در مدیریت ضعیف و در همپذیری هیچ بودند. با جنگ و اختلاف تعداد شان بزرگترین جنایت کاران را به اشغال و تجاوز افغانستان فراخواندند و حتی رییس جمهورهای خودرا توسط بیگانه ها تیر باران کردند وعدۀ هم با این اختلاف و خود کامگی آبروی اسلام و جهاد را به زمین زدند و افغانستان را ویران ساختند. حالا دولت افغانستان طور ارثی به فرزندان همانها سپرده شده. مگر این عدالت است؟ مگر میشود گناه این بی عدالتی ها را بردوش پاکستان و ایران، امریکا و یا روس انداخت؟
2. غربال امتحان:
مگر دولت و صاحبان زور و زر فرصت داده اند تا فرزندان با استعداد این سر زمین با پسر ان نشئه و خماری بزرگان کشور یکجا امتحان بدهند و رقابت کنند؟
از رهبران حکومت می پرسم شما که با اتحادیه اروپا معاهده امضا میکنید که مهاجرین به کشور بازگردانده شوند آیا توان تامین عدالت را هم دارید؟ و به مردم وعده کرده میتوانید که بچه های رهبران پولدار یکجا با فقرای بی واسطه به امتحان بنشینند؟ مردم از بی عدالتی فرار میکنند. مردم از ظلم و خود کامگی رهبران حکومت شان فرار میکنند و جنگ هم نتیجه همین بیعدالتی است. من هم میخواهم شمشیر تیزم بر فرق بیعدالتی و مجریان آن فرورود. این خارجی ها نیست که مصیبت آورده اند این بیعدالتی و ظلم و جهالت حاکمان افغانستان است که هم جنگ و کشتار را شدت بخشیده و هم خارجی هارا مهمان و تما شاه چی ساخته اند.
به زودی این بزرگ زادگان نشئه و خماری با گرفتن رای مردم به پارلمان می آیند. اگرچه این عزیزان لیاقت و شایستگی ایستادن در سکوی نمایندگی ملت را ندارند، چون نه دانش دارند و نه زبان اقناع گر و نه هم توانایی مردم داری و طرح و تشریح پالیسی های مدرن را دارند؛ اما باز هم پارلمان آینده پارلمان آقازاده ها خواهد بود. در مبارزات انتخاباتی نیز قدرت، پول و امکانات و خشونت را یکجا به نمایش میگذارند و مردم هم آنها را جدی میگیرند، دقیق مثل پدران شان. مثلا وقتی یکی از این جوانان با بیش از صد موتر زرهی و غیر زرهی به یک ولایت عقب مانده جولان بدهد، آیا کسی هست که او را جدی نگیرد!؟!
ملک اوشانی
>>> سلام و درود حضور شما بالخصوص برای اوشانی صاحب محترم!
نکاتی که اشارره کردید کاملاٌ درست است.
قلم تان رسا باد و آرزوی موفقیت بریاتان دارم.
باحترام
یلغوز.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است