مور و ملخ را چه به جایگاه حمایت از زنان !
 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۲۰    ۱۳۹۷/۷/۱۵ کد خبر: 155175 منبع: پرینت

با توجه به این‌که عده‌ای استفاده‌جو وارد میدان شدند و در صدد آنند تا به قول قدیمی‌ها آب را گل‌آلود کنند و ماهی بگیرند؛ نیاز است تا چند نکته را در باره‌ی یکی از نوشته‌هایم واضح سازم:

نخست آنکه متن نوشته‌ی قبلی‌ام به لحاظ نوشتاری و به اندازه‌ی کافی قید استثنا دارد که خودش را از گزند بدخواهان تبرئه کند! شاید نیاز به فهمی تند دارد؛ که بدخواهان بی‌بهره‌ از آنند!

دو دیگر آن‌که به پاسخ آن‌عده که خواستند نوشته‌ام را دستاویزی برای هدف‌های هرزه‌ی خود قرار دهند و چونان مور! و ملخ! فضا را آلوده سازند! باید گفت که آن نوشته نه تنها که زن‌ستیزانه نیست که بل در دفاع از صیانت بانوان نخبه و با دانش و با برنامه‌یی است که به جای نمایش چهره، اندیشه و به جای اندام زنانگی صمیمت قلب خود را برای خدمت به جامعه، به نمایش می‌گذارند! چگونه می‌توان زن را از میدان سیاست و دانش و اقتصاد و... طرد کرد؛

در حالی‌که زبده‌ی زنان صدر اسلام، در تمام این عرصه‌ها پیش‌تاز میدان‌ تلاش بوده‌اند! ام‌المؤمنین خدیجه در عرصه‌ی تجارت و ام‌المؤمنین عایشه در عرصه‌ی سیاست و دانش دین و فاطمه‌ی بتول رضی‌الله، در تقوا و فرزانگی زبان‌زد تاریخ اند! زن جامعه‌ای که من می‌شناسم، همان است که خلیفه‌ی دوم اسلام را (رض) وادار می‌کند تا بگوید: اصابت امرأة و اخطأ عمر! نه این‌که سخنی برای گفتن نداشته باشد و برنامه‌یی برای انجام دادن!

راستش را بخواهید در آن نوشته بیش‌تر از زنانی معدود، مردنماهایی هدف قرار گرفته‌اند که نه بر اساس فهم و دانش که بل بر پایه‌ی غرایز به میدان رأی رو می‌آورند. این حقیقت را دیگر نمی‌تواند کسی انکار کند که بخشی از جوانان، فریب همین خط و خال را خورده‌اند! و بر همین معیار به صندوق‌ها رأی انداخته‌اند!

سوم آنکه، جفای بزرگی است اگر به نمایندگی از شهر علم و عرفان، زنانی به مجلس نمایندگان راه پیدا کنند که تمام هنرشان نمایش آرایش است و بس! در حالی‌که زنان نخبه و با دانش و با برنامه در میدان حضور دارند، چرا هرزه‌ها در رأس قرار می‌گیرند؟! به این دلیل ساده که نمایش‌ها چشم یک عده را کور ساخته است.

دیگر اینکه مور و ملخ کمتر از آن است که بتواند خودش را در جایگاه مدافع حقوق زنان جا دهد؛ در حالی‌که هرزگی‌ها و بی‌ثمری‌هایش به تار چند آهنگ موریانه‌ای وابسته باشد!

هم‌آنان‌که سعی کردند، نگاه متن‌شناسانه ارایه کنند و وانمود که نوشته بدون قید و اما و اگر است؛ باید بدانند که ازین نظر چنان‌که پیش‌تر نیز بیان شد، لوازم کافی در متن، وجود دارد که مایه‌ی شرمساری کج‌اندیشان گردد! من‌باب نمونه می‌توان به قید "همین" اشاره کرد که "همان" را مستثنا می‌کند! و به "نمایش" دقت کرد که "آرایش" را مقید می‌سازد! افزون بر این چگونه می‌توان از نوشته تعبیر عام ارائه کرد که ویژه‌ی میدان انتخابات است! در نگاه نخست دو میدان انتخابات و غیر انتخابات و در نگاه دوم قیدهای نوشته، تأکید بر تفکیک دو میدان رنگ‌آمیزی‌شده و ساده‌ی انتخابات دارند! بگذریم از این‌که جدا از عالم الفاظ به قرینه‌ی معنا چقدر می‌توان حرف معنادار گفت و حذف عامدانه انجام داد...

افزون بر این، عده‌یی هم بحث آرایش را امری شخصی تلقی کرده‌اند و نظر داده‌اند که به امور شخصی افراد نباید دخالت شود. واقعیت همین است که به امور شخصی افراد نباید دخالت شود؛ اما آیا این موضوع واقعاً یک امر شخصی است و جامعه را متأثر نمی‌سازد؟! آیا جفا به حق این مردم و به ویژه زنان نیست، که کسی با استفاده از عناصری، به جایگاهی دست یابد که شایستگی آن را ندارد!

باری شاید نوشته عریان باشد، ولی بی‌گمان از داستان کنیزک و کدوی مولانا و ده‌ها نمونه‌ی دیگر عرصه‌ی ادبیات فارسی که عریان‌تر نیست! و در اخیر بهتر است، کسانی‌ را که از باد هوا به لفاظی می‌پردازند، به بازار مسگرها رهنمون شد که نکو جایی است، مر این گروه را...!

سید مسعود حسینی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مسعود حسینی
زنان
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است