طرح ابتکاری لیستی کردن انتخابات پارلمانی فعلی
به تنهایی در پارلمان کاری از پیش نخواهید برد و خوراک چرب حلقات مافیایی حکومتگردان خواهید شد. سابقه ادوار گذشته پارلمان هم نشان داده است که امکان ایتلاف و تشکیل فراکسیون در پارلمان با ساختار انتخابات فعلی وجود ندارد 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۰۱    ۱۳۹۷/۷/۱۶ کد خبر: 155215 منبع: پرینت

اوضاع نابسامان انتخابات به خاطر قانون "تک رای غیر قابل انتقال" و همچنین فساد و تقلب جاری رایج و نبود امکان نظارت و شفافیت در پروسه انتخابات بر کسی پوشیده نیست. مجموعه این عوامل باعث شده تا انتخابات به جای اینکه تبدیل به میعاد جمعی برای پروسه ملت سازی و وفاق عمومی و تشریک مساعی برای دستیابی به اهداف عمومی و خیر جمعی شود، تبدیل به نزاع و رقابتهای شخصی و تشدید گسل های عمیق جامعه و حتی ایجاد گسلهای جدید به منظور جلب توجه و رای گردد و هیچ گونه امکان هماهنگی و ایجاد محوری برای همکاری های جمعی بروز نیابد. در چنین شرایطی عملن انتخابات که باید وفاق ملی را گسترش دهد، همچون استخوان لای زخم باقی می ماند. کسانی که تا قبل از انتخابات در پایگاه نفوذ اجتماعی مشترکشان دارای دیدگاه ها و نظرات مشابه و همراستا به شمار می روند، در صحنه انتخابات به جای تشریک مساعی، تبدیل به دشمن خونی یکدیگر می شوند و همچون گلادیاتورها به جان همدیگر می افتند، چرا که باید از منبع رای مشترک، سهم خویش را حداکثر سازند تا به حجله عروسی صندلی پارلمان راه یابند و هزینه هایشان را جبران نمایند.

به طور مثال رقابت بین کاندیداهای دارای دیدگاه های مشترک و همسو منتسب به جنبش روشنایی یا جریان عدالت خواهی نشان دهنده کامل چنین وضعیتی هست. نظام سلطه مافیایی در افغانستان که شامل سه ضلع حکومتگردانان مزدور داخلی، نهادها و سازمان های بین المللی و نمایندگان بروکراتیک کشورهای ذینفع در افغانستان می گردند، به بهانه های مختلف در طول 18 سال اخیر از زیر بار اصلاح چنین مکانیسم ناقصی شانه خالی کرده اند تا مبادا پارلمانی مطالبه گرا و هدف محور خلق گردد.

آن چیزی که وضعیت کنونی را بغرنجتر می کند، برنامه ها و اهداف شوم حکومت وحدت ملی به رهبری اشرف غنی است. این حکومت یکی از مهمترین وظایف ویژه اش مطابق موافقتنامه تشکیل آن، اصلاح نظام انتخاباتی بود. اما با بحران آفرینی های عامدانه صحنه سیاسی و توجهات عمومی را به سمت کش و قوس های روزمره امنیتی و سیاسی منحرف کرد به نحوی که اکنون حتی یک نفر نیست که از حکومت بپرسد وظیفه اولینش که اصلاح نظام انتخاباتی بود، چرا انجام نشده است. در چنین فضایی، اشرف غنی و تیم مافیایی پشت سر وی، در حال اجرای تمرین نهایی مهندسی انتخابات در انتخابات پارلمانی کنونی است تا مطمین شود که با آمادگی کامل، سناریوی مشابه را برای انتخابات ریاست جمهوری سال بعد موفقانه پیاده خواهد کرد. شرح بیشتر این ماجرا را در نوشته ای جداگانه به زودی شرح خواهم داد.

اما راه حل چیست؟
در حال حاضر و با توجه به کمی وقت، امکان تحریم معنی دار انتخابات پارلمانی فعلی وجود ندارد. از سوی دیگر دمیدن به تنور صحنه نمایشی گلادیاتور گونه انتخابات و بالاتر بردن تصنعی انتظارات مردم از رایی که می دهند نیز به صلاح نیست. در عوض باید با طرحی ابتکاری، رای ها و حضور مردم و کاندیداها را واحد و یکپارچه کرد و محور این یکپارچگی را خواست ها و مطالبات مشخص و تعهد به دنبال کردن آنها قرار داد. تنها در این صورت است که اولن توجه عمومی به جای منحرف شدن به رقابت های شخصی و مضحک فعلی بر سر چوکی های پارلمانی (که اصلن مشخص نیست بر اساس رای انتخاب خواهد شد یا نه) به خواست های اساسی و مشخص عمومی و فراگیر جلب می شود و دومن هزینه سبوتاژ و کودتای سفید تقلب انتخاباتی بسیار بالا خواهد رفت.

طرح پیشنهادی بنده به شرح ذیل است. برای سهولت فهم مطلب از مثال حوزه انتخاباتی کابل استفاده می کنم، اما این طرح در تمامی حوزه های مشابه می تواند اجرا شود:

اول - در ابتدا باید آن تعداد از کاندیداهای حوزه کابل که دارای خط فکری و دیدگاه همسو (نه الزاما یکسان) و ارزش های مشابه هستند، به سراغ یکدیگر رفته و تشکیل جلسه بدهند. در این جلسه بر سر برنامه ها و آجندای کاری فراگیر و مورد قبول اکثریت مردم (در صورتی که به پارلمان راه یابند) به توافق برسند. مهم است که این کاندیداها از تمامی اقوام و اقشار جامعه باشند تا توجه اکثریت جامعه و مردم را جلب نمایند. فرض بگیریم حدود 25 کاندیدای فعلی در کابل واجد چنین شرایطی باشند. تمام این 25 کاندیدا باید یک ستاد مشترک انتخاباتی تاسیس نمایند.

دوم – به احتمال زیاد از جمع 25 کاندیدای فوق، برخی ها دارای پایگاه رای مشترک هستند. این پایگاه های رای می تواند قوم، زنان، تحصیل کردگان، هواداران جنبش روشنایی و... باشد. کاندیدانی که دارای پایگاه رای مشترک هستند باید خیلی سریع بر اساس دو معیار ذیل، توافق کنند که چه کسی از جمع شان به نفع همه از کاندیداتوری انصراف بدهد. این دو معیار داشتن امکان جذب رای کم در پایگاه مشترک و داشتن امکان دفع زیاد در پایگاه رای غیر مشترک با سایر کاندیدان است. مثلن اگر کاندیدای مشخصی در بین کاندیدان هزاره از شانس رای آوردن کمتری برخوردار است و همینطور در میان سایر اقوام دارای دافعه است، باید از کاندیداتوری انصراف دهد.

در نهایت تعداد کاندیدان باقیمانده باید حداکثر به تعداد سهمیه آن حوزه انتخابی در پارلمان محدود شود. البته هر قدر کمتر از آن شود، بهتر خواهد بود. کاندیدان باقیمانده باید از شانس رای آوری بالا در پایگاه رای شان برخوردار باشند. در حد امکان دارای شانس رای آوری از خارج از پایگاه اجتماعی شان باشند و یا حداقل دارای دافعه در خارج از پایگاه اجتماعی شان نباشند. مجموعه کاندیداتوران باقیمانده باید گستره وسیعی از پایگاه های اجتماعی مختلف قومی، مذهبی، سمتی، سیاسی، جنسیتی، تحصیلی، صنفی و... را پوشش بدهند.

فرض می گیریم از مجموع 25 کاندیدای اولیه، 10 کاندیدا کنار بروند. مسلم است که این 10 کاندیدا، فقط از کاندیداتوری انصراف می دهند اما به فعالیت شان در عرصه انتخابات و تشویق هوادارانشان به حمایت از 15 کاندیدای باقیمانده باید با تمام قوت ادامه دهند. همچنین این 10 کاندیدا نباید به نفع فرد مشخصی انصراف بدهند، بلکه باید اعلان نمایند که هوادارانشان از مجموع 15 کاندیدای باقیمانده حمایت نمایند.

سوم – تمامی 25 کاندیدا باید ضمن تشریح اوضاع حساس کنونی و افشای نمایش انتخاباتی تقلب، اهداف و آجندای کاری گروه انتخاباتی را تبلیغ نمایند و در نهایت از هواداران شان بخواهند تا ظرف روزهای باقیمانده به دفتر ستاد مشترک انتخاباتی مراجعه نمایند. فرض می گیریم در مجموع این 25 کاندیدا دارای 300 هزار رای باشند. مسلم است که تعداد هواداران هر کاندیدا با کاندیدای دیگر متفاوت است، اما در مجموع 300 هزار هوادار مراجعه نمایند.

چهارم – در ستاد انتخاباتی باید تعداد 300 هزار برگه تعیین رای مهر و موم شده وجود داشته باشد که به تعداد مساوی بر روی آنها نام هر کدام از 15 کاندیدای باقیمانده نوشته شده باشد. در مثال ما، بر روی هر 20 هزار برگه تعیین رای، نام یک کاندیدا چاپ شده است. هر برگه تعیین رای در کنار داشتن نام کاندیدای مشخص، می تواند دارای یک کد مخصوص اعداد تصادفی هم باشد. دلیل آن را در ادامه توضیح خواهم داد.

پنجم – آن 300 هزار هوادار 25 کاندیدای اولیه که واجد شرایط رای دهی هستند، در مراجعه به ستاد مشترک انتخاباتی به صورت تصادفی، با ثبت مشخصات تذکره شان، یکی از آن برگه های تعیین رای محرمانه را دریافت می نمایند و تعهد می سپارند که به خاطر منافع جمعی، حتمن فقط به اسمی که بر روی برگه تعیین رای نوشته شده است رای خواهند داد. در ستاد انتخاباتی مشترک، مشخص می شود که به هر فرد هوادار برگه تعیین رای دارای چه کدی اختصاص داده شده است.

ششم – هواداران در روز رای دهی به اسمی که بر روی برگه تعیین رای نوشته شده، رای خود را می دهند و از برگه تعیین رای خود در کنار برگه رایی که به صندوق می اندازند، یک عکس می گیرند و آن را به ستاد مشترک انتخاباتی می فرستند. شاید همه رای دهندگان این کار را نتوانند و یا انجام ندهند. اما از این طریق اکثریت قابل توجه رای ها قابل پیگیری خواهند بود. در شرایط ایده آل، در مثال ما 15 کاندیدای باقیمانده، هر کدام بعد از روز انتخابات باید 20 هزار رای داشته باشند.

عملا با اجرای ایده آل چنین مکانیسمی، انتخابات به صورت غیر رسمی دو مرحله ای شده و امکان تشکیل لیست واحد و توافق بر سر آجندای مشترک انتخاباتی فراهم می گردد.

چالش های این طرح:
مسلم است که چالش های فراروی اجرای این طرح کم نیست: زمان کم، گسل های عمیق اجتماعی که اعتماد مردم و کاندیداها را به یکدیگر سخت می کند، راحت نبودن توافق بر سر آجندای مشترک انتخاباتی، فوق العاده سخت بودن انتخاب کاندیداهایی که باید انصراف دهند، احتمال تقلب و عدم وفاداری بین خود این کاندیداها، چالش راضی کردن یک رای دهنده برای رای دادن مطابق به برگه تعیین رای حتی اگر آن کاندیدا مورد علاقه اش نباشد و... از چالش های فراروی این طرح می باشد.

نکات مثبت طرح:
الف - ایجاد فرصت برای تمرین اعتماد و وفاق ملی: عملا فرصتی پیدا می شود تا مثلا یک کاندیدای از یک قوم، در میان اقوام دیگر هم رای دهنده داشته باشد و به همین خاطر افراد سایر اقوام از آن کاندیدا انتظار داشته و او را پاسخگو بدانند و بالعکس.

ب - امکان ایجاد یک لیست مشترک بر اساس اهداف و مطالبات مشخص جمعی و فراگیر به جای انجام مبارزه گلادیاتوری انتخاباتی بر اساس قومیت و ثروت و... ایجاد چنین چشم انداز مشترکی، انرژی و انگیزه فراوان اجتماعی خلق می کند که نمونه کوچکی از آن را در جریان جنبش روشنایی دیدیم. چنین نیروی پر شور مردمی تنها متغیر موثر برای بهبود شرایط افغانستان است.

ج - بالا بردن حساسیت عمومی به مساله نظارت و شفافیت انتخابات و نظام ناقص انتخاباتی تا از این طریق مطالبه جمعی برای تغییر و اصلاح قانون فعلی انتخابات و مکانیسم غلط رای دهی کنونی به وجود بیاید و زمینه برای اصلاح آن در اولین فرصت فراهم گردد.

د – جلوگیری از آرای سوخته. در روند فعلی انتخابات، حتی اگر فرض بگیریم انتخابات در حالت فعلی در سالم ترین شکلش و بدون تقلب برگزار شود، باز هم دو نوع رای سوخته وجود دارد: رای هایی که به کاندیدایی داده می شود که برنده نمی شود؛ و رای هایی که به کاندیداهای برنده بیشتر از حد مورد نیاز برای برنده شدن داده می شود. به طور مثال در انتخابات قبلی پارلمانی تعداد آرای نفر اول برنده انتخابات چندین برابر نفر دوم برنده بود. تمام این آرای زیادی، در حقیقت رای سوخته است. می شد با آن رای ها کاندیدان دیگری که مطلوب رای دهندگان بود را وارد پارلمان کرد، اما با جمع شدنش به نام یک نفر، در حقیقت افراد دیگری که مخالف آن فرد بوده اند، شانس راهیابی به پارلمان را پیدا کرده اند. اما با اجرای این طرح رای ها به طور مساوی به تعداد زیادی نامزد مطلوب و با یک رویکرد و اهداف مشترک تقسیم می شود و همه آنها شانس راهیابی به پارلمان و تشکیل گروه پارلمانی و همکاری با یکدیگر را می یابند.

ه – مهمترین مزیت این طرح بالا بردن هزینه تقلب و سبوتاژ انتخابات برای گردانندگان انتخابات است. در حالت فعلی به راحتی رای ها در پایگاه های مشترک سرشکن می شود و به هر کاندیدا در یک پایگاه مشخص اجتماعی، تعداد رای کمی می رسد. با توجه به وجود رای های تقلبی و گوسفندی، متقلبان به راحتی می توانند صندوق کاندیداهای دلخواه خود را پر کنند بدون اینکه حتی امکان افشای آن وجود داشته باشد. اما در صورت اجرای این طرح و بسیج همگانی رای دهندگان برای دادن رای هدفمند، به راحتی نمی توان این رای ها را با رای گوسفندی خنثی کرد.

جمع بندی و ادامه راه:
مسلم است که این طرح، یک طرح خام و ابتدایی است، چرا که حاصل فکر یک نفر در زمان بسیار محدود با اطلاعات بسیار کلی و عمومی است. بنابراین این طرح برای اجرایی شدن نیاز به همفکری و همکاری بسیاری دیگر از نخبگان علمی و اجتماعی و... دارد.

مهم است که همگی رای دهندگان و کاندیداها فقط به خاطر وقت کم و سختی اجرای چنین طرحی، از زیر بار اجرای آن شانه خالی نکنند و به راحتی آن را کنار نگذارند. از خاطرتان نرود که در حال حاضر هیچگونه تضمین و راهکار واقعی و قابل اجرای دیگری برای حل مشکلات اساسی انتخابات موجود و جلوگیری از سبوتاژ و انتحار خاموش و کودتای سفید بر علیه نهال آفت زده دموکراسی در افغانستان توسط متقلبان و تبعیض پیشگان حکومتگر وجود ندارد و تا حال صرفا هر کاندیدا وعده توخالی و دلخوش کن اما بدون هیچ تضمین مبنی بر برنده شدن را به هوادارانش می دهد.

به فرض اگر کاندیدای مورد علاقه تان برنده هم شود، به تنهایی در پارلمان کاری از پیش نخواهد برد و خوراک چرب حلقات مافیایی حکومتگردان خواهد شد. سابقه ادوار گذشته پارلمان هم نشان داده است که امکان ایتلاف و تشکیل فراکسیون در پارلمان با ساختار انتخابات فعلی وجود ندارد و این مساله کاملا طبیعی هم هست. چرا که هر نماینده پارلمان خود را و پایگاه رای خود را جدا از سایرین می داند و از سوی دیگر آنقدر در جریان مبارزات انتخاباتی زیر بار بدهی های سنگین سیاسی و مالی و اجتماعی رفته است که صرفا به جبران همان بدهی ها و هزینه ها می اندیشد و نمی تواند به راحتی به پیگیری آجندای عمومی و فراگیر بپردازد.

اما در سوی مقابل، اگر این طرح پخته تر گردیده و اجرا شود (ولو با مشکلات بسیار) دستاوردهای عظیمی خواهد داشت. فرض کنیم در بدترین حالت حتی اگر کاندیداتوران باقیمانده دست به تقلب هم بزنند، باز هم نتیجه اش خیلی بهتر از شرایط فعلی خواهد بود. در واقع اجرای این طرح در بدترین حالت، باز هم مساوی با بهترین حالت ادامه روند گلادیاتوری انتخاباتی فعلی خواهد بود.

پس فورا دست به کار شوید و درباره این طرح فکر کنید، با دوستان تان بحث کنید و توجه کاندیداهای مورد علاقه تان را به امکان و ضرورت اجرای آن جلب کنید. کاندیدای مورد علاقه تان را به این نوشته تگ کنید و این نوشته را در صفحات خود به اشتراک share بگذارید. وقت تنگ است...

صابر جعفری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جعفری
انتخابات
نظرات بینندگان:

>>>   به اذان ملای غریب کس نماز نمیخواند ورنه به نظرمن بهترین شیوه که دران نه تقلب صئورت میگرد نه مصارفی نهگیله وشکایتی اینست که حکومت چوکی های پارلمان رابه مزایده بگذارد وهرچوکی رابه بالاترین خریدار بفروشد به اینگونه خیلی آسان میشود تعداد داوطلبان هم کم میشود ، دیگر به آرایش مارایش هم نیازی نیست ، خزانه حکومت هم پر میشود وهم از همین پول مصارف ومعاشات اینهارا بپردازند
ر

>>>   آقای صابر جعفری آیا کاندیدا برای این خود را کاندید کرده اند که به مردم افغانستان خدمت کنند، یا برای اینکه از مزایای مقام یک وکیل جیب های شانرا پُر کنند؟
اگر دومی صدق میکند/ که بدون شک صدق میکند، تصور نکنم که حتی یک کاندیدا به نغع کاندید دیگر از کاندیدای خود صرف نظر کند.

>>>   غنی انتقام هم وطنان کوچی خود را گرفت.
رهبران خراسان چی وقت از مردم خود دفاع میکنند؟ ؟؟؟؟


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است