شهردار صاحب هرات سلام!
اولین جوانی بودم که با آمدن تان در شهرداری هرات خوشحال شدم چون فکر میکردم که انسانی صادق و با درک هستید ولی برعکس فعلا بسیار پشیمان هستم از آن احساسی که نسبت به آمدن تان داشتم ...!
در شرایطی که بیکاری بیداد میکند و جوانان هرات سرگردان به دنبال وظیفه و پیدا کردن روزی حلال هستند، شما با کمال جسارت و بی مهری مانع روزی شان شده و به مانند یک سد کلان به مقابل شان می ایستید ...!
چرا ؟؟؟

بنده به عنوان یک جوان تمام سعی و تلاش خود را انجام دادم تا یک شخص موثر و توانمند برای جامعه خود باشم! و با بلندترین نمره از دانشگاه هرات فارغ التحصیل گردیدم و بعدا به عنوان مدیر عمومی در مکاتب خصوصی هرات تجارب موثری را کسب کردم ، برعلاوه چندین سال است که در جامعه خود به عنوان یک شهروند مسوولیت خویش را فعالانه انجام میدهم ...!

و در مسایل اجتماعی و فرهنگی شهرم اشتراک فعالانه داشتم و دارم، و همین فعالیت های صادقانه ام بود که جوانان هرات بنده را به عنوان رییس فدراسیون فرهنگی جوانان هرات انتخاب نمودند که از این طریق فعالیت های رضاکارانه ی زیادی داشتم در شطح شهر به همت جوانان آزاده هرات ...!

موضوع:
چند ماه قبل تصمیم گرفتم که از وظیفه ام (مدیریت مکتب شمس لندن آکادمی هرات) استعفا نموده و با کارمند شدن بصورت رسمی در دولت از نیروی جوانی خود بیشتر استفاده نمایم بدین ملحوظ راهی کابل شدم ...
بعد از تلاش و سرگردانی زیاد در یکی از بست های خالی و جدیدالتشکیل شهرداری هرات (مدیریت عمومی دیتابیس) منظوری گرفتم و زمانی که به هرات آوردم والی صاحب آن را قبول نموده و مکتوب ابلاغیه را به شهرداری روان کردند تا به اساس آن بنده معرفی شوم ولی شخص شما با کمال . . . مکتوب را معطل قرار دادید و حالا بیش از یک ماه است که در داخل شاروالی سرگردان هستم و کسی هم پاسخگویی نمیکند با مراجعه به ولایت هم متوجه شدم که شخص شما کوچکترین اعتنایی به آن ها ندارید و با این عمل خود اصل سلسله مراتب را زیر سوال بردید ...!

آیا این عمل شما خود زمینه سازی برای فساد اداری نیست؟؟؟
اگر نیست پس چیست؟؟؟
چرا حکم مقام اداره را معطل قرار دادید؟؟؟
آیا این زور گویی و قلدوری نیست؟؟؟
اگر نیست پس چیست؟؟؟
بست فوق الذکر خالی، منظوری آوردم بصورت قانونی
پس چرا معرفی ام نمیکنید؟؟؟

پ ن : این موضوعات را میخواستم از نزدیک برای تان بگویم ولی موفق نشدم، سکرتریت تان نمبر من را گرفت و گفت زنگ میزنیم ولی زیاد منتظر ماندم ...!

سیدسلیمان گیلانی هروی‏

>>>   کسانیکه قصد کار درگمرک وشاروالی را دارند می خواهند خود کفا شوند،
بهترین خدمت از اهل معارف است اگرکسی واقعا لاف خدمت میزنددرهمان رشته کارکند

>>>   آغا صاحب سلام ! واقعاً در حق شما بيعدالتي شده است و اميدوارم كه به زودي در پُست تان ، منصوب شويد.
راستي نام مكتبي كه در آن قبلاً سِمَتِ مديريت داشتيد بنظرم عجيب آمد:
"مكتب شمس لندن اكادمي هرات" !!!

>>>   همی که خدمت در شاروالی شهر هرات را به خدمت در مکتب ترجیح داده یی،یک رقم اشتباهی شدم.
زیرا شاروالی جایی است که خودت میفهمی و حاجت به تفسیر نیست،یک رقم جای پیداگری واری معلوم میشود.
تو اگر بخواهی در یکی از قریه جات دور دست ولایت پکتیا و یا نورستان،جایی که طالبان و داعش در آنجا سکونت دارند،منحیث معلم در یک مکتب مقرر شوی،وزیر معارف عاجل مکتوب مقرری ات را امضأ میکند و یک ماچ محکم از بغل رویت میکند و یک شاهباشی نیز ترا میگوید و به سکرتر اش وظیفه میدهد که خودت را تا جایی که موتر های جلال آباد در شهر کابل حرکت میکند،همراهی کند و ترا در موتر بنشاند و روانه قریه مذکور کند.
اما اگر تو در وزارت مالیه یک در خواستی بتی که مه میخواهم منحیث معاون گمرک تورخم و یا حیرتان و یا اسلام قلعه
یاتور غندی مقرر شوم،کارمند وزارت مالیه از خنده گرده کفک خواهد شد که تو ایره ببی که میخایه معاون گمرک مقرر شوه که تاجایی اش میلیون ها دالر است.

>>>   مه هم اشتباهی شدم
گمرک وشاروالی جای پساد است

>>>   چرا نگذاشتین که این تمام صفت تان را کسی دیگری می‌کرد که همه میدانست که شما یک آدم خدمتگذار هستید ولی صفت خود را خودتان کرده اید خدا میداند که این چنین باشد

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است