تاریخ انتشار: ۱۴:۰۵ ۱۳۹۷/۸/۱ | کد خبر: 155485 | منبع: | پرینت |
از نشانه های یک قهرمان ملی آن است که هر منطقه یک کشور به فقدان وی ضجه و ناله سر می دهند. به غیر از شماری از تفاله های آی اس آی در خارج از کشور، تمام افغانستان برای جنرال رازق اشکباران است. برگزاری مراسم بزرگداشت از یاد و خاطره جنرال در داخل و خارج از طراحی پوستر های بزرگ در روی دیوار ها و سرایش آهنگ های ماندگار در یادبود از ایشان آغاز شده است.
این ترور تاریخی، مثل ترور شادوران احمد شاه مسعود روایت چند جانبه دارد اما هرگز پاسخ اصلی آن رؤیت نخواهد شد. چون، قرار نیست چنین شود.
گل آغا شیرزوی از قول زلمی ویسا می گوید: گل احمد بچه خاله ام، گلبدین نام را در تشکیل نفرات محافظ بنده شامل کرده بود. رییس امنیت ملی در نقش یک آدم «غیره» و بی غرض می گوید که نفر مذکور به شناسنامه و نام جعلی نفوذ داده شده بود.
والی (به روایت گل آغا شیرزوی) می گوید که در زمان جلسه، همه سلاح های دست داشته سربازان و محافظان جمع آوری شده اما گلبدین نام اسلحه خود را هنوز در اختیار داشت!
والی گفته است که با رفتن مهمانان (جنرالان امریکایی) مابقی به شمول جنرال رازق دم تعیمر شهرداری ایستاده بودند تا مهمانان را رخصت کنند که این نفر فیر کرد و همه را چپه کرد. یعنی منتظر بود که جنرالان امریکایی صحنه را خالی کنند؛ بعد دست به اقدام بزند!
این نخستین بار است که همه مسوولان و نخبگان امنیتی، برای پنهان کردن یک راز، انگشت های شان را به جهت های مختلف یا آدرس همیشگی (پاکستان) تکان می دهند.
دکتر عبدالله مکلف به گفتن این سخن بود که این ترور کار امریکایی ها نیست.
روایت محب مشاور شورای امنیت ملی تقریباً مشابه به ادعای عطا نور است. محب گفت این کار پاکستان نیست.
عطا نور مدعی شد: کار حلقات بلند پایه دولت کابل است. هردو ادعا سوال انگیز اند؛ اما لاجرم ظن دست داشتن حلقات داخلی را برجسته می کند.
مدعیات استانکزی فقط یک چیز را اثبات می کند؛ یعنی مشارالیه یک آدم معمولی خارج از دولت تشریف دارد و به لایه های حوادث امنیتی کمترین اشرافی هم ندارد و همه چیز را از فیس بوک خبر می شود.
اشرف غنی در قندهار تلاش کرده که طوق لعنت را به گردن داعش بیاندازد و همه را تبرئه کند.
رحمت الله نبیل می گوید که قاتل جنرال رازق در مرکز تربیه انتحاری بنام الحمزه که تحت نظارت شخصی به نام تاج میر جواد می باشد، آموزش دیده بود.
اما بانو ثریا بها به تبعیت از افکار عمومی یک سوال تا هنوز بی جواب مطرح می کند: چرا جای انارهای له شده، تصویر مرده انتحاری یا مهاجم سلاح به دست را نمایش نمی دهند؟
پرسشی دیگر، معادل پرسش بالا:
در مراکزی که نیروهای امریکایی خصوصاً جنرال های ارشد قرار است وارد شوند؛ ساعت ها پیش جنیدن انس و جن و خزنده ها و حتی سایه های درختان تحت ترصد قرار می گیرند. آنتن گوشی ها همراه از کار می افتد و فریکانس هر وسیله ای دیگر در شعاع دویا پنج صد متری، شنود و ضبط می شود و محلی که دستگاه فعال است، فوری تثبیت می گردد. چطور امکان دارد (به قول والی) که همه خلع سلاح و دست خالی باشند؛ فقط همان نفر نفوذی اسلحه به همراه داشته و به مجرد رفتن سکات میلر، قشنگ و راحت بیاید و از جمع آن همه مقامات، آماج بگیرد و جسدش خودش هم مفقود الاثر شود؟!
شخص سکات میلر اعلام کند که هدف تروریست طالب من نبودم. « حمله افغان به افغان» بود!
رزاق مامون
>>> یک جنایت بزرگ از طرف امریکاییها و غنی احمدزی به اجرا گزاشته شد که مشل روز روشن است.
>>> Salam
واقعیت این است که غنی با مهارت توانست تیکه داران قومی را یا خلع قدرت کند ، مراکز شان را از دست شان برابید و خود شان را هم مجبور به تسلیم شدن نماید ، دوستم و عطا را مسخره ساخت ، تیکه داران هزاره در خدمت اش هستند ، تیکه داران در شمالی وپنچشیر مزدوران وفادارش اند ، قندهار و هرات را هم تصفیه کرد . من شخصی از رفتن قلدر های قومی راضی هستم برای آنکه اینها با تکیه به شبکه های مافیای اقتصادی شان مردم را مهار کرده بودند و یک نسل را مجبور به مداحی به خود شان ساخته بودند ، شاید در کوتاه مدت به نفع قبیله گرایان باشد ولی در دراز مدت نیرو ها و نسل جوان را مجال خواهد بخشید تا بدون هراس از این مافیا با رویکرد های جدید به مبارزه بپردازند . غنی می داند که در مقابل عدالتخواهان و نسل جدید استدلال کرده نمی تواند برای همین تا اکنون حاضر نشده است تا خود مستقیم علیه ی این طیف جبهه بگشاید ، هر چند اطرافیانش چنین تصوری را دارند . توصیه من به نیرو های عدالتخواه این است که قبل از همه در مراکز قلدر های قومی فعال شوند و مجال ندهند تا فاشیست ها این خلا را پر کنند .
>>> همتباران من ازین جاده یکطرفه وحدت ملی و قهرمان سازی که هرروزه دلیر مردان خود ما در سنگرهای نبرد دو رخه پیشرو و پشت سر گلوله باران شده و به فراموشی سپرده می شوند بگذرید .
در جایی نوشتم که غوری را به گور فراموشی و اچکزی را به «قهرمان ملی»، چرا؟
آری، هممیهن ستمزده و خاک به چشم!!!
چرا جنرال محی الدین غوری، نباشد قهرمان ملی؟
او برای میهن رزمید، نه برای غوری.
او در پاسداری از کشور بود، نه برای غوری.
او براستی ملی بود، نه قبیله یی!!!
چرا کسیکه برای قبیله خود است، قهرمان ملی بر شمرده شود؟
چرا کسیکه برای قبیله است، ملی برساخت شود و کسیکه ملی است به گور فراموشی سپرده شود؟
جنرال ملی - غوری و جنرال حقی- اچکزی، هر دو بدستور احمدزی ترور شده اند.
غوریی براستی ملی را فراموش کنند.
اما:
خیابان های شهر را بنام اچکزی برساخت کنند
گفته میشود «قهرمان ملی» اش برشمارند
گفته شده اکادمی پولیس» را بنامش کنند
گفته میشود که آرمانش را در قانون جا دهند:
- هر کسیکه «افغان» را نمی پذیرد، ازین کشور نیست؛ بر آید.
- ملا عمرها و ملا دادالله ها بهترین مجاهدین اند که شمالی ها را به کولاب راندند.
همنیهن گرامی!
جنرال های ملی برای کشور رزمیده اند، نه برای قشلاق و قبیله خود!!
جنرال محی الدین غوری، قهرمان ملی!
نویسنده: پویا خراسانی.
>>> آقای مامون شما چرا این همه تامات می بافید؟ جواب این سوال که جنرال رازق را کی کشت خیلی ساده است. داوود را کی کشت؟ احمد شاه مسعود را کی کشت؟ ربانی را کی کشت؟
فکر نکنید که با مطرح کردن سوال های نا مربوط مشکل حل میشود.
امریکایی بازوی خود را قطع نمیکند، رازق هم از دوستان خیلی نزدیک امریکا بود، شما از ورای مطبوعات و نشرات غیر حرفوی شبکه های اجتماعی قضاوت نکنید. دشمن رازق معلوم دار است به مثل آفتاب هر کس زور دارد برود حساب خودش را با او دشمن تصفیه کند!! بزرگترین شخصیت تاریخ کشور یعنی مسعود قهرمان افسانوی مارا دشمن معلوم الحال از بین برد، توانستیم کاری کنیم؟ مگر بار ها سازمان استخبارات پاکستان برای همین قهرمانان ما دام نگسترد؟ چرا خود تان را به کوچه حسن چپ میزنید. فکر میکنید امریکا همینقدر احمق است که کسی را در حضور بلند پایه ترین افسر خود می کشد؟ شما فکر کنید از بین رفتن رازق در این مقطع زمانی به نفع کیست؟
دیگر اینکه فکر میکنید امریکا به همه امور اشراف دارد، یک تصور باطلی بیش نیست. پاکستان از امریکا می ترسد، درست به همین دلیل ترس از امریکا بالای افسر امریکایی حمله نشده است. ما منحیث افغان چقدر به خود دل سوختاندیم که حالا بیاییم از امریکا توقع کنیم همه چیز را برایمان رو راست کند.
تصاویر جدید را ملاحظه کردید حتمن، باید متوجه شده باشید که در محلی که حمله صورت گرفته محافظین افغان با سلاح کلاشنیکوف دیده میشوند.
اینکه میگویید چرا حمله چرا بعداز عزیمت جنرال میلر صورت گرفته است، خوب شما چه توقع داشتید؟ توقع دارید پاکستان بالای جنرال مقتدر امریکایی حمله کند؟ خوب بالطبع که پاکستان (طالب) چنین غلطی نمیتواند بکند..... جنرال امریکایی کشور بزرگ و قدرتمند و ملتی وطنپرست و صادق دارد.... بیایید ما هم مثل امریکا باشیم تا دشمن جرائت نکند قهرمانان مارا بکشد.
پاکستان و طالب قهرمان را از بین بردند حالا با تیره ساختن فضا و مغشوش شاختن اذهان عامه میخواهند میان ملت افغانستان و دوستان بین المللی درز ایجاد کنند. در شهادت قهرمانانی چون مسعود، ربانی، داوود، کاظمی و سید خیلی نقاط ابهام زیادی موجود است اما جنرال رازق یگانه راهرو این عرصه است که شهادتش مانند آفتاب معلوم است و نیازی به دشمن تراشی برایش نیست. مگر کسی نفوذ پاکستان را چلنج کند، جان به سلامت می برد؟ جنرال زره ور زاهد را که به خاطر دارید، در یک درگیر مرزی در ننگرهار یک افسر پاکستانی (میجر چنگیزی) را کشت، فقط سه ماه بعد از درگیری جنرال زره ور زاهد را با کارگزاری ماین کشتند.
از فرهیخته گانی چون شما توقع نمیرود که بدون تحلیل و با ارزیابی های خیلی سطحی همان حرف های 18 تا 20 سال قبل پرویز مشرف را نشخوار کنید. آیا شما حدس زده میتوانید که پاکستان از رابطه مستقیم افغانستان با امریکا و سایر کشور های مقتدر چقدر رنج می برد؟
>>> Abdullah
اینکه برادر جنرال رازق فرماندۀ پولیس ولایت کندهار شد، کاری خوبی است. مردم یک ولایت در مورد انتصاب مسؤلین و مقامات محلی شان باید حق تصمیگیری داشته باشند.
تادین خان برادر جنرال رزاق قومندان مقرر گردید، بدون اینکه دولتی ها و دیگران واکنش منفیی داشته باشند. اما اگر چنین انتصابی در یکی از ولایات شمال میشد و مردم در مورد انتصاب کدام والی ویا قومندان امنیت پافشاری میکردند چی میشد؟ از دیگران هیچ گلۀ نداریم، اما یک تعدادی زیادی از ساده دلان و گنکس و گه لو های فارسیوان عربده کشان جف میزدند و یخن لطیف پدرام را میگرفتند که کشور تجزیه میشود، حاکمیت دولت مرکزی زیر سوال میرود و وحدت ملی هم خدشه دار میشود. حالا این قوم یاجوج و ماجوج کجا هستند که از حاکمیت دولت مرکزی در کندهار دفاع کنند؟
خوب ما بیشتر از 30 سال است که همین حرف را میزنیم که به مردم ولایات صلاحیت تصمیمگیری در مورد انتصاب مقامات شان داده شود، اما چون این حرف را ما به زبان خودشان میگوییم، در کلۀ خام این گلۀ احمق فرو نمیرود (منظورم همین یک تعداد است). اینها در مقابل عمل دیگران خاموش هستند، ولی در مقابل حرف حق مردم خودشان جف میزنند و به اشارۀ دیگران پاچۀ ما را میگیرند.
>>> Baha
دروغگویان حافظه ندارند !
*عبدالله: آمریکایی ها جنرال رازق را نکشتند
*:محب مشاور شورای امنیت ملی: پاکستانی ها رازق را نکشتند.
*استانکزی: مهاجم پیش از حمله به خارج از مرزها تماس داشته.
*اشرف غنی: جنرال صاحب رازق را نه طالب نه آمریکا نه پاکستان بلکه داعش کشت
* تلویزیون طلوع: یک نفرکه انار تحفه آورده بود جنرال رازق را کشت.
* چرا جای انارهای له شده، تصویر مرده انتحاری را نمایش نمی دهند؟
روزنامه ماندگار می نویسد: حتمال طراحی حمله به جان عبدالرازق را توسط «شبکۀ حقانی»، تقویت میکند. همانطور که میدانید، شبکۀ حقانی بخشی از بدنه طالبان در جنوبشرق افغانستان و مناطق قبایلی پاکستان است که به شدت تحت نفوذ سازمان اطلاعات پاکستان یا «آی.اس.آی» قرار دارد.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
>>> اگر رازق چندی قبل با ائتلاف بزرگ ملی یکجا نمی شد، هیچ یک از شما ها برایش اینقدر اشک تمساح نمی ریختید. در دل میگفتید، خوب شد که یک پشتون قدرتمند دیگر نیز کشته شد.
>>> سلاح در سر شانه گلبدین بود،اما شاجور و مرمی نداشت.
کسی که کریت انار را آورده بود،در مابین کریت انار شاجور مرمی را نیز پت کرده بود.
محافظین امریکایی فکر نکردند که در مابین کریت انار ،شاجور مرمی پنهان شده است.
به مجردی که گلبدین کریت انار را میگیرد،در خفا و پت از دید عساکر امریکایی،شاجور را از کویت میکشد و به سلاح خود نصب میکند و همراه کریت انار به طرف والی و قوماندان امنیه و رییس امنیت و دیگران میرود و بعداً بالایشان ضربه میکند.
>>> Shahin Khorasani
دوستی بنام( آزاد منشان ) چنین نوشته است:
کسانکه آگاهی سیاسی کم دارند، و از جنگ های میان قبیله اوغانان آگاه نیستند، بدانید که ارتشبد رازق در جایگاه نبود که امریکا چه که پاکستان در ترور اش نقش داشته باشد.
نه پاکستان آنقدر بیچاره بود که یک فرمانده محلی چون رازق را ترور کند، نه امریکا.
اگر کندهار در ماموریت ارتشبد رازق آرام شد، از اثر هوشیاری رازق و تا جای کرزی صورت گرفت، که با پاکستان، امریکا و انگلیس معامله خیلی مثبت بالای کشت و قاچاق تریاک انجام دادند.
آن داد و ستد بالای کشت و قاچاق تریاک این بود که سود فروش تریاک را به شریکان چون رازق - کرزی، انگلیس، پاکستان و امریکا تأمین شود.
زمانکه ارتشبد داواد داود رئیس مواد مخدر وزارت داخله بود، همیشه تلاش داشت که کشت تریاک را در جنوب نابود سازد، و درآمد طالبان و باداران پاکستانی شان را نابود سازد، اما در آن زمان کرزی، با امریکایان و پاکستان هر کاری کردند که جلو نابود سازی کشت تریاک را از سوی ارتشبد داواد داود در جنوب بگیرند، و آن زمان جنگ طالب هم بالای تریاک بود.
رازق آمد هوشیاری کرد، با پاکستان، امریکا و انگلیس بالای کشت و قاچاق تریاک معامله کرد، دلیل اش همین بود جنوب، هلمند بویژه کندهار بگونه چشمگیری آرام شد.
به گرو برادران مزدور و اجیر شده طالب شان گفتند اینجا حرف حل هست، بروید به مناطق نا اوغان نشین شرق، شمال و غرب بویژه به شمال تجاوز کنید.
شوربختانه بسیاری ها متوجه نیستند، چرا ارتشبد رازق یکبار هم تلاش برای نابودی کشت وقاچاق تریاک و برای نابودی کارخانه های تولید تریاک در کندهار و هلمند نکرد؟
چرا کندهار پس از ترور رئیس مواد مخدر داخله ارتشبد داواد داود که در پی نابودی تریاک بود، آرام شد؟
ده ها پرسش دگر..
باید مردم بدانند، هم جنگ میان اوغانی بگونه دگری سبب ترور رازق شد، ترور رازق دست گلبیدین، یون ها و غنی را بازتر کرد تا کشت، قاچاق،کارخانه تولید تریاک و فروش تریاک را بجای رازق با باداران پاکستانی، امریکای و انگلیس انجام دهند.
>>> Khorosoni heeft zijn status bijgewerkt.
نبااید درد ... را ازشقیقه گرفت.
من نمیدانم چرا صاف وپوست کنده حرف نمیزیم وکار خودرا یکطرفه نمیکنیم؟
اگر عبدالرازق را جنرال امریکا ی کشته بیایید قیام عمومی کنیم.
واگر میگویید که نه و دولت هم میگوید که این کار امریکا نیست ؛ فقط یک اوغان ، اوغان دیگر خود راکشته است ؛ دراینصورت مشکل من چیست؟ بگزار اینها بین خود حساب کتاب کنند وگزارش را نشر کنند ؛ و معلوم نیست که چرا ما دل به کفک هستیم که کوچه وپس کوچه را بنامش میکنیم ؟ وآنهم خرچ از کیسه مهمان.! عاشقان یکطرفه...
>>> نظردهنده چهارم! زنده باد!
اس پ هزاره
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است