تاریخ انتشار: ۰۸:۳۹ ۱۳۹۷/۸/۵ | کد خبر: 155546 | منبع: | پرینت |
جمعه بودف
هفت روز بعد از ختم انتخابات،
روزهاییکه همه کاندیداهای میلیون دالری مصروف سرگردانی های بیشتر ، دردناکتر ، مصرفی تر و استرس اور تر به دور و بر کمسیون انتخابات مشغول خیانت و جنایت بیشتر هستند !
لیلامی رفتم جوراب و جاکت زمستانی برای کودکانم تهیه کنم ...
زمانیکه شروع به شستن شان کردم ، از بزرگترین ارزویم یادم امد : راه اندازی یک شبکه ی تولید انبوه پارچه و لباس وطنی !
مثلا اگر از این دالرهای ملیونی که خرچ بدست اوردن یک کرسی انتخابات کردند به من اعتماد میکردند سر سال برای پیر و جوان جوراب ، جاکت .... پارچه ی خاص معرف افغانستانی تولید میکردم و دها زن و مرد بیکار در ان مشغول کار میشد ، و دگر برای تهیه ی مثلن لباس به دو گزینه فکر نمیکردم : خیانت ملی و کنیزی اجنبی، یا ریاضت ملی و مصرف کهنه پاره های خارجی.
انتخابات نوشت: این روزها واقعا برایم سخت گذشت مردم اخرین رمق های امیدواری را در من کشتند... مردم من دوست دارند فریب بخورند!
یاداشت، من زندگی متوسطی دارم و این نوشته بحث فقر یا دارایی من ، یا هم برد و باخت من در انتخابات را دنبال نمیکند.
ویدا ساغری
>>> Hena Osmani
کدام سال واژه "دری" را جایگزین "فارسی" کردند، و چرا؟
تا تاریخ 9 میزان 1343 (54 سال پیش) تمام کتب مکاتب ابتدایی و ادبیات دانشگاه ها بنام "قرائت فارسی" و "ادبیات فارسی" بود.
من شب گذشته تمام قوانین اساسی افغانستان را مطالعه کردم.
برای اولین بار ظاهر شاه در یک لویه جرگه جنجالی به تاریخ 9 میزان 1343، واژه "دری" را درج قانون اساسی کرد.
واژه "دری" نخستین بار در "ماده سوم قانون اساسی" موسوم به قانون اساسی محمد ظاهر شاه درج و ثبت شده است.
هدف ظاهر شاه از این کار جدا نشان دادن (جدا معرفی کردن) فارسی و دری بود تا زمینه جابجایی واژه های پشتو بجای فارسی مساعد گردد.
همان وقت هم مردمان با وجدان بودند که انتقاد کردند ولی شاه فاسد خود را نماینده خدا در روی زمین میدانست و افرادش در لویه جرگه اصرار داشتند که اراده نماینده خدا باید تطبیق شود.
ظاهر شاه دقیق سیاست ی را روی دست گرفت که عبدالرحمن خان بالای هزاره ها تطبیق کرده بود. عبدالرحمن هم بجای هزاره واژه شیعه را استفاده میکرد. هدف عبدالرحمن این بود که با جایگزین کردن شیعه بجای هزاره سایر اقوام را علیه قوم هزاره متحد کند و بتواند به آسانی نسل قوم هزاره را از افغانستان محو کند. او با استفاده از این حربه بیشتر از 60 فیصد قوم زحمت کش هزاره را قتل عام و زمین های حاصل خیز و هموار آنها را به کوچی ها واگذار کرد.
بر گردیم به اصل موضوع؛ ظاهر شاه بعد از آن روز به سرعت یک کمیته فرهنگی از پشتون های متعصب و دو آتشه تشکیل داد و کتب معارف و تحصیلات عالی و درجه های علمی و رتبه های نظامی را از فارسی به پشتو تغییر داد. اگرچه تغییر مدارج علمی و رتبه های نظامی در زمان نادر شاه معروف به "نادر غدار" نیز صورت گرفته بود.
کاری دیگری که ظاهر شاه اساس اش را گذاشت این بود که یک کمیته دیگری برای تغییر ذهنیت های مردم ایجاد کرد.
مردم عادت داشتند اوتوماتیک بجای پوهنپال دانشجو می گفتند، بجای پوهنتون دانشگاه، بجای پوهنزی دانشکده، بجای پوهنوال دانشیار، بجای پوهاند استاد و پروفیسور و به همین ترتیب بجای داکتر پزشک و بجای خارنوال دادستان و ..............
اما این کمیته جاسوسی افراد زیادی را استخدام کرده بود و وظیفه داشت که هرکس واژه های زبان مادری خود فارسی را می گفت دفعتا می گفتند او جاسوس ایران است. و تا امروز این مردم تنها این حرف را بلد اند. اگر گفتی دانشجو دفعتا برچسب جاسوس میگیری. و این موضوع خیلی حساس شده است.
اما آنچه درد ناک است، ایست که اکنون 90 فیصد قوم محترم پشتون که از نعمت سواد بی بهره اند؛ فکر میکنند پوهنتون هم واژه دری است و هم واژه پشتو. اگر بگویی خوب پوهنتون واژه پشتو است و دانشگاه واژه فارسی؛ پس به دری پوهنتون را چی گویند؟ چون دیگر پاسخی ندارد میگوید برو مزدور ایران. این مردم گویا تنها یک کلمه میدانند و آن واژه جاسوس است. هر سخنی به مزاج شان برابر نبود عاجل می گویند تو جاسوس ایران و پاکستان هستی.
امان از کژ اندیشی این مردم...!!!
اگر زبان مادری ات فارسی است؛ شریک کردن این مطلب برایت ضروری است.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است