زد و بند های بهسود وارزگان و بلخاب، شکل رادیکال شده وضعیت قدرت در جامعه هزاره است. خیزش تبسم و جنبش روشنایی تحلیل وضعیت قدرت سیاسی در میان هزاره ها بود و یک نسل را در مقابل یک نسل دیگر قرار داد و بازیگران سنتی را به چالش کشاند.

به دلیل تاثیرگذاری و تاثیرپذیری بازیگران خارج از دایره هزاره، بازیگرانی غیر هزاره نیز تا سطح ملی درگیر این وضعیت شدند و موضع گرفتند. کشمکش درون قومی میان هزاره ها به دلیل داشتن ضریب معادله سازی در سطح افغانستان، پای بازیگران بزرگتر و فراملی را باز کرد و ژئوپلتیک با بازی های سیاسی گره خورد و فصل جدیدی را پیش روی انسان هزاره انداخته است.

با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری، شدید شدن رقابت بر سر تصاحب هر چه بیشتر قلمرو برای رهبری هزاره، از میان دو چهره، به زاویه سوم کشانده شده و حالا طبقه نخبه و تحصیل کرده هزاره یکی از زوایای سه گانه مذهبی - سنتی را شکل داده اند.

من فکر می کنم که از این پس "جغرافیای هزاره" به مثابه "ژیوپلتیک معادله ساز" و "خطوط منازعه" می تواند یک گفتمان جدید را در میان هزاره ها شکل دهد که تغییر مناسبات قدرت بخشی از آن خواهد بود.
در این باره حرف های زیادی دارم که باید خوب اندیشیده شوند و به پختگی برسند.

سید مصطفی حسینی

>>>   به هوش باشيد كه يك فرد زيرك هزاره بنام تقى خليلى برخلاف ديگه چهره هاى احساساتى هزاره ها كه با جيغ و فرياد حركت ميكنند با چراغهاى خاموش كار خوده پيش ميبره فعلا هم در حال رايزنى با برخى جريانها ميباشد
اكرمى

>>>   متاسفانه که ماجراجویان وتوطئه گران خاین ، مردم مومن،صادق،زحمت کش وصلح دوست هزاره را هدف قرار داده اند.
مردم هزاره جات درطول 100 سال گذشته با تمامی اقوام برادر افغانستان رابطه نیک وزندگی مسالمت آمیز داشته اندوخصوصا سال های جهاد مقدس در جبهات ضد تجاوز شوروی رابطه خیلی حسنه و صمیمی داشتند که تاریخ پرافتخار جهاد شاهد این واقعیت است.مردم هزاره زحمت کش همیشه در دور ترین نقاط افغانستان مشقت ترین وسخت ترین کارها را برای آبادانی کشور انجام داده اند علاوه بران این مردم مومن و صادق در تولیدات زراعت ومالداری نقش موثر و مفید داشته اند.انواع میوه جات تر وخشک برای داخل و خارج از افغانستان از محصولات مهم افغانستان به شما میرود.
اما چرا وضعیت بدینحالت رسید؟سوء تفاهم، مداخله بیشرمانه ماجراجویان خائن این جنگ قومی را در داخل افغانستان دامن میزنند تا پروسه صلح واشتی ملی را درافغانستان زیر سوال قرار داده و ناکام سازند.این ماجراجویان وخاینین بدانند که این خیانت و تفرقه افکنی قومی و مذهبی شان محکوم به شکست است.هرجنگ درنهایت به صلح منجر میشود.افعانستان به طرف رشد،ترقی،انکشاف متوازن وصلح وارامش به پیش میرودودرین جای شک نیست که روزی صلح و امنیت سرتاسری در افغانستان تحقق میابدونقشه شوم منافقین وماجراجویان خائن مطلقا نقش برآب میشود.شاعری میگوید! خون نا حق دست از دامان قاتل بر نداشت!
دیده باشی لکه های دامن قصاب را!
اقوام مومن و متحد افغانستان باید برای تحقق وحدت ملی بیش ازین اجازه ندهند که نفاق افکنان و دشمنان رنگارنگ مردم متحد افغانستان دست به توطئه و دسیسه های شیطانی و غرض آلود بزند و جنگ قومی و مذهبی را که همانا آخرین پلان شوم دشمنان خائن به وحدت ملی افغانستان است در مناطق مرکزی افغانستان پیاده کنند.گرچه همچنین پلان های خطرناک در حکومات گذشته گاهی بروز میکرد اما با زیرکی و هوشیاری سیاست مداران و اشخاص باصلاحیت اقوام وریش سفیدان حل و فصل میگردیدند.حالا هم وظیفه وطنی،ملی و اسلامی رهبران سیاسی و وزعمای اقوام وطوایف مختلف افغانستان هستند که دیر نشده برای رفع تشنجات منطقوی وقومی بدون تاخیر بشتابند ونگذارند که خدای نخواسته درگیری به سطح وسیع گسترش یابد ونقشه های شیطانی ماجراجویان ودسیسه گران تحقق یابد بالعکس باید صلح و برادری قومی در افغانستان جنگزده وویران شده باسرعت حکمفرما گردد.
ومن الله التوفیق.
الحاج انجنیر عبدالرشید ناصری از آسترالیا

>>>   سیاست میدان اوشتوکها نیست! هزاره ها هنوز نیاز دارند فرصت نسبی ظرفیت سازی خود را داشته باشند تا برای آینده اقتصادی و علمی افغانستان آماده تر باشند! از احساسات و تنفرهای اغراق آمیز چیزی جز افسوس جور نمیشود خصوصاً در این آشفته بازار!!!
اس پ هزاره

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است