به کجا برم شکایت؟
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۲۳    ۱۳۹۷/۸/۱۴ کد خبر: 155740 منبع: پرینت

حدود ساعت ۷ و ۳۰ شب از صحنه جنگ گزارش دادند که تهاجم سنگین طالبان بالای سنگرهای مقاومت آغاز شده است. اگر نیروی کمکی نرسد فاجعه بوجود می آید. به مسوولین امنیتی و دفتر استاد دانش مخصوصا وزارت دفاع مکررا و چند بار تماس گرفتم که نیروی کمکی بفرستید و فاجعه را جلوش بگیرید. حد اقل نیروهای که دو روز است در قوماندانی ولسوالی مالستان خوابیده اند را اگر به جنگ نمی فرستید به پشت سنگرها بفرستید اما کجا آن گوش که بشنود و کجا آن احساس مسولیت در قبال جان انسان.

آخرین تماس که ساعت ۱۱ با اسدالله شجاعی داشتم با آه و ناله گفت دشمن کار خودرا کرد. شکست خوردیم . عقب نشینی کردیم. شهید و زخمی از نیروهای پلیس جاغوری، جفتو و مالستان زیاد داریم.
اری متاسفانه امشب بر اساس بی توجهی مسوولین امنیتی مرکز تعداد از سنگرداران و مدافعان امنیت و آرامش مردم ، شهید یا زخمی شده اند. آمار دقیق تلفات و زخمی ها هنوز معلوم نیست.
بازهم ریس جمهور بگوید منازعه قومی است.

بازهم از حکومت می خواهیم بدون تعلل هرچه عاجل نیرو به منطقه اعزام کند که فاجعه انسانی دیگری در راه خواهد بود.

محمد علی اخلاقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
اخلاقی
شجاعی
نظرات بینندگان:

>>>   حکومت لاگر کمک ند به اشرار کمک میکند

>>>   شما ها شانسی در برابر طالبان نخواهید داشت ،
حبیب الله یوسف زی

>>>   کدام حکومت؟
حکومت پشتون و طالب پشتون.
شرم باد بر خلیلی و محقق و جنرال مراد و جنرال خدایداد و مرتضوی و امثالهم
....بر طالب و برادران حکومتی اش

>>>   این شجاعی کیست ایا مانند طالبان سرکش نیست از کدام قطعه امنیتی تسلحات بدست میاورد که براداران اهل تشیع اینقدر از آن دفاع مینمایند .
قرار معلوم شجاعی هم یک شخص بی بندبار است که مردم افغانستان را به هم میاندازد

>>>   سردسته و عامل تمام بدبختی ها و جنگ های کنونی در ارزگان جنایتکار شناخته شده حکیم شجاعی میباشد که باید هرچه زودتر توسط نیروهای امنیتی دستگیر وبه کابل فرستاده شود وبه جزای اعمال خود برسد
فدا حسین از مالستان

>>>   Salam
به نقل از استاد واصل باختری ؛
در زمان صدارت سردار محمد داود خان یونسکو از کشور های جهان خواسته بوده تا مفاخر فرهنگی و علمی شان را معرفی کنند.
افغانستان #خوشحال_ختک، #رحمان_بابا، #حمید_بابا، #پیرمحمد_کاکر واشرف خان را به یونسکو معرفى كرد .
حال خود بيايد و داورى كنيد

>>>   بازهم همان حکایت پسر چوپان به یادم می آید:
که هر روز از بالای کوه فریاد میزد، های مردم گرگ آمد، رمه را درید، به من کمک کنید. زمانی که مردم جهت کمک به سمت کوه می شتافتند، پسر چوپان قهقه می خنید و به آواز بلند صدا میزد، مزاق کردم، مزاق کردم.
روزیکه واقعاّ گرگ ها آمدند و رمه اش را دریدند، هرقدر این پسر فریاد زد، گرگ آمد، گرگ آمد. کسی به کمکش نشتافت، بلکه هم با خود گفتند، او مزاق میکند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است