دو جریان اساسی و متضاد وارد بازی در ایتلاف شدند: یکی "شمالی تلوالی" معروف به "معاون صاحبان" جهادی شمال. دوم، "جنوبی تلوالی" معروف به "ولس مشران تکنوکرات" | ||||
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۳ ۱۳۹۷/۸/۱۶ | کد خبر: 155777 | منبع: | پرینت |
به نظر می رسد ایتلاف بزرگ ملی بعد از چندین روز مهمانی ها با مصارف گزاف، غذاهای لذیذ و رایزنی های نفس گیر به بن بست رسیده است.
واقعیت این است که ایتلاف از مجموعه اضداد ها و جریانات آشتی ناپذیر تشکیل شد. مهمترین وجه مشترک آنها نارضایتی از حکومت در تحت رهبری غنی است.
دو جریان اساسی و متضاد وارد بازی در ایتلاف شدند: یکی "شمالی تلوالی" معروف به "معاون صاحبان" جهادی شمال. دوم، "جنوبی تلوالی" معروف به "ولس مشران تکنوکرات"
خواست اصلی، "ولس مشران تکنوکرات" یک چیز است و آن انتخاب دو معاون صاحبان بی صلاحیت از میان متقاضیان بی شمار شمالی تلوالی.
اما معاون صاحبان شمال دو خواست دارند:
۱) تغییر نظام ریاستی متمر کز به نظام نا متمرکز و قبولی جایگاه نخست وزیری و انتخابی شدن والی ها.
۲) بجای دو معاون برای جلالت مآب ولسمشر سه معاون صاحب خادم.
اما ولس مشران مغرور با هر دو خواست معاون صاحبان مخالفت کردند. چرا؟
واقعیت این است که این دو خواست معاون صاحبان برای ولسمشران خود کشی سیاسی است. آنها حاضر نیستند که ماشین قدرت مطلقه شانرا که با چرخ مالی، سیاسی و نظامی ناتو و تروریزم قبیلوی در گردش است بخاطر گل روی چند نفر معاون صاحبان شمال تقسیم کنند. زیرا در نهایت مثل انتخابات های قبلی معاون صاحبان شمال به قدرت ولشمشران زانو می زنند.
واقعیت این است که ولسمشران امتیاز ۵ چیز را با توجه به توازن قدرت میان شمال و جنوب و ناتوانی و ضعف شمال هر گز با کسی معامله نمی کنند.
۱) ولسمشری حق میراثی جنوبی تلوالی است و بس.
۲)نظام متمرکز بهترین ابزار سلطه طلبی جنوبی تلوالی است.
۳) افغانیت سلطه هویتی جنوبی تلوالی است.
۴)معاونیت شمالی تلوالی برای آنها سیستم برده داری نوین در عصر حاضر است.
۵) برنامه عمل حاکمیت آنها مانیفست دویمه سقاوی به عنوان بهترین نقشه راه تبهکاری در عصر حاضر است.
تصادفی نیست که ولسمشران خواست های معاون صاحبان شمال را رده نموده یکی بعد از دیگری ایتلاف را ترک می گویند.
در نتیجه معاون صاحبان شمال با دو چالش مواجه شده اند:
نخست اینکه بی ولسمشر شدند. نمی دانند از کجا ولس مشر پیدا کنند.
دوم اینکه ایتلاف شان بخاطر حضور ولسمشران جنوبی ایتلاف بزرگ و ملی نامیده میشد. حالا نه ملی هستند و نه بزرگ. صرف خالص ایتلاف شمالی تلوالی باقی ماندند.
تجارب انتخابات ۲۰۱۴ نشان می دهد که یک تعداد معاون صاحبان مثل دوستم و ضیا مسعود ایتلاف را ترک کردند یکی بحیث معاون اول غنی و دیگری بحیث معاون اول زلمی رسول شدند و متباقی به مار آستین بیعت کردند.
حالا هم عین سناریو در حال تکرار شدن است صرف با یک تفاوت که هیچ ولسمشری نمی تواند جنرال دوستم را به دلایل پرونده ایشچی از ترس جامعه جهانی بحیث معاون انتخاب کنند. اگر انتخاب هم کنند توسط کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی و کمیته های حقوق بشر رد صلاحیت می شود. اما او برای مقام معاونیت پسر و یا دختر خود را وارد بازی کرده است.
چانس استاد عطا و استاد محقق بحیث معاون شدن در قوی ترین تکت انتخاباتی سال ۲۰۱۹ ریاست جمهوری افغانستان از دیگران بیشتر است. اما راز این چانس را در آینده افشا می کنم.
هارون امیرزاده
>>> محترم استاد عطا و محترم جنرال دوستم و محترم استاد محقق تصميم گيرنده سرنوشت ايتلاف استند و همه مردم از انها حمايت قاطع ميكنند.
اينكه هركه امده هوايي براي ايتلاف داستان نويسي و كانديد تعين ميكند دليل ان بيقراري شان ميباشد تا بفهمند كانديد ايتلاف كيست. واضحتر بگوييم كانديد ايتلاف دو سال قبل تعيين شده بود و در نزديك انتخابات اعلان خواهد شد تا انوقت هرچه هر كس حدس خواهد زد ولي هيچ كس حدس واقعي را زده نخواهد توانست . انچه ميخواهم در اخير اضافه كنم كانديد ايتلاف ادم زياد رسانه اي نيست ولي از قويترين سياست مداران افغانستلن است كه تا حال پشت صحنه بوده و همه سياسيون را درس ميداده. حالا پيدا كنيد كه كي است.
وسلام
>>> اول این اختراع کلمۀ نو "تلوالی" را ندانستم که چه معنی میدهد.
دوم، تمام مردم افغانستان میدانند که این نوع ائتلاف ها به خاطر قدرت طلبی و خودخواهی رهبران جهادی دیر یا زود ازهم می پاشد. اگر از هم نپاشد، مفاد آن برای مردم درین ائتلاف چیست. همینکه یکی ازین ها به یک مقام دلخواه خود رسید، نه مردم برای شان مطرح است، نه شکل نظام و غیره....
>>> Salam
بعضی ها نصیحت می کنند که دکتر پدرام در رقابت های سیاسی اشتراک نکند ، زیرا سران تاجیک از او حمایت نمی کنند ، امریکا و انگلیس قبولش ندارد و رأی تاجیک ها تقسیم می شود ؛
پاسخ کوتاه من ؛
سران تاجیک ها کیها اند ، اگر منظور از سران تاجیک این دزدان و معامله گران چون عطا ، قانونی ، عبدالله و باند های های اینها باشد ، خیلی هم خوب است که این خایین ها از پدرام حمایت نکنند پدرام هم اینرا نمی خواهد و پدرام هیچ وجه مشترکی با این دزدان ندارد .
پدرام نمی خواهد رهبری باشد که خارجی ها او را نوازش کنند ، بل پدرام برای خوشنودی مردمش مبارزه می کند و نه خورسندی اشغالگران غربی . یک رهبر مردمی اتکا به مردم دارد نه به خارجی ها.
جمعیت اسلامی نماینده تاجیک ها نیست ، این یک تنظیم اسلامی با تفکر اخوانی است و هیچ باوری به مسایل ملی ندارد و برایش تفکر اخوانیزم جهان وطنی مطرح است .اخوانیزم عامل اساسی شکست تاجیکان است و روح مقاومت تاجیکان را زدوده است .
پدرام برای عدالت اجتماعی به دور از اندیشه های آیدیالوژیک می بیند و حل مساله ملی برای احزاب اسلامی هیچگاه مساله نبوده است .
>>> Farid
برابری حقوقیِ قوم ها و باشنده های سرزمین مابا تقسیم گویا عادلانه ی تکه های قدرت به دست نمی اید.گروه های سیاسی به نام قوم در گیر چانه زنی برای تقسیم کرسی ها و امتیازات اند نه دگرگونی های بنیادیِ ساختاری .باید راهبرد "دولت ـ ملت سازی" دگرگون گردد نگاه و روش ناکام اما حاکم بر روند کشور سازی در بیش از صد سالِ اخیر باید دگرگون گردد. زندگی باربار نادرستی چنین نگاهی را نشان داده است . باید بر بطلان برنامه ی دولت ـ ملت سازی طرزی ، دموکراتیک خلق ،افغانملتی و روند هفده سال اخیر تاکید گردد.ما باید برای ساختن جامعه ی شهروندی بنیادگذاری کنیم و به پیش رویم.چنین امری با سرکوب و استبداد هویتی و یک رنگ سازی ممکن نیست.
>>> کار سیاست در تمام ئنیا همینطور است هرکی میخوتهد بیشتر به دست بیاورد و به مقابل امتیاز کمتر داده او را راضی کند اما این نویسنده که من شک ندارم معاش خور انگلیس است و عمرش را در نفاق افگنی گذشتانده طرز نوشته اش توهین به تمام اقوام است
>>> ادی
توصیه من به مردم و سران تاجک!
توصیه من به مردم و سران تاجک این است که از نامزدی ریاستجمهوری و هم نخستوزیری دو شخص غیرتاجک و غیرافغان حمایت کنند و خود را بعد از افغانها در مقام معاونیتهای دوم و سوم این هردو قرار بدهند. آنگاه هم دل اقلیتهای کوچکتر را از خود خواهند کرد، هم جلو تهاجمات جنگی و فرهنگستیزی افغانها را خواهند گرفت، و هم در رسیدن به سایر کرسیها دست بازتر خواهند داشت.
در غیر این صورت، تاجکها با کم بینی اقلیتها که یک سوم نفوس مملکت را تشکیل میدهند، برای امتیاز گرفتن به افغانها امتیاز باید بدهند، و آن امتیاز مانند همیشه تیشه به ریشه خودشان خواهد بود.
>>> در افغانستان کشور عزیز ما بخواهیم یا نخواهیم همیشه ولسمشر از جنوبی تلوالی بوده، و تلوالی های دیکر برای ولسمشر شده کنجاره در خواب ببینند.
>>> این چی رازیست؟
هر وقت انتخابات ریاست جمهوری نزدیک میشود، زلمی خلیلزاد و علی احمد جلالی وارد افغانستان شده و فعال میگردند الی ختم انتخابات.
در انتخابات 2014 هر دوتن نقش فعال در تعین گروپهای انتخاباتی داشتند و به باور آگاهان سیاسی تشکیل دولت ضعیف وحدت ملی نتیجه تلاشهای این دو تن بوده است
حالا بار دیگر سر و صدای انتخابات افغانستان و این دو تن فعال در داخل افغانستان
>>> از دید من حقیر یگانه شخصیت دانشمند ، کاردان ، بادرایت ، عدالتخواه و با برنامه عمل مشخص و کاری که میتواند برای امروز تا اندازه یی کشور ما ازین بن بست سیاسی برهاند داکتر عبداللطیف پدرام است . اگر ایشان خود را کاندید مقام ریاست جمهوری کنند ، رسالت میهنی هر جوان آزاده و رسالتمند ازبیک ، هزاره ، پشتون ، تاجیک و دیگر اقوام است که ازین شخصیت تابو شکن پشتیبانی کنند . تنها اراده محکم و تصمیم توانمند شما جوانان عزیز و وارسته می تواند جلو یکه تازی های زورمندان ، معامله گران زر دوست و تیکه داران قومی و مذهبی را بگیرد . گرچی باور کامل به پیروزی شان در شرایط اختناق و نبود استقلال سیاسی در حلقه یی ابهام است ، باز هم خیزش فکری و تصمیم عملی شما جوانان عزیز گرز محکمی به دژ ضحاکان بی آزرم تمامیت خواه و فرمانروایان ریشدارخواهد بود .
منصور بدری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است