تاریخ انتشار: ۱۱:۳۵ ۱۳۹۷/۸/۱۹ | کد خبر: 155811 | منبع: | پرینت |
به نظر من تلویزیون طلوع وظیفهی خودرا همانگونه که پیشبینی میشد، انجام داد!
حال هر زمانی خواسته باشید در مورد قتل جنرال رازق خود را اقناع سازید، حتمن به مستند مهندسی شدهی تلویزیون طلوع با همکاری سفارت امریکا برخواهید خورد.
این درحالی است، قاتلین اصلی جنرال رازق پی بردند که در افغانستان همه از دسیهها و خصوصاً در این اواخر، ترور جنرال رازق بگونهی مستقیم توسط آنها آگاه شده اند که هر چه عاجل دست بکار شده و با تهیهی این مستند خواستند افکار عامه را نیز منحرف سازند.
از گرفتن مصاحبه در این مستند از کسانیکه هیچ خبری از سیاق قضیه نداشتند و در آن جمع نیز دیده نمیشوند، تا آمدن جنرال میلر صبح آن روز در چهار راهی مسعود در شهر کابل و توجیه این ترور با یک مصاحبهی مدیریت شده؛ همه دیده شد که این قضیه چقدر عمیق تظنیم شده بوده و چطور آنها با این مستند خواستند افکار مردم را که بیشتر از 90 درصد در افغانستان به این باور شده بودند که این ترور مستقیماً توسط خود امریکاییها صورت گرفته، اغوا کنند.
پس دیدگاه من در یک سخن گوتاه این است که: شما همان باورتان نسبت به این قضیه که گویا امریکاییان قاتل اصلی جنرال رازق هستند را، با خود بیتشتر تقویه کرده و فریب این شبکه های استعماری را نخورید؛ زیرا این دیدگاه درست و صحیح بوده که شما به چشم سر دیدید و در همان ساعات اولیه نیز فاش شد.
بدانید که این استعمارگران و شبکه های ساخته شدهی شان دشمن اصلی همهی ما بوده و هیچگاه مستندی نخواهند ساخت که در آن صداقت و امانت واقعاً مرعات شود. «إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّار»(زمر-3)
هدایت الله احمدی
>>> بلکل درست ! این شبکه باګرفتن هزاران دالر ازبادارخود میخواست اذهان مردم را ازاصل ماجرا منحرف سازد اګرواقعاٌ مستندی میبود باید این زوایا را روشن میساخت - دوربین کامره تلویزیون ملی چه شد - مرمی های فیر شده ی تروریست کجاست وروی آن تحقیق صورت ګرفت یانه آیافوتوژورنالست تلویزیون ملی با آن سابقه ی ۴۰ ساله ژورنالستیک وانسان نیود که بخاطر ژورنالستان دیکر بهترین روز (زیارت) رابنام سیاه اعلام میدارند ولی ازین ژورنالیست بیچاره نه دفتر (قی ) نی ونه اتحادیه ژورنالست اشک ریخت رسانه های ما اکثراٌ غلام هستند
>>> نسبت خرابی شبکه کبیل تیلویزون در کابل من موفق بدیدن فلم طلوع نشدم فلهذا نا خوانده امضا نمیکنم.
ولی انچه مربوط به تبصره این دوست میگردد ان است که هر کس هر چه کرد باید بگویم استعمار کرد.در استعمار شکی نیست ولی چنین قتلی در حضور بالا مقام ترین فرد امریکا از عقل دیوانه ترین سازمان هم بعید است.
این تلاش ها برای پنهان کردن چهره اصلی قاتل از طرف کشور دشمن و افغان کش ترین سازمان ان(isi )است .باید فریب دشمن اصلی وطن را نخوریم و اطمینان دارم که ملت بیدار شده و دامن دشمن اصلی را رها نخواهد کرد.
ر.کوهکن
>>> دگر جای شک باقی نیست که اولین گذارش واقعی بوده که میلر تصمیم گیرنده بوده و فرمان کشتن رازق را صادر نموده این خصوصیات امریکایها است که بالای حرف خود حرف را قبول ندارد ارگ هم به خاطر حفظ آبروی بریده خود این طرف و آن طرف میدود غافل از اینکه خداوند همه موضوعات را در فی ثانیه معلوم و آشکار میسازد. خدا میداند و مردم هم میداند که جنرال میلر خونسردی خود را در این رابطه حفط کرده نتوانست و بالاتر از حرف خود هم تحمل نداشت. درست رازق را در بیرون کشت و خودش هم همانجا کشته شد پس سلیم تصویر بردار رادیو تلویزیون را که در داخل کشت ؟ جنک خو در بیرون بود ؟ باز کمره و تصویر کمره کجا شد یا گلبدن خیالی نفر والی یگ معجزه بود و فرشته شده بود بعد از مرگش بدست امریکایها داخل آمد و سلیم و کمره سلیم را ازبین برد ؟ هر کس میتواند خیانت کند مگر رسانه ها این عمل قبیح را نباید انجام دهد مردم احبار درست واقعبینانه را نیاز دارد نه دروغ بعد از این رسانه ها هم اعتبار خود را از دست خواهد داد . به خانواده و مادر رازق چه جواب دارید رسانه های که دروغ را در اذهان مردم ترزیق میکنید ؟ از خدا نمیترسید مسوَلیت و شخصیت تمام کارکنان رسانه ها را زیر سوال بردید. دگر مردم برای کشته شدن رسانه ها افسوس نخواهد کرد و اشک هم نخواهد ریخت جفای بزرگ و نا بخشودنی درحق مسلک مقدس رسانه کردید رسانه ها در بد ترین حالت باید از راه راست منصرف نشود اما شما شدید
>>> یکی از مرمی هاازروی به پیشانی رازق اصابت کرده بود امکان ندارد که آن ترورست پیشانی را که هدف خورد است نشان بگیرد این چنین نشان گرفتن ها کار امریکائیهاست ، علاوه براین اغالالی که سابق رئیس شورای ولایتی کندهاربود درهمان روز اول درمصاحبه رادیو ئی اش درمورد قتل رازق گفت موضوع دیورند باعث نابودی او شد،
>>> روایت تحقیقی نویسنده و ژورنالیست تاجکستان- فخرالدین خالبک
روز مرگش همه گریستند. در تمام مساجد گوشه و کنار افغانستان جنازه خواندند و دعا کردند، که خداوند او را به بهشت خود قبول کند. تاجیک، ازبک، هزاره... بار اوّل در کنار پشتون برای یک آدم اشک ریختند. در داخل و خارج محفل های یادبود گرفته شد. در شهرها آویزههای بزرگی از عکس های او قد افراختند. عکس هایش روی میز و دیوارهای اتاق های کاری و منزل ها پیدا شدند. در بارهاش به همه ای زبانها ترانه آفریدند. در این کشوری، که مرگ یک شخصیت نصفش را شاد میکند و همدلی رخت سفر بربسته است، بار اوّل مردم بدون اعلان رسمی به عزای عمومی می نشستند. این همه از نشانههای یک قهرمان ملی اند، که افغانستان پس از احمدشاه مسعود یاد نداشت...
۱۸ اکتبر در شهر قندهار ژنرال عبدالرازق اچکزی، معروف به ژنرال رازق، ضد طالب اساسی، مبارز علیه تروریزم و برازنده ترین و مؤثرترین چهرۀ جنوب افغانستان به شهادت رسید. بیهوده نیست، که کُشتار او را از روی اهمیت، دوّمین حادثه مهم پس از ترور احمدشاه مسعود در سال ۲۰۰۱ ارزیابی میکنند. مرگ او پیام از تحوّلات بزرگ نه فقط در جنوب، بلکه افغانستان و در عموم منطقه میدهد. رازق یگانه جنگاوری بود، که هیچ کدام از نبردش را به دشمن نباخته است. او همچنین هدف انتقادهای شدید سازمان های حقوق بشر نیز بود. تحلیل مجموعهای از اطّلاعات برملا میکند، که مرگ رازق یک طرح مشترک خدمات استخباراتی چند کشور بود.
ژنرال رازق به که خلل رساند؟
“باید خاموش باشد”
۱۸ اکتبر تقریباً ساعت ۱۱ پیش ازظهر، جلسه مقامات امنیتی افغانستان در بنا (یا مهمانخانه) مأموریّت ولایت قندهار، که به بررسی مسائل انتخابات پارلمانی روی ۲۰ اکتبر اختصاص یافته بود، آغاز شد. در این جلسه نمایندگان دستگاه های مرکزی مقامات نظامی، همچنین آستین سکات میلر، فرمانده تازه تعیین شده نیروهای ناتو و امریکا در افغانستان (۲سپتامبر) ، مقامات قندهار - والی زلمی ویسا، فرماندهان پولیس و خدمات امنیت ولایت-ژنرال رازق و عبدالمؤمن حسین خیل، مویسفیدان، افراد بانفوذ و دیگران شرکت داشتند.
بنا به اخبار منابع گوناگون، حدود ساعت ۳ و ۳۰ پس از ظهر بعد از ملاقات یا هنگام آن به شرکت داران این مجلس حمله تروریستی صورت گرفت. طبق اطلاع رسمی، در پی این حمله ژنرال رازق، حسین خیل و محمّد سلیم انگار، یک روزنامهنگار محلی کُشته، چند تن دیگر هم، به شمول والی، عبدالنبی الهام، فرمانده پولیس قطعه ۴۰۴ میوند و سه نظامی ناتو، از جمله ژنرال جیفر سمیل زخمی شدند. ۲۲ اکتبر خدمات امنیت افغانستان از بازداشت ۱۵ گمانبر ( مظنون) خبر داد.
فرضیههای وقوع این حمله مختلفند. دقایق اوّل رسانهها نوشتند، که تروریست خودکُش از جملة محافظین والی به تالار وارد شده، از «کلاشینکوف» تیراندازی کرده است. بعدتر این خبر با این، که حمله در در ورودی یا برآمدگاه بنا از سوی محافظ والی به نام گلبالدّین انجام شده است، عوض شد. حتّی این روایت هم بود، که مهاجم در دست انار به سوی هدفش آمده است.
«طلوع» از محل حادثه گزارش داد، که ژنرال رازق و دیگران در صحن کنار بنا، که چرخبال فرمانده ناتو فرود آمده بود و از سوی سربازان خارجی محافظت میشد، مورد حمله قرار گرفتهاند. بنا به اطلاع «طلوع»، تروریست حمله ور از تیر سرباز ناتو، که در بام بنا بود، کُشته شد.
خود همان روز“صدای جهاد”، پایگاه اینترنتی حرکت طالبان، از کُشته شدن ژنرال عبدالرازق،« فرمانده وحشی پولیس قندهار با همراهانش از جملة مقامات بلندپایه دشمن» خبر داد. طالبان گفتند، که هدف حمله فرمانده امریکایی آستین سکات ملّیر و ژنرال عبدالرازق بودند.
امّا سرهنگ کنوت پیتس، نماینده رسمی نتا در تویتّیر نوشت، که رازق را یکی از محافظان نخبه والی قندهار پس از ملاقات سطح عالی در جلسه ولایت از پشت سر تیر زده است. «اخبار اوّلیه نشان میدهند، که این یک حمله ای افغان به افغان بود... به ما گفته بودند، که این محل امن است»، - نوشت پیتس.
۲۴ اکتبر سامانة طالبان خبر داد، که حمله پس از ختم جلسه، وقتی میلر در احاطه رهبران قندهار به سوی چرخبال خود میرفت، انجام گرفت.« سربازان دیگر دشمن به مجاهد نفوذی حمله کردند و ژنرال نتوانست از بین رود و به این ترتیب، وفاداران افغانش به خون فرو رفته، برای او قربانی شدند و زندگی جدیدی را برای فرمانده امریکایی به ارمغان آوردند» - مینویسد این منبع.
۲۳ اکتبر رسانههای افغانستان فرضیة دیگری را نشر کردند. گل آغا شیرزی، والی سابق قندهار، از قول زلمی ویسا گفت، که تا جلسه تمام سرباز و محافظان افغان، به استثنای گلبالدّین، خلع سلاح شده بودند. به قول او، وقتی مهمانان (فرماندهان ناتو) رفتند، بقیه، از جمله ژنرال رازق، دم دروازه شهروالی ایستاده، با مهمانان باقیمانده خداحافظی میکردند، که این آدم به تیراندازی شروع و همه را چپّه کرد.
فرضیه یی دیگر، که از نام« شخص حاضر در صحنه» در شبکههای اجتماعی دست به دست شریک کرده میشود، اگر حقیقت داشته باشد، فاجعه را برجسته تر میکند. بنا به آن، ژنرال میلر در جلسه به جز مسائل انتخاباتی موضوع دیوارکشی های پاکستان در خطّ دیورند و صلح با طالبان را نیز مطرح کرده، از ژنرال رازق تقاضا میکند، که در این امر به کار مقامات افغانستان و ناتو مداخله نکند، بلکه خاموش نشیند. ژنرال رازق میگوید، ملّت افغان برای دیورند قربانی زیاد داده و میدهد، از این خاطر، حق دارد در تعیین مرز وطن خود سهم داشته باشد و صلح هم برای مردم افغانستان است، نه دیگران. وی میگوید، ما دو دهه برای خارجی ها وقت دادیم، امّا نه تنها نویدی از صلح ندادند، بلکه روز افغان ها را از گذشته بدتر ساختند و حالا ما خود دست به کار شده، از هر طریق ممکن صلح را به مردم خود هدیه خواهیم داد. میلر باز تأکید میکند، که حاضرین باید دانند، رازق باید خاموش باشد، وگرنه صلح و امنیت جنوب افغانستان در خطر خواهد افتاد. بحث به جایی میکشد، که ژنرال رازق با قهر از تالار جلسه بیرون میشود و میلر نیز با محافظانش از پس او میروند.
شاهد میگوید، او نیز میخواست بیرون شود، امّا دم در محافظان میلر او را بازمیدارند و میگویند، که انتحاری آمده است، بیرون نایند. این دم تیراندازی شروع میشود. شاهد به منزل بالا میرود و از تیریزه میبیند، که جسد فرمانده رازق در صحن حویلی خواب است. همان لحظه نیروهای ناتو خود را به داخل و خارج تالار میرسانند و یکی از محافظان والی را تیرباران میکنند. شاهد فکر میکند، که شاید همین نفر فرمانده رازق را به قتل رسانده است. به شاهد باز دو نفر دیگر میپیوندند. همه جا را دود میگیرد. آنها با چشمان خود میبینند، که یک خارجی والی، رئیس امنیت و رئیس منابع بشری را، که در ورودگاه دهلیز بنده مانده بودند، نیز تیرباران کرد. شاهدان میفهمند، که قضیه قسم دیگر است، از این خاطر، همگی به تشناب پناه میبرند، تا آنها را نیز نکُشند. تقریباً پس از ده دقیقه تیراندازیها به پایان میرسند. شاهدان بیرون میآیند و درمییابند، که هیچ خارجی در صحنه حضور ندارد. وقتی داخل تالار میشوند، میبینند، که خبرنگار تلویزیون ملّی نیز تیرباران شده، روی فرش خوابیده است. کمره او را سوزانده و فیلمش را گرفته بودند...
« پسرخاله»
۱۹ اکتوبر، سمیع یوسفزی، روزنامهنگار افغانی، که در پاکستان زندگی میکند و برای مجله امریکایی newsweek مینویسد، با استناد به منابع طالبان در تویتر خود نوشت، که شخص حمله ور به ژنرال رازق شش سال باز انتظار فرصت بود: «نام او رضا محمد و باشنده ولسوالی گیلان (۱۰۰٪ پشتوننشین) ولایت غزنی است».
۲۰ اکتبر سایت « الهجره» طالبان نوار صحبت تروریست خودکُش خود به نام حافظ ذبیحالله، ملقّب به « ابوجانه» و تمرین های او در پایگاهی را پخش کرد. طبق این منبع، موصوف به صف محافظان زلمی ویسا نفوذ داده شده بود.
۲۲ اکتبر خدمات امنیت افغانستان اعلان کرد، که تروریست خودکُش بدون هیچ گونه آزمایش و تحقیق رسمی و هم شناسنامه و نام جعلی یک و نیم ماه پیش به محافظت والی گماشته شده بود. بنا به این منبع، او ۱۵دقیقه قبل از حمله تروریستی از طریق تلفن با آن سوی خطّ دیورند صحبت کرده است. بنا به اطلاع دیگر، او در صف محافظین والی منحیث « بچه بی ریش» نفوذ یافته بود. خود والی به گل آقا شیرزی گفته است، که گلبدین را به صف محافظان او پسر خالهاش گل احمد آورده بود.
به قول رحمتالله نبیل، رئیس سابق خدمات امنیت افغانستان، قاتل ژنرال رازق یک جوان ۱۷- ساله بوده، در اردوگاه «الحمزه» طالبان در پاکستان، که به آماده کردن تروریستان خودکُش اختصاص یافته است، تحت نظارت نفری به نام تاجمیر جواد، مشهور به مولوی ذبیحالله تمرین دیده است. نبیل با این ادّعا، که اطلاعش موثّق است، مینویسد: « در اصل برنامه ترور ژنرال رازق توسط ملّا شیرین، یکی از اعضای شورای کویته طالبان و همکاری یک تن از محافظین والی قندهار، که فرد مهاجم را از خویشاوندان خود (پسر خاله) معرفی و در جمع محافظین استخدام و یک ساعت قبل از وقوع حادثه از شهر قندهار فرار نموده بود، طرحریزی گردیده است.
۲۵ اکتبر شبکه «طلوع» خبر داد، که هماهنگساز کار تروریست نفری با نام بصیر از محافظان ویسا بوده است. پولیس قندهار اعلان کرد، که با تروریست دو محافظ والی (احتمالاً، گل احمد و بصیر) همکاری میکردند، که دو ساعت قبل از حملة تروریستی فرار کردهاند.
سردرگمی اطّلاعاتی
مجموعه بزرگ اطّلاع از حادثه ۱۸ اکتبر در قندهار ناجوری هایی را برملا میکند، که خاص همچنین عملیات های مهم، مرکّب و پیچیده است. همزمان مشاهده میشود، که با پراکندن اطّلاعات ضدو نقیض ازطریق رسانههای معتبر مختلف یک گونه عملیات آگاهانه ذهنیت سازی از طریق افسانه بافی، حتّی بازی با شعور مردم، نیز به راه انداخته شد. امّا بررسی های این حادثه در شبکههای اجتماعی معلوم میکند، که با این گونه عملیات ها نمیتوان جامعه آگاه افغانستان را گول زد. این حادثه نکته به نکته، حرف به حرف بررسی شد و آن چه روشن میشود، قناعت نیافتن ذهن های جامعة افغانستان از اطّلاعاتیست، که برای آنها مقامات پیشکش کردند.
از جمله وقتی نمایندة رسمی ناتو میگوید، « به ما گفته بودند، محل امن است»، این طور فهمیده میشود، که امنیت محل را مقامات امنیتی قندهار گرفته بودند. امّا اخبار رسانههای محلی و اظهارات مقامات افغانستان روایت دیگری مطرح می کنند که محل را نیروهای ناتو محافظت میکردند.
آگاهان حال میگویند، طی ۱۷ سال حضور نیروهای خارجی در افغانستان این واقعیت از خرد و کلان این کشور پنهان نیست، که ژنرال های ناتو در هیچ جلسهای با افغان ها نمیروند، مگر این که خودشان امنیت را بگیرند. آن ها حتّی به ژنرال های افغان اعتماد ندارند، چه رسد به سرباز افغان. وقتی امریکایی ها امنیت ساحه را به دوش خود میگیرند، ساعت ها پیش، به تعبیر روزنامهنگار رزّاق مامون، تمام انس و جن، خزنده و حتّی سایههای درختان را تحت نظارت قرار میدهند. موجگیرهای گوشی های همراه از کار میافتد و فریکانس هر وسیله دیگر در مسافه دو یا پنج صد متر، شنیده و ضبط میشود و محلی، که دستگاه فعال است، فوری آشکار میگردد. هیچ گارد داخلی در ساحه نمیماند و کسی هم نمیتواند از حلقه محافظت گارد امریکایی ها عبور نموده، خود را به جایی رساند. بنا به برخی اطّلاعات، ۱۸ اکتبر امریکایی ها حدود پنج ساعت ساحه را مسدود کرده بودند. پس، منطقاً، اگر حمله تروریستی کار دست محافظ والی است، او با اجازه امریکایی ها آن جا وارد شده است؟
از سوی دیگر، این سؤال نیز مطرح میشود، که چه طور امکان دارد (به قول والی) ، که همه خلع سلاح و دستخالی باشند، امّا فقط همان نفر نفوذی اسلحه به همراه داشته و برابر رفتن سکات میلر ساده و راحت بیاید و از جمع آن همه مقامات فقط ژنرال رازق و چند تن مهم دیگر را آماج بگیرد و جسد خودش هم گم شود؟ ضمناً، از نوارهایی، که در رسانهها نشر شد، دیده میشود، که در جلسه افراد خیلی زیاد شرکت داشتند. چرا امریکایی ها اجازه دادهاند، که محافظ والی با سلاح در ساحه حضور داشته باشد و چرا از او مراقبت نکردند؟
بر خلاف ادّعای والی، که گفت، امریکایی ها رفته بودند، ۱۹ اکتبر سی ان ان از قول یک مقام رسمی امریکا خبر داد، که تیراندازی ها در نزدیکی میلر به وقوع پیوستهاند. وی افزود، ایالات متّحده بر این است، که هدف رازق بود، زیرا تیرانداز وقتی حق انتخاب برای تیر اوّل داشت، به سوی افغانها رفت، نه میلر.
طالبان اظهار داشتند، که هدفشان اوّل میلر بود، بعد رازق. امّا تروریست آنها رازق را هدف گرفت، نه میلر را، که او ژنرال معروف و سه ستاره امریکایی، فرمانده عمومی نیروهای ناتو است. منطقاً، اگر ژنرال را هدف میگرفت، دستاورد بزرگتری نصیب طالبان در سطح ملّی و بین المللی میشد و بزرگترین ضربه به ناتو میبود. آن گاه همه میفهمیدند، که طالبان آن قدر قوی شدهاند، که حتّی فرمانده عمومی ناتو را با وجود شدیدترین نظارت امنیتیاش از پا در میآورند. امّا با کُشتن ژنرال رازق نصف پشتونها به طالب نفرت پیدا کردند و کُشتار او موجب همرأیی تاجیک، ازبک و هزاره با پشتونها شد.
امّا اطلاع والی نشان میدهد، که تروریست منتظر ماند، تا ژنرال امریکایی صحنه را ترک کند و سپس دست به حمله زند. بنا به اطلاع سی ان ان سه نظامی ناتو، به شمول یک ژنرال امریکایی زخمی شدهاند، امّا آنها را جایی نشان ندادند.
چرا میلر به خاطر این چنین یک مسئله، که در تمام ولایات اوضاع بدتر از قندهار است، به ولایت دیگر نرفت، بلکه محض قندهار آمد، که امن تر از کابل بود؟ این حال برخی را به این خلاصه آورده است، که مقصد سفر وی نه انتخابات، بلکه بررسی ممانعت ژنرال رازق و خصومت او با پاکستان بود. ضمناً، امنیت انتخابات پارلمانی افغانستان را پرّه مقامات امنیتی این کشور گرفته و برای بیش از۵ هزار قطعه رأی دهی حدود ۵۲ هزار پولیس و امنیتی را جلب کرده بودند. طبعاً، میلر هیچ گپی در باره انتخابات با مقامات قندهاری داشته نمیتوانست.
یک مقام قندهار میگوید، جلسههای ژنرال رازق با والی و دیگر مقامات حداقل هفتهای یک بار در مقام ولایت دایر میشد. از نقطه نظر امنیتی آن روزها آسانتر بود، تا تروریست دست به چنین عملی بزنند و حتّی میتوانست مواد انفجاری را با خود نقل دهد. چرا کاری را، که در دیگر روزها به آسانی و بیخطرتر میتوانست انجام دهد، در این روز انجام داد و نخواست آسیبی به میلر رساند؟
یکی از قربانیان روزنامهنگار شرکت رادیوتلویزون افغانستان (rta) معرفی شده بود، که جلسه قندهار را به نوار میگرفت. او بعدها از اخبار رسمی و غیررسمی گم شد. ۲۲ اکتبر مجیب مشعل، خبرنگار « نیویورک تایمز» در تویتر خود نوشت: « فردی، که همراه با ژنرال رازق و ژنرال مؤمن در حمله قندهار کُشته شد، محمّد سلیم انگار، روزنامهنگار سابه قداری بود، که ۴۰ سال در رادیو تلویزیون ولایت کار کرده است. این محض آن قربانی بود، که ما روزنامهنگاران ندیدیم و قدر نکردیم ». بنا به اتّیلای دیگر، انگار را عمداً کُشته، کمرهاش را آتش زده و فیلم آن را هم گرفته بودند. در صحنه به جز از افراد رسمی کس دیگری هم نبود.
با این وجود، شخص تروریست فرصت این را داشته نمیتوانست، که هم این قدر آدم را کُشته، هم ژورنالیست را از بین برد و هم کمره را سوزاند. اگر چنین هم کرد، کُشته شد، پس نوار فیلم جلسه کجاست؟“با خود کو به آن دنیا نبرد!؟”- میپرسد یک فییسبوکی.
و سی ان ان از قول مسئولین ناتو نوشتند، که محافظ والی از عقب ژنرال رازق تیراندازی کرده است، ولی افراد نزدیک به رازق در قندهار از زخم خرد تیر ( اصابت گلوله) در رویش میگویند. اگر از عقب تیر میخورد، باید زخم بزرگی در رویش میبود. چون تیر در وقت بیرون آمدن زخم بزرگی ایجاد میکند، در حالی، که هنگام داخل شدن در بدن زخم کوچکی بر جای میگذارد.
همین طور، این حادثه معمّا و سؤالهای زیادی را از خود باقی میگذارد، که بدون پاسخ به آنها نمیتوان حقیقت ترور ژنرال را آشکار کرد. از جمله، جسد او به طبّ سودی انتقال نیافت و کالبدشکافی نشد، بلکه او را بدون تشریفات، اشتراک مقامات دولتی مرکزی و با سراسیمگی دفن کردند. اگر طبّ سودی نوعیّت تیر را معیّن میکرد، معلوم میشد، که در بدن ژنرال تیر که هست: خارجیها یا محافظ والی؟ پوچکهای تیر، سلاح و جسد تروریست هم از پی نوارهای روزنامهنگار تلویزیون ملّی غیب زدند، گویا آنها را زمین فرو برده باشد. این همه شواهد کجا شد؟ تفنگش از کدام نوع و چند تیر دیگرش مانده بود؟ جسد تروریست به کجا و از سوی چه کسان برده شد؟ تلفن همراه تروریست خودکُش کجا شد و شمارة رقمهای که در آن درج شدهاند؟ نام نفری، که آخرین بار تماس گرفته است، چیست؟
شاهدان عینی، که در محل بودند، تا به حال خاموشند. در داخل و خارج بنای ولایت قندهار دوربینهای مداربسته نصب شدهاند، که حتماً همه را ثبت کردهاند. آن نوارها چه دارند؟ بنا به برخی خبرها، این کمیرهها در وقت حادثه گویا قطع شده بودند. چنین بود یا پس از حادثه نوارها را نابود کردند؟ میگویند، به جز“طلوع”، که یک گزارش زیدّونقیزی را پخش کرد، خبرنگاران دیگر تا هنوز به محل رویداد اجازة حضور نیافتهاند. چرا؟ امریکایها پنج ساعت ساحه را مسدود کرده بودند. آن جا چه کار میکردند؟
>>> این شبکه خبیث از طریق اسیا فوندیشن که یک نهاد امریکائی است تمویل میشود و وظیفه اصلی او هما سرخم کردن به بادار امریکائی اوست و بس و او مجبور است که ملت افغانستان را به اصطلاح غول بسازد ولی بیخبر از اینکه ملت افغانستان به این پایبوسی های طلوع و خوش خدمتی های آن به استعمار امریکا فریب نخواهند خورد.
قاتل جنرال همانا امریکای ملعون است.
>>> تحلیل خوبی نمودید واقعا قاتل جنرال رزاق امریکایی های لعین اند واین تلویزیون طلوع است که بخاطر تغیر افکار عامه مستند سازی میکند وملت افغان هم افسوس که بیدار نمیشه
قیام
>>> جنرال رازق را خب قبول امریکایی ها شهید ساختند خب حالا چه میتوانید؟؟؟
>>> خلاصه یک دد وحشی از بین رفت و انشالله که حالا جوابش را داده خواهد باشد.
به امید توصل یاران هم سنگرش
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است