تاریخ انتشار: ۱۹:۱۳ ۱۳۹۷/۸/۲۴ | کد خبر: 155968 | منبع: | پرینت |
بگذارید که نارضایتی و حتی انزجار خود را از دو تصویری که دیروز دیدم بیان کنم. اولی حضور سه وزیر در جلسه سوال و جواب توسط وکلآ است، بخصوص وزیر داخله.
درجلسه معلومات دهی روی یک تراژدی بزرگ انسانی (فعلآ از تبعات سیاسی آن بگذریم)، این آقای وزیر با صورت زشت پر از خنده وارد صحن جلسه میشود مثل اینکه وارد یک مهمانی میشود.
فکر میکنم که این آقا که او را زیاد و حتی اصلآ نمیشناسم، فقط میدانم که در هنگام "آتش بس" عید کنار جاده منتظر برادران طالب خود ایستاده بود تا با آنها بغل کشی کند.
شرط میبندم که در "حکومت موقت" زیر هدایت طالبان برای برگزاری انتخابات رییس جمهور این شخص عضو آن خواهد بود.
سپس یاد آوری کنم که بعد از بی اعتنایی به بیچارگی و مظلومیت مردم، دروغ و فریب مردم توسط سیاستمداران غیرقابل تحمل و علامت نادانی و بی غیرتی آنها میباشد.
دیروز تصویر تازه شاه حسین مرتضوی را دیدم که در یک بحث تلویزونی یک گام دیگر بطرف رسوایی مطلق برداشته. حالا ارباب وی غنی نه روز ۱۲ ساعت نه ۱۶ ساعت بلکه " تا ۲۰ ساعت کار میکند".
این آدم ساده نمیداند که از لحاظ طبی این ناممکن است. بیدار خوابی شدید بعد از مدت کوتاهی موجب اختلال در اعصاب (دیوانگی) و سپس مرگ میشود. مگر یک پزشک در ارگ نیست که به او بگوید: "این حرفها را نزن (حتی اگر زره حقیقت در آن باشد) مردم من هم تو و هم مارا مسخره میکنند.
کریم پاکزاد
>>> وزیر صاحب داخله دیوانه نیست که خودرا پیر بسازد وبه سبب دربدری تباهی مردم غمگین شود یا رنج ببرد، چوکی را مردم نداده اند ، انگلیسها از سهمیه خود داده اند
هر زمانی از حکومت دور شد آن وقت خودش به متقد تبدیل میشود حالا همه چیز به چشمش سفید است
>>> درجنگ دوم جهانی یکی از جنرال های روسی که در جریان جنگ در یکی از جبهات،یک هفته مکمل نخوابیده بود،بعد ار فتح جبهه به سکرتر اش گفت که من فقط بیست دقیقه میخوابم و هرکس تیلقون کرد جواب اش بده.
هنوز چشم اش را پت نکرده بود که زنگ تیلفون آمد و سکرترش گوشی را گرفت ،از آنطرف تیلفون ستالین به سکرتر جنرال گفت که گوشی را به جنرال بده.
دست و پای سکرتر به لرزه در آمد و تیلفون را به جنرال برد و گفت رفیق استالین در لین تیلفون است.
ستالین موفقعیت جنرال را در جنگ جبهه تبریک گفت و از تفویض مدال قهرمان شوروی برایش خبر داد.
جنرال در جواب استالین گفت:
از تبریکی تان تشکر،اما ما را از مدال تیر،بگذار یک لحظه خواب کنم که یک هفته میشود چشم پت نکرده ام.
همان رد مدال و یک چشم خواب بود که پنجاه سال بعد شوروی تجزیه شد.
>>> مرتضوی یا همان(مستر کچالو) یک شخص بسیار بی خاصیت ،دروغگو و چاپلوس است که از آدرس قوم هزاره به مقام و منصبی رسید ولی مثلی محقق و خلیلی و دانشی بی دانش فقط بخاطر پول و قدرت درجه سوم و چهارم از مردمشان گڌشتن و به جنایات و عملکردهای متعصبانه ارگ علیه مردم مظلوم هزاره پیوسته اند .
و اما مردم هزاره باید فعلآ متحد و یک دست و یک دل عمل کنند آنها انسانهای باسواد و روشنفکر کم نداررند با تدبیر و اندیشه و خرد جمعی شان میتوانند از این دوره ی سیاه و تاریک که فاشیستان قبیله ی پشتون برایشان با همکاری رهبران خود فروخته و پول پرست رقم زده اند به خوبی و سر بلندی بیرون بیایند و متوجه باشند که دیگر از این بزرگان فاسد راهی چاره نجویند و به اینها اعتماد نکنند و به هر طریقی میشود دوباره مسلح شوند و از عزت خود و ناموس خود دفاع کنند و هرچه زود تر عمل کنند به نفع شان است نشود زمانیکه خیلی دیر شده باشد برای کاری که امروز باید شروع کرد چون این تلاش های دولت برای صلح با طالبن در حقیقت تلاشی است برای جنگ با غیر پشتونها و پشتونها که حالا هم حکومت را دارند و هم نیروی وحشی و جنایتکاری به اسم طالب را
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است