تاریخ انتشار: ۱۳:۰۹ ۱۳۹۷/۸/۲۶ | کد خبر: 155992 | منبع: | پرینت |
دانشگاهها در افغانستان به ویژه دانشگاههای دولتی، نیازمند ایجاد تغییرات اساسی و زیربنایی هستند؛ تغییراتی که بتواند آنها را به مراکز علمی و آکادمیک معتبر، کارآمد و مطابق با استندردهای پذیرفتهشده مدرن تبدیل کند.
مراکز علمی و آکادمیک افغانستان، پیش از آغاز جنگهای میانگروهی مجاهدین در دهه ۷۰ و حتی در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی و سلطه رژیمهای کمونیستی، کانون تربیت و پرورش نسلی آگاه، تحصیلکرده، متمدن و دارای قدرت فهم و تجزیه و تحلیل علمی اکنون و آینده کشور بودند؛ اما متاسفانه، خاکستر سیاه و سماندود جنگ، این بوستانهای شکوفا و سرسبز علمی کشور را نیز خشکاند و در اوج کارزارهای مرگبار داخلی بر سر قدرت، آنها را به خارزارهایی خوار و زار و نزار تبدیل کرد.
با این حال، گمان میرفت که اکنون سالها از آن روزگار تلخ فاصله گرفتهایم. انتظار میرفت در این مدت، دانشگاه کابل و سایر دانشگاهها و مراکز علمی و آکادمیک کشور، بهسازی شوند و بربنیاد معیارهای معتبر بینالمللی، تراز و تنظیم گردند.
انتظار میرفت سیستم آموزش عالی، از بنیاد تغییر کند، کادر علمی دانشگاهها، برپایه معیارهای امروزی مورد بازاندیشی و تجدید نظر قرار میگرفت و تخصص، تحصیل، دانش و اعتبار علمی افراد، بهجای قومیت، مذهب، حزب سیاسی و دیگر عصبیتهای خشک ضد علمی مینشست تا نسل آینده فارغان دانشگاههای افغانستان، با رویکردی متفاوت و با ثمره و نتیجهای دیگر، تقدیم جامعه میشد؛ اما متاسفانه بنا بههر دلیلی، طی این مدت نه تنها این اتفاق نیفتاد؛ بلکه دستگاه متولی اداره و ساماندهی عرصه تحصیلات عالی، در مقاطعی با اتخاذ تصمیمهای نادرست و چالشبرانگیز، دانشگاهها را به کانون درگیریهای قومی، صف بندی های مذهبی و سوگیریهای سخیف سیاسی تبدیل کرد و این عمقیا مایه تاسف بود.
با این حساب، انقلابی باید شکل بگیرد تا این سیستم فرسوده و فاسد، از بنیاد درهمشکسته شده و ایدههای نو، خلاق و روزآمد، امکان اعمال و تحقق پیدا کنند.
تحصیلات عالی نیازمند یک انقلاب ساختاری است؛ انقلابی که بتواند این سیستم راکد و فرتوت و فرسوده و پوسیده را از دام عصبیتهای منجمدشده قدیمی قومی و قبیلهای وارهاند و این انقلاب با هزینه، برنامهریزی و استخدام کادرهای مجرب و تحصیلکرده و باسواد علمی و تدوین یک راهبرد بلندمدت عملی، فارغ از عصبیتهای سخیف قومی و مذهبی، قابل انجام و اجرا خواهد بود.
علے موسوے
>>> تحصیلات عالی در دهه اخیر کمیت کارش ده برابر شده ولی بودجه آن حتی سیر نزولی بخود گرفته ، پوره کردن تعداد تشکیل کادر علمی تا ده سال آینده مرفوع شده نمیتواند ، هیچ راهبردی بلند مدتی که بتواند راهی برای کیفیت و استندرد حداقلی پیدا بتواند نمیتوان تصور کرد ، هنوز از دخالت احزاب خلاصی ندارد که شقق کلانتر و بدتری مانند فابریکه دیپلم سازی ، مونتاژ کاری و دیگر خودبازی دادن ها در راه است و ...
خلاصه تحصیلات عالی فشار بیش از حد پاکسازی و اصلاحات ، امکانات و تمویل سرسام آور ، و زمینه سازیهای دوامدار میطلبد تا کارا و استندرد شود.
که حداقل ۲۰ سال زمان نیاز دارد
اس پ هزاره
>>> اقای علی موسوی شما خود متذکر شده اید که پوهنتون کابل و دگر موسسات عالی تحصیلی در شرایط قبل از حاکمیت دولت ارتجاعی اسلامی افغانستان همچنان مرکز اموزش و پرورش جوانان افغانستان در عرصه های مختلف علمی و مسلکی بوده است . من از جمله فارغین هماندوره ای حاکمیت ح.د.خ.ا. بودم
تمام موسسات عالی تحصیلی فعال و همه محصلین بدون تبعیض مشغول فراگیری دروس بودند وهمزمان ده ها انستیتوت دگر نیز برای فراگیری علم در کنار پوهنتون کابل در مرکز وولایات تاسیس گردید و هم مکتب حربی و حربی پوهنتون برای تربیه جوانان در عرصه ای نظامی مصروف خدمت بود و هم دولت صد ها جوان را برای بورس های شش ماهه یک ساله سه ساله و شش ساله به اتحاد شوروی و سایر کشور های سوسیالیستی فرستاد که مصارف این همه بورس های تحصیلی از طرف کشور های میزبان پرداخته میشد. چرا تنها کشور های سیوسیلیستی بخاطریکه کشور های غربی با پیروی از امریکا تمام در های همکاری اقتصادی و سیاسی و تحصیلی شانرا بروی افغانستان بسته بودند. این گذارش مختصر از اندوره بود که شاید جناب شما یا تولد نه شده بودید و یا هم کوچولو بودید و درک چنین مسایل مهم از فهم شما بعید است. شما و امثال شما زمانیکه از دو.ران حاکمیت جمهوری دموکراتیک افغانستان مطلبی را به نشر میسپارید نهایت امانتداری را مراعات کنید زیرا هزاران افغان که فرزند کارگر و دهقان و معلم و طبقه ی محروم جامع بودند به گونه ای از امکانات خوب اندوره مستفید شده اند و ارزو دارند که شما حقایق را با امانت داری بیان نمایید نه اینکه اکنون چون بازار روحیه ضد وطنپرستی و ملیت ستیزی و اخوانیت در کشور گرم است برای خوش ساختن عده ای عاملین هر اقدام نیک اندوره را بنام کمونیست و ملحد یاد کنید .
شما شاید هزاره باشید چرا میترسید و با شهامت تمام از ان دوران سیکیولر که در قدم اول شما از ان استفاده ای عظیم را برده اید به گونه ای شایسته یاد نمیکنید. شما که اینقدر دانسته استید میتوانید یک سند مبنی بر فروختن خاک افغانستان به شوروی ارایه نمایید ایا شما از قرار داد های همکاری های چند جانبه ی افغان شوروی که در سفر های تره کی و کارمل و هیات افغانی با مقامات شوروری امضا گردیده است اگاهی دارید شما و امثال تان همان حرفها و اتهامات امریکا و متحدینش را تکرار میکنید در حالیکه حالا همه نیات بد امریکا را بخو.بی درک کرده اند و چنین موضوع را دولت وقت هزاررانبار سعی نمود تا به مخالفیمن اذعان کند اما مرغ انها یک لنگ داشت و انها در گرو استخبارات جهنمی موساد ای اس ای و سی ای ای بودند. بلی مشکلات فراوان بود ولی اگر جنگ لعنتی فرصت انرا برای دولت میداد امروز چنین حوادث فاجعه اور در در کشور رخ نمیداد. بلی من با شما هم عقیده استم تا کانون علم ومعرفت عاری از تعصبات ایدیالوژیکی مذهبی و قومی باشد تا باشد نسل جوان ما کادر های عاری از همه امراض خطرناک سیاسی تربیه و در خدمت جامعه قرار گیرند.
جهانگیر
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است