تاریخ انتشار: ۱۹:۴۴ ۱۳۹۷/۹/۱۱ | کد خبر: 156258 | منبع: | پرینت |
در میان پست هایی که در مورد جنگ در جاغوری نشر شدند، پست آقای امرالله صالح بسیار جالب و تامل برانگیز است. سخن اصلی ایشان در این پست این است:
"فاجعه جاری در مالستان و جاغوری نشان داد که قوت نرم یعنی دانش و مدنیت به تنهایی توان ایستاده گی و مقاومت در برابر موج وحشت و کشتار از جانب طالب را ندارد... من از عدالت خواهی و دادخواهی مردم برای دفاع از جاغوری و تمام نقاط زیر تهدید طالبان مدنیت ستیز و وحشت آفرین حمایت می نمایم. اما حالا اگر یک هسته کوچک تعلیم دیده نظامی در جاغور وجود میداشت طالب راه برگشت نداشت و دفن میگردید."
اشاره آقای صالح به ناکارآمدی قدرت نرم جاغوری، مالستان و ... در مقابل طالبان، یک اشاره دقیق است که بسیاری های دیگر هم آن را به نحوی دریافته اند، و در موردش سخن گفته اند. اما آنچه این پست آقای صالح را برجسته می کند، بی توجهی کامل ایشان به بستر سیاسی کلان کشور است که جاغوری و بسیاری دیگر از حوزه های ضد طالب را بی دفاع و بی چنگ و دندان ساخته است، نه مدنیت و یا سطح بلند سواد و دانش.
دوستی قصه می کرد که در یکی از مناطق جاغوری، یکی از افسران سابق اردوی ملی، چند جوان محل را جمع می کند تا به آنها آموزش های ابتدایی برای آمادگی دفاعی را بدهد. چند روز بعد، کارمندان امنیت ملی از مرکز جاغوری از راه می رسند، از این جوانان تحقیق می کنند و آنها را از آن کار باز می دارند. همین داستان به ما می گوید که شکل دادن "یک هسته کوچک تعلیم دیده نظامی" در بسیاری از حوزه های ضد طالب چقدر سخت است.
از جاغوری که بگذریم، آیا در ولسوالی های بدخشان هم تمرکز بر قدرت نرم، راه را برای طالبان باز کرده است؟ در تخار، هرات، بادغیس، غور، فاریاب و ... چطور؟ هسته تعلیم دیده نظامی ایجاد کردن اگر نه به حمایت دولت که لااقل به نادیده گرفته شدن از سوی دولت در این مناطق ضرورت دارد. دولت اما با تمام توان در تلاش بوده و هست که جلوی بوجود آمدن چنین هسته هایی را بگیرد. مردم در این مناطق قرار نیست بر علیه دولت شورش کنند، و هسته نظامی متکی به خود درست کردن در سایه حاکمیت دولت، بسیار دشوارتر از آن است که بعضی ها فکر می کنند.
آقای صالح این چیزها را می داند و بهتر از دیگران هم می داند. اما چرا خود را به بی خبری می زند؟ ایشان مثل بسیاری های دیگر، دستش بسته است و با تمام مهارت، دانش و آگاهی، عملا از گوشه ای خودش، بازی های برباد دهنده تعدادی را که همه می دانیم کی هستند نظاره می کند. صالح و دوستانش، سال ها است نظاره گر تسخیر پیگیر و گام به گام حوزه های نفوذ جمعیت اسلامی به دست طالبان اند، و برای جلوگیری از آن، نه قدرت عمل دارند، نه صلاحیت، نه برنامه و نه اراده. خوب، یگان وقت ناچارند چیزی بگویند و خودی بنمایانند !
عبدالله وطندار
>>> برادر عزیر وطندار صاحب خوب گفتید وبجا مشکل ماه همین بی سوادی سیاسیست همین برادر عزیزجناب صالح در زمان منصب خویش چند فیصد بالای اقوام غیر از برادران پنجشیر کارهای که امروره بدرد این اقوام درراستای امنیت شخصی ویا گروهی میخورد انجام داد اگر شمه از تلاش قوم پشتون را درراستای گزینش قومی میداشتی براستی امروز حتا طالب جرعت فکر کردن این قدرت نمائی را نداشت زمان قدر اسپ تان همچو رخش می تازد درخلع قدرت همسان موتر بدن تایر روشن میشوید ولی حرکت ندارید.
اقبال
>>> بانهایت تاسف که مردم مومن،علم پرور و زحمت کش هزاره مناطق مرکزی افغانستان موردنسل کشی و کشتار ظالمان ودشمنان وطن قرار گرفته اندازجمله ولسوالی های مالستان، جاغوری وارزگان خاص درین اواخر مورد هجوم وحشیانه دشمنان صلح وترقی قرارگرفته و تعدادی ازمردم صلح جو ومومن هزاره را به شهادت رسانیدند.ازینرو حکومت مرکزی برای امنیت و پاسداری ازسرحدات طولانی آسیب پذیر هزاره جات از خطر احتمالی متجاوزین وجنایت کاران باید هرچه سریعتر اردوی مسلح کافی در هزاره جات مستقر نماید.فرستادن کوماندوهای محدود با وسایل نظامی حداقل درد این مردم مظلوم را دوا نکرده بالعکس مورال دشمن را قوی تر میسازد.
مردم صلح دوست وزحمت کش هزاره مناطق مرکزی افغانستان همیشه روابط بسیار حسنه وهمزیستی مسالمت امیز با تمامی اقوام برابروبرادر افغانستان داشته اند.خصوصا در دوران جهاد مقدس هماهنگی خیلی خوب میان اقوام وگروپ های مجاهدین مختلف افغانستان بخاطر شکست قشون متجاوز شوروی داشته اند که تاریخ پرافتخار دوران جهاد مقدس گویای این واقعیت است.مردم مومن و صادق هزاره مناطق مرکزی افغانستان که در مناطق سرد و کوهستانی زندگی میکنند در بخش زراعت،مالداری،تولید فرش های پشمی و تولید میوه جات تر وخشک و نیروی کار انسانی متخصص و کارگران ماهر وعادی درافغانستان نقش مهم و سازنده دارندوعلاوه برآن در شهرهای مختلف افغانستان کارگرهای ماهر و عادی هزاره های صادق وزحمت کش مصروف خدمت به وطن محبوب شان میباشند.مردم صلح جوی هزاره جات افغانستان همواره از برنامه های مترقی ورشد وانکشاف همه جانبه دولت مرکزی پشتیبانی کرده اند ازین رودرحال حاضر مردم علم پرورهزاره برای رشد و ترقی افغانستان ازذکور واناث به کسب علم و دانش روی آورده ازینطریق دانشمندان و متخصصان لایق و ورزیده به جامعه تقدیم کرده اند.واضح است که ترقی وپیشرفت مردم زحمت کش هزاره جات را یک عده متعصبین وتنگ نظران فاسد وجاهل تحمل نتوانسته با انواع توطئه و ماجرا جویهای خائنانه بالاخره درمسیر های عبور و مرور مسافرین وهم به حمله مسلحانه خطرناک علیه مردم علم پرور هزاره دست میزنند، تا این مردم مومن ،علم پرور وصلح دوست را از علم ودانش باز دارند حتی در محیط دانشگاه ها وپوهنتون ها به بهانههای مختلف و دسیسه های سنجیده شده وپلان های متعصبانه خطرناک برای محصلین و علم پروران هزاره جات هم مشکل ایجاد میکنند.اما این خائنین ومتعصبین دشمنان صلح وترقی بدانند که درین قرن تمامی ملیت های برادروبرابر ساکن درافغانستان مسیر زندگی شرافتمندانه و ترقی خواهانه خودهارا به پیش میبرند تا جهل وبیسوادی که باعث تخریب طویل المدت و ویرانی خانمانسوز افغانستان گردیده اند محو ونابودگردند وصلح آشتی ملی و وحدت همگانی درین وطن ویران شده هرچه سریعترحکمفرما گردد.برای جلوگیری ازتلفات بیشتر نیروی انسانی وتخریب بیشتر افعانستان جنگزده وویران شده، سیاست مداران مومن ووطن دوست کشورهای همسایه وکشورهای ذیدخل منطقه درامور داخلی افعانستان با جامعه جهانی صادقانه تلاش نمایند تا صلح وآشتی ملی را درجامعه جنگزده افغانستان عملی نمایند.هموطنان مومن ووطن دوست بدانند! که سرانجام هر جنگ، صلح است.اما صلح که درآن آزادی، عدالت ،مصونیت، ترقی وپیشرفت تضمین شده باشد.صلح کاذب که نتیجه شان عقب گرایی،جهل،هرج ومرج ،ظلم و فقر را درجامعه به ارمغان بیاورد صلح واقعی نبوده بلکه عوامفریبی و ماجراجویی خطرناک میباشد وسرانجام جامعه را به نابودی جبران ناپذیرمی کشاند.
ومن الله التوفیق.
انجنیر عبدالرشید ناصری ازآسترالیا
>>> دوستان عزیز خوب به خاطر دارند که ازریس ها ، معاونین ،مدیران ، کارمندان ، محافظ همه در زما تسلط شان در ریاست امنیت ملی از یک قوم خاص بخصوص پنجشیری ها بود وبس به دیگر اقوام چه کرد که اکنو ن مرحم زخم گشته ومداوا میکن وخاک در چشم مردم میپاشد .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است