تاریخ انتشار: ۱۶:۴۳ ۱۳۹۷/۹/۲۶ | کد خبر: 156504 | منبع: | پرینت |
کارمندان وزارت خارجه ی افغانستان در کابل جمع شدند تا علیه شرط آشنایی به زبان انگلیسی به سویه ی تافل اعتراض کنند.
به حیث کارمند سابق این وزارت و کسی که سالهای در روابط بین الملل تحصیل کرده ام؛ چند نکته می نویسم:
1. اول این اعتراض در نفس خود شرم آور است که یک گروه از کارمندان وزارت اول ممکلت علیه "دانستن" اعتراض علنی نمایند.
2. نیاز کاری هر کارمند وزارت خارجه حد اقل نمره ی 500 تافل در زبان انگلیسی است. تاکید می کنم این حد اقل نیاز است برای انجام وظیفه ی عادی نه مذاکرات دیپلماتیک و سهمگیری در تنظیم قرار داد ها و نظایر آن.
3. حکومت اگر امروز نتواند به وزارت خارجه اصلاحات بیاورد؛ در آینده ناگزیر است. بهتر آن است تا طی یک دوره ی محدود 2 الی 3 ساله تمام کارمندان وزارت حد اقل شرایط لازم را احراز نمایند.
در همین نیویورک کسانی آمده بودند که در فروشگاه بدون همراهی کارمند محلی خرید کرده نمی توانستند اما بیش از ده هزار دالر معاش و دیگر امتیازات می گرفتند. کسی که نمی توانسته برای نیاز های شخصی خود خرید کند؛ برای حکومت و مردم چه کاری ممکن انجام داده باشد؟
جعفر رسولی
>>> دانستن زبان خو در قدم دوم است نودو پنج فیصد دفلوماتان اصلن گپ زدن پیلوماتیک را یاد ندارند
>>> این مفت خورای قرن بیست هستند
>>> راه حل آسانش این است که
شرط اول استخدام های جدید داشتن تافل باشد
کارمندان موجود فقط زمانی به و ظایف 3 ساله خارجی فرستاده شوند که نمبر تافل داشته باشند.
کورس های لسان داخل خدمت ایجاد و زمینه اشتراک تمام کارمندان فراهم شود.
نه جنگ نه جنجال
>>> شايد اينها كساني باشند كه بيسواد بوده اند و از طريق احزاب خلق و پرچم ، جهادي ها به واسطه خواهر ، يازنه ، برادر ، پدر در اين وزارت جابجا شده اند، و اگر حتي امتحان دري و پشتو شرط باشد، اكثر اينها استعداد پاس نمودن هم چو امتحان را ندارند.
باور كنيد يكي از دوستان بنده در دوران خلق از فاكولته اقتصاد فارغ شده ، و سالها در بست هاي آمر و معاون رئيس كار نموده ، ولي فعلاً أشخاص را اشخاس و مسلح را محصوله نوشته ميكند.
خدا كند حكومت بخاطر بلند بردن سويه و معلومات عمومي و هم نوشتن و خواندن لااقل دو زبان دري و پشتو و هم يك زبان خارجي مأمورين حكومتي از تجارب ممالك ديگر استفاده نمايد، و هم مأمورين خودشان در اين راستا كوشش نمايند.
>>> بسيار كار خوب است اگر تافل تطبيق شود اكثر مستشاران سفارت ها اشخاص بيسواد استند كه بدون طى مراحل ماموريت با واسطه مقرر ميشوند در ايران پاكستان آذربايجان ازبكستان و خيلى جاهاى ديگر مستشاران اشخاص استند كه اصلا انگليسى بلديت ندارند
منابع بشرى وزارت
>>> این ها متاسفانه سواد کافی هم ندارند .شک نکنید که در دوره تحصیل با رشوه وپارتی کامیاب شده اند.
وبا واسطه واشنایی به این منصب رسیده اند.
وچون سوادکافی ندارند امتیاز 500تافل برایشان فشار زیادی است .
>>> اين بکلى غلط است که مقامات عالى دولتى کشورها با همتاهاى سياسى و دپلوماتيک خود در جهان به زبان آن کشور و يا به زبان انگليسى پيرامون مذاکرات سياسى درباره موضوعات کشورى بين دو دولت وبين الملى و در همايش سازمانهاى ملل متحد به زبان بيگانه سخن زنند. عرف سياست بين الملى چه ديپلوماتيک و سفيران و مامورين سفارت وچه سياسى آن است که هر مقامات دولتى چه شاه چه رييس دولت تا مامورين در خارج و در داخل به يکى زبانهاى رسمى و به عنوان زبان فرا منطقوى و فرا مليتى نظرات سياست دولتى خود کشوررا بيان نمايد. و نظريات شخصى خود را که اختلاتى است مانند چاى مينوشى به زبان آن همتا!
کشورهاى هم وجود دارند مانند هندوستان که در قانون اساسى شان "انگريزى هندوستان"( IndE oder IE) به عنوان زبان فرا منطقوى درج است.
براى فهميدن و يا فهماندن ترجمان آموزش ديده با ديپلوم کارشناسى ارشد دانشگاهى و تخصص در رشته هاى علوم سياست قضایی و تخنيکى تخنيک زراعت و اقتصاد طبابت وغيره داشته باشد. مترجمین به دو قسمت بزرگ اند: گفتارى و نوشتارى!
"مترجمین گفتارى" به دو نوع اند: "مترجمین همزمان" اظهارات ٬سخنرانی و بیانات یک همتا و شخص گوينده را برای سخنگوی به شنونده زبان ديگر در هنگام سخنرانی (هم زمان درجريان گفتن) برگردان مى کند.
در حال حاضر سه نوع ترجمه همزمان در سازمانهای بینالمللی خصوصاً در سازمان ملل متحد معمول است که عبارتاند از:
ترجمهٔ همزمان ولى با مقطع هاى زمانى (Consecutive interpreting): در این نوع ترجمه مترجم با استفاده از فاصله در مدت سخنرانى ميتواند سخن هاى گوينده را روى دفترچه مخصوص ياداشت گيرد و در زمان سکوت موقتى گوينده گفتار آن شخص را به زبان شنونده ترجمه کند
ترجمهٔ همزمان همردیف (Simultaneous interpreting): در این نوع ترجمه، مترجم همزمان در حالی که متکلم سخن میگوید او نیز به ترجمه پرداخته و جملات را به زبان مقصد برمیگرداند. این نوع ترجمه از تمام ترجمههای دیگر مشکلتر است. اين چنين نوع ترجمه (بیش از 20 تا 30 دقیقه در یک زمان) طول می کشد، پس یک مترجم دیگری ضرورت است. این دو به طور مرتب جایگزین می شوند.
ترجمهٔ مکتوب همزمان (Trans - interpreting): نوعی از ترجمه همزمان است که ضمن آن مترجم متن ترجمه شده را همپای سخنران قرائت میکند ولی در عین حال نیز اگر به ضرورت عبارتی را سخنران شفاهاً اضافه نماید به موقع ترجمه مینماید. ولى ساعت ها چه انلوگ وچه ديجيتال بسوى ديگر چرخ مى زند.
حامد کرزى که در امريکا رستورانت ها داشت چمچه آشپزى را به زمين زد و با فراشوت امريکايى رهبرى دولت به کندهار پرتاب شد عرف ديپلوماسى بين الملى و قراردادهاى جهانى را هم يکباره زير پا زد و شغل فنى ترجمانى را در پهلوي رهبرى نظامى وسياسى وحکومتى وقضايى واجرايى وقدرت کل وحتى همه شغل وفن هارا منجمله شغل ترجمانى را هم گرفت و به عوض زبان فراقومى وفرامليتى وزبان رسمى شغل ترجمانى زبان انگليسى را گرفت و بيانات ملى پوزش مولى و بين الملى را باهمتاهان خود به زبان آنها گفت و ونه به زبان شهروندان خود يا به زبان و يا زبانهاى رسمى وقانونى خود.
کارمندان وزارت خارجه ضرورت ندارند که زبان کشورى را ياد گيرد که در سفارت کشور اش مقيم شهرخارج انجا باشد.
آيا رييس جمهور و يا سفير و يا کارمندان سفارت امريکا ويا آلمان در کابل با سران کارکنان دولت وحدت ملى پشتو و يا فارسى درى مذاکره مى کنند?
در صورت تخلف از قانون مجازات مى شوداما عرف ديپلوماتى زيرپاى نه مى شود که بخاطر آبشدن يخبدان سياسى ويا اعتماد سازى يک جمله به زبان رسمى کشورميزبان گويد مانند ج اف کندى رييس جمهور ايالات متحده امريکا که در برلين در حضور ميلىون نفر يک جمله گفت : "من يک برلينى استم"
و اما فراگيرى زبانها و نه تنها انگليسى يک کار فرهنگى است. وزارت خارجه بايد آموزش زبانها را به ترجمانان بگذارند. و نه تنها برکارمندان سياسى نظامى وکنسلى وفرهنگى سفارت هاو دولت آموزشگاه و يا دانشگاه ترجمانى به گشايد و يک رياست ترجمان زبانهاى خارجى . اين شايسته سالارى است ونه بدوش همکاران.
يا ستانم يک مستعمره کشور و يا کشورهاى انگليسى زبان است? امروز زبان هسپانيه بزرگترين زبان از نظر تعداد گويندگان در جهان و در امريکاست.
ميگويند زبان کمپوتر انگليسى است بکلى غلط! کمپوتر زبان پروگرام دارد و زبان اصلى اش از دو عدد 0 و 1!
>>> آقای جعفر رسولی زمانیکه منافع در خطر بود باز صدا میکشید. برادر همه و همه این گونه موضوعات ریشه در پلانهای شوم اتمر و اکلیل حکیمی دارد یک مقدار در مورد فساد آنها بنویس و قضیه وزارت خارجه را ربط دهید به این موضوع.
گل افشان
>>> انگليسي علم نيست يك زبان است مثل بلوچي مثل نورستاني و غيره در تمام دنيا سياسيون با خود يك ترجمان دارند. اين امر خلاف اصول و مقررات يك كشور مستقل است كه حتما بايد انگليسي بلد باشيد.
>>> اقای رسولی
خصوصیات ما مردم در گریز و فرار از یادگیری و آموختن و آموزش است .ما مردم یگانه ملت در جهان هستیم که هیچگونه علاقه یی برای آموختن نداریم. گویا مغز ما مردم از همان آوان خلقت اندکی عیبی خلق شده است. به مطالعه علاقه نداریم به خریدن کتاب علاقه نداریم به جر و بحث سیاسی و یا اقتصادی علاقه نداریم
آموختن زبان انگلیسی عیب که هیچ نیست بلکه مفیدیت های بیشماری دارد .
اگر دز طرح وزارت خارجه ، کاسه یی زیر نیم کاسه یی نباشد خوبیست که بر کارمندان خود فشار بیاورد که منحیث کارمند خارجه به یکی از زبان های زنده دنیا آشنا باشد.
موفق باشید
>>> تعدادی از کارمندان وزارت خارجه به اساس واسطه و زور (فراشوتی) آمده اند نه به اساس استعداد با معاشات بلند هیچ نوع تجربه یی ندارند
یک اجیر این وزارت 5000 معاش و4500 افغانی اضافه کاری دارد
اما یک مامور رسمی این وزارت 8000 یا 100000 معاش معادل همین معاش اضافه کاری دارند این است بی عدالتی دراین وزارت.
HA.AF
>>> دانستن لسان حد اقل انگلسی برای کارمندان وزارت خارجه یک امر ضروری است
این اعتراض را کسانی براه انداخته اند که بر اساس سهمیه های سیاسی و زد و بند های تنظیمی به این وزارت راه یافته اند
شرم وقتی است که یک کارمند سفارت ما در خارج از ترجمان استفاده کند . یک تعدادی ازین کارمندان از رشته های تخنیکی مثلا طب -زراعت -و اقتصاد و تاریخ و فلسفه تیز درین وزارت کارمند هستند . فیصدی زیاد از انها پسران رهبران سیاسی وکلا پارلمان و غیره اشخاص با نفوذ اند .
برای رهایی ازین وضیعت اشرف غنی یک تصمیم معقول و ضروری اتخاذ نموده خدا کند به عوض این ها واقعا اولاد غریب مستحق بکار گماشته شود .
>>> ای غنی دیوانه اگر به پنج سال دگه باز با تقلب به گرده مردم سوار شود ، چی کار های دگه کند تا فاشیستان قبیله را در تمام ادارات دولتی تعیین نماید ، کاکا غنی که سفیردر روسیه بود کجا را خوانده بودن ها ؟ زبان رسمی ما فارسی دری وپشتو است انگلیسی نیست جناب نویسنده .
>>> در وزارت خارجه فارغین صنف 12 نیز کار مینمایند که به دری مشکل دارن چه رسد به انگلیسی تا زمانیکه انتخاب کارمند سلیقه ای و روی روابط باشد کار به اهل کار سچرده نمیشود به عنوان حقیقت یک موضوع را یاد آور میشود کسی از اقارب استاد ربانی در برنامه میثاق شهر وندی به عنوان سنیر آفیسر در بخش اوپریشن مقرر شده بود که در دری مشکل داشت و انگلیسی اش هم خوب نبود روی همرافته بالای لسان پشتو خط بکشید که هیچ نمیدانست چند وقت مقرر بود کارش را مطابق هدایات مقامات اطرافیانش انجام میدادند بعد از چند وقت خدا حافظی نمود از وی پرسان شد که به کدام وزارت خانه میرود گفت یک پست ریاست را منتظر بودم در وزارت خارجه خالی شود و خالی شده همانجا میروم نامش سعید حبیبی بود میگویند نواسه ربانی است شما میتوانید حقایق را در خود وزارت خارجه دریافت نمائید بسیار کسانیست که سطح دانش خیلی بالای دارند ولی واسطه ندارند خداوند عدالت را بر قرار نماید
کارمند برنامه ملی میثاق شهروندی
>>> اگر به امتحان حاضر میشوند خوب در غیر ان باید تمام اینها دسته جمعی به خانه های شان فرستاده شوند فقط با نیکتایی و دریشی کسی دیپلومات شده نمیتواند
کارمند برحال وزارت خارجه
>>> خوب کار شده باید ای بیسواد ها هرچه زودتر بیرون شوند تا به تحصیل کرده ها جای پیدا شود
کار خوب است تاید است
غوری
>>> بهتر است بگوید که تجمع بیسوادان درباره داشتن سواد درصورت کارمند بودن دروزارت خارجه
مجاهد فرخاری مقیم کابل
>>> دروغ است اين گپ ها عملي نه ميشود هيچ تشويش نه كنيد
واسطه هاي تان را تفويت كنيد باز زبان إنمائي صرف براي
شخص اول سفارت ها مهم است زيرا انها تمام أمور را در
كنترول ميگرند و به ًديگر كارمندان حق و اختيار نه ميدهند
>>> دوتابعته ها اولادهای شان غیر از زبان دیگر هیچ چیزی را نیاموخته اند و فعلا مصروف دارالمسنین،چراندن گوها و گوسفندان،پشک شویی، سگ شویی،ساقی در شرابخانه ها، تکت فروش سینما،گارسیون هوتل،مصروف در بارها و رقاص خانه هاو این دوتابعته ها خود شان به میلیاردها دزدی کردند و حالا میخواهند اولادهای و اقارب و خویشاوندان خود را در زوارت خارجه جابجا نمایند. جابجایی اینگون افراد استعمار و استثمار افغانستان را برای پاکستان،انگلیس و امریکا آسان می سازد.فرهنگ و ارزشهای دینی از بین میرود،دزدیها 4 چند میشود، فحشاء 5 چند میشود، وطنفروشی 20 چند میشود و دشمنان افغانستان و افغانان که اساسا وطنفروش هستند همین وضعیت را میخواهند اینست اصلاحات در وزارت خارجه دیگر هیچ هدفی وجود ندارد.
لالی پتمن
>>> در وزارت خانه های افغانستان کار به اهل کار سپرده نشده است به خصوص در وزارت خارجه
اصلاحات باید بیاید چون اشخاصی است فعلا در وزارت خارجه که اصلا نمیدانند که دیپلمات کی است وظیفه اش چی است همه بی سواد ها گرد هم جمع شده اند.
>>> دانستن لسان حد اقل انگلسی برای کارمندان وزارت خارجه یک امر ضروری است
ولی هرزمانی که نورچشمان اراکین دولتی ، رهبران تنظیم ه، کمیشن کاران پارلمان ومشرانوجرگه ، تفنگ سالاران مفتخور وخون آشام که بیکار شدند دراین صورت بالای وزارت خانه ها به نوع فشار سیاسی وارد میکند تحت نام جوان سازی ،اداره مسلیک سازی ، اموزش لسان وغیره وغیره که این همه یک بهانه ومشکل تراشی به فقیر ترین قشر مامورین است واگرنه .
عبدالله خان وزیراسبق وزارت دفاع ملی قدم شاه لوی درستیز کدام کورس دیپلوماسی را خوانده بودند ویا زبان انگلیس رامیدانستند که به صفت سفیر ان تقرر حاصل نمودند .من مخالف آموزش زبان انگلیسی برای کار مندان دولتی نیستم این وظیفه دولت است که در وزارت خانه ها کورس های منظم آموزش زبان انگلیسی را ایجاد نمایند وبه شکل جبری کارمندان آموزش ببینند
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است