تاریخ انتشار: ۰۹:۳۰ ۱۳۹۷/۱۰/۱۱ | کد خبر: 156731 | منبع: | پرینت |
«آلوِر روا»؛ افغانستانشناس غربی میگوید: برخلاف آنچه در بین مردم جهان شیوع یافته که مردم افغانستان، مردم دیندار و معتقد به آموزههای دین اسلام هستند، این مردم در عمل اصلا به دین اسلام باور ندارند؛ بلکه همیشه از سنتهای قومی و باورهای قبیلهای پیروی میکنند، اگر یک آموزه دینی با باورها و سنتهای قبیلهای در تعارض قرار بگیرد، مردم افغانستان به راحتی آموزه و دستور دینی را کنار گذاشته و سنت قبیلهای را مبنای عمل قرار میدهند، لذا دین در افغانستان صرفا شمشیر سنتهای قبیلهای را تیزتر کرده و باورهای منحط قبیلهای را تقدس بخشیده است.
از باب نمونه:
۱. اسلام جرم را یک عمل شخصی میدادند و اجازه نمیدهد که پدر، برادر، مادر، خواهر و اعضای خانواده او را مورد پیگرد قرار دهند؛ اما در افغانستان اگر مردی از یک قبیله جنایتی را علیه فردی از قبیله دیگر انجام دهد، قبیلهای قربانی، هر فردی را که از قبیلهای جانی گیر بیاورند، دستگیر و از او انتقام میگیرند، در حالیکه این امر کاملا برخلاف دستور دین است، اما این دستور دینی به خاطر سنت قبیلهای زیر پا میشود و سنت قومی مبنای عمل قرار میگیرد.
۲. اسلام جرم را یک امر شخصی میداند؛ اما در افغانستان اگر مردی جنایت انجام دهد و کسی را بکشد، جورش را باید دختر و خواهرش بکشد؛ زیرا دختر و یا خواهر قاتل را با زور و اجبار به عقد و نکاح برادر و یا پسر مقتول در میآورند تا کینهها از میان برداشته شود، لذا این خواهر و یا دختر قاتل که به عنوان «دختر عذر» به عقد و نکاح برادر و یا پسر مقتول درآمده است، باید یک عمر در خانه شوهر اجباری زجر بکشد و به او به عنوان یک دشمن نگاه شود.
۳. اسلام جرم را یک امر شخصی میداند؛ اما در افغانستان اگر مردی با یک زن شوهردار مرتکب عمل زنا شود و این امر افشا شود، جرمش را باید خواهر و یا دختر آن مرد زناکار بکشد؛ زیرا براساس سنت قبیلهای افغانستان، باید دختر و یا خواهر مرد زناکار را به عقد و نکاح شوهر زن زناکار دربیاورند، این امر در حالیکه کاملا برخلاف دستور دینی است، اما چون سنت قومی و قبیلهای است، باید دستور دین را نادیده گرفت و سنت قبیلهای را مبنای عمل قرار داد.
۴. اسلام برای زنان و دختران سهمالارثی به اندازه نصف ارث مردان و پسران تعیین کرده است، هرچند در این دستور تبعیض وجود دارد؛ اما در افغانستان به همین امر نیز عمل نمیشود، زیرا نه تنها مردم افغانستان به دختران ارث نمیدهند، بلکه آنها را میفروشند و تحت عنوان گله و شیربها پولهایی هنگفتی را از داماد و خانواده داماد اخذ میکنند، در حالیکه این امر خلاف دستور اسلام است، اما چون همیشه سنتهای قبیلهای مینای عمل قرار میگیرد، لذا دستورات دینی نادیده گرفته میشود؛ زیرا غیرت قبیلهای اجازه نمیدهد که شوهر دختر (داماد) که از قبیلهای دیگر است بیاید و زمین و مایملک پدر زنش را تصرف کند.
در نتیجه، تبعیض و خشونت علیه زنان در افغانستان را نمیتوان تنها به دستورات دینی نسبت داد، البته در برخی از موارد بعضی از آموزههای دینی ممکن است باعث تشدید تبعیض و خشونت علیه زنان شده باشد، اما منبع و ریشه اصلی این تبعیضها و خشونتها در باورها و سنتهای قبیلهای است.
دکتر محمد نسیم جعفری
>>> این گونه جنایات به اسلامیت ارتباط ندارد بلکه به انسانیت مرتبط است این ها اصلا انسان نیستند چه رسد به مسلمانی شان .برای اینها دین فقط شمشیر است که توسط ان میتوان هر جنایتی را انجام داد . در حقیقت از اموزه های اصلی اسلام علما اگاه نیستند اسلام را در زیر افتاب ها قصه وار شنیده اند و بس .
>>> از خان عبدالغفار خان پرسیدند که تو پشتون هستی و یا مسلمان و یا پاکستانی؟
او در جواب گفت:پنج هزار سال میشود که پشتون هستم،چهارده صد سال میشود که مسلمان هستم و چهل سال میشود که پاکستانی هستم.
بنأ قدیم ترین چیز انسان ملیت و کلتور و عنعنان و رسم و رواج های آنها است که مطابق محیطی که در آن زندگی میکنند،عیار یافته است.
چرا در عربستان مردم مرده های خویش را دفن میکردند؟
چون ریگ و خاک و زمین لا مزروع زیاد است.
چرا در هند مردم مرده های خویش را میسوزانند؟
چون زمین لامزروع کم است و سر سبزی و چوب و جنگل زیاد است.
چرا در پیرو مردم مرده های خویش را در غار های کوه دفن میکردند؟
چون در آنجا از دست برد حیوانات وحشی در امان بودند.
چرا در ناروی مردم روزه نمیگیرند؟
بخاطری که در تابستان آفتاب غروب نمی کند و شش ماه روز و شش ماه شب است.
بنأ با در نظر داشت همه این دلایل،دین عبارت یک سلسله قوانین و احکامی است که در یک جامعه با در نظر داشت شرایط جغرافیایی و اقلیمی و پیشرفت ذهنی مردم آن جامعه و ضرورت های قبیلوی آن جامعه،از طرف یک تعداد اشخاص بنام پیغمبران که هیچ جنبه ماورای طبیعتی ندارد تدوین شده است و بخاطر ترساندن مردم که ازین قوانین عدول نکنند،به آن جنبه ماورای طبیعتی و گفتار خدایی میدهند.
بنأ همان طوری که کمونیزم در نبود حقوق و امتیازات میلیون ها کارگر بیکار که از فابریکه ها در دوران بحران کشور های صنعتی بیکار شدند و بدون هیچ امتیاز بیمه های صحی و بیمه تقاعد و بیمه بیکاری و سایر امتیازات،بی خانمان شدند و بر روی سرک ها ریختند و کمونیزم برای نجات آنها،دست به قیام زد و جامعه سرمایه داری را وادار ساخت تا حقوق انسانی آنها را در نظر بگیرند،به همین منوال دین نیز در نبود قوانین در جامعه،مجبور بودند برای زندگی مصؤن و مسالمت آمیز در جامعه،یک سلسله قوانینی را وضع کنند.
حالا ما در قرن بیست و یکم زندگی میکنیم و دولت ها تشکیل شده اند و این دولت ها قوانین و مقررات دارند که مطابق قرن بیست و یکم تدوین شده است.بنأ درین عصر و زمان جایی برای قوانین قرون وسطی بی که در تورات از جمله صد قانونی که در باور های مصر قدیم در زمان فرعون ها وجود داشت،ده دانه آن را گرفته است و بعداً یک اندازه در انجیل آن را توسعه دادند و بعداً یک اندازه در قرآن آن را توسعه دادند،وجود ندارد.
زیرا ما در قرن بیست و یکم زندگی میکنیم که با پیشرفت علم و تکنالوژی جوامع هر لحظه در حال تغیر هستند و سالانه ده ها و صد ها قوانین نظر به مقتضیات جامعه در عرصه های مختلف تدوین و به عرصه اجرأ گذاشته میشود.
بنأ ما نمیتوانیم به عقب برگردیم.
فضای بیکران کیهان در هرلحظه در حال توسعه است و زندگی در روی کره زمین نیز در حال توسعه است و عقب گرایی امکان پذیر نیست.
>>> راست میگویید دقیقن همینطور است.
>>> عنعات رسم رواج های و عمل کردهای سلیقوی نظر به دید و سطح دانش فردی نیاز به زدودن دارد در غیر از آن هرگز ما ماحول و زندگی انسانی نخواهد داشتیم، با تاسف رواج های غیر انسانی که از جامعه خودما، عرب و سایر همسایگان گرفته شده در اولویت عملکرد ما پیرامون هر پدیده اشکاراست و هرکه کمی انسانی اندیشید به او تاپه زده میشود. قوم گرایی یکی از پدیده های شوم دیگری است که نمی گذارد کتله های روشنگر و چیزفهم متحد شوندو در یک پلاتفورم مشترک برای آینده درخشان جامعه افغای کار کنند. همانکه میگویند جهنم عبارت از زندگی کردن و تحمل انسان های جاهل در اطراف ماست.
>>> مردم افغانستان در دینداری ومعتقد بودن به دین اسلام بهترین مردم است وسهم شان در گسترش اسلام و دفاع ازان در تاریخ کشور کاملا روشن است ودر عصرکنونی باجهاد مقدس سبب نجات مردم مسلمان افغانستان ازتجاوز شوروی شدند ووسیله فروپاشی شوروی وشکست کمونیست درجهان گردیدند. در مرحله بعد اشتباهات مجاهدین در جنگهای داخلی و ظهور طالبان را به مردم افغانستان نسبت نباید داد. انچه در تحلیل دکتر جعفری امده است دیدگاه جامعه شناس(روا) است اما اقای روا جامعه شناس است که فرهنگ پشتون والی را به کل مردم افغانستان نسبت میدهد واین اشتباه است. مردم افغانستان بهترین مردم در اعتقادات اسلامی ازنگاه جامعه شناسی اسلامی است در بین ملت های اسلامی هیچ یک به اندازه مردم مسلمان افغانستان در راه عمل به اسلام فداکاری نکرده اند بنابراین راه نجات وپیشرفت افغانستان درفرهنگ اسلامی است ودین اسلام بهترین دین است انچه به نام طالبان و...به اسلام نسبت داده می شود اسلام ناب محمدی بامحوریت قران وعترت منزه است ازاین نسبتها اما باید این اسلام که شناخته شود.
جامعه شناس دکتر بصیرت
>>> نظر دهنده اول خو كاملا از دين منكر شده و شايد كمونيست و غيره باشد من كاملا نظر وي را رد مينماييم. ولي اصل متن واقعيت است چيز هايي در افغانستان بنام دين انجام ميدهند كه در دين وجود نداشته است. مثلا در رمضان خود ملا و طالب نصوار ميزنند و ميگويند روزه نميشكند چون قرت نميكنم تفش ميكنم. مثلا بچه بازي را اكثر كسانيكه ريش و لنگي دارند انجام ميدهن و خود را كاكه و خرابات و مناجات حساب ميكنند. مثلا مسلمانان را ملا ها دعو و دشنام داده و هتك حرمت ميكنند مثلا ميگويند خبيث و فلان و فلان كه اصلا در فرهنگ اسلام دعو زدن جايز نيست. مردم را ميكشند و ميگويند خير است من شما را ميكشم اگر جنتي بودي خو در جنت ميري ديگه چي تشويش ميكني. همين قسم سر زنها چادري ميپوشانند كه در اسلام اصلا چادري نبوده و تا امروز هم عربها چادري را نميشناسند افغانها اين چادري را داخل دين اسلام كرده اند و بسياري شان فكر ميكنند كه اين هم در اسلام بوده. قديفه و كلوش را هم جز تقوا ميدانند در حاليكه شما هرقدر مسلمان خوب باشيد ولي پتلون داشته باشيد شما را لچك و بي بند و بار ميدانند ولي هرنوع لچكي را با قديفه و كلوش انجام دهيد به شما احترام قايل اند و فكر بد هم نميكنند. همين قسم با چادري. اگر يك زن نهايت نجيب و محترم باشد ولي چادري نكند و در قشلاق برود هزار دشنام ميخورد ولي اگر بد كاره هم باشد ولي چادري كند احترام ميشود و خواهر خطاب ميشود.
دروغ در اسلام گناه كبيره است در افغانستان يك امر عادي و مود روز كه حتي در تلويزيون رفته دروغ ميگويند. به پول حرام بدست اورده خود افتخار ميكنند و ان كه فقير است هم ارزو ميكند كه كاش من هم اينطور پولدار ميشدم كه او شده. حسد كينه بخل تعصب را مردم خيلي عادي فكر ميكنند و حتي ان را علما شان هم انجام ميدهد.
همديگر را غلام و مزدور و كافر خطاب ميكنند بدون اينكه سند و شاهد معتبر و ثبوت داشته باشند.
بعضي شان انقدر بي عقل است كه خود را عالم فكر كرده و ديگران را جاهل ميداند و در تلويزيون ميگوييد ايمان هم مثل وضو ميشكند. يعني خود را حنفي ميداند ولي نميداند كه از نظر امام ايو حنيفه يگانه چيز كه نميشكند ايمان است الي اينكه شخص خودش منكر ايمان خود شود و يا ضد اسلام حرف بزند. ولي استند ملا هاي كه ايمان را به وضو تشبيح ميكنند كه هر روز چند بار ميشكند. خلاصه چيز هاي در افغانستان است كه اصلا در دين نيست و ملا ها از ان استفاده سو نموده مردم را تباه ميكنند.
>>> در افغانستان اصلا مردم حنفي يودند ولي فعلا وهابي و اهل حديث و تبليغي و بريالوي و پنج پيري و غيره از پاكستان به اينجا صادر شده كه با سرعت در بين مردم كار ميكنند و هيچ كسي مانع ان هم نميشود. تنها تبليغي توانسته ٢٥ فيصد مردم را تبليغي بسازد. اهل حديث در درجه دوم و وهابيت در درجه سوم قرار دارد . حالانكه اكثر مسلمانها ميدانند كه اسلام تا اخر زمان به ٧٢ گروه تقسيم ميشود فعلا در پاكستان حدودا ٣٥ گروه مسلمان وجود دارد كه در حال صدور ان به افغانستان توسط ملا هاي درس خوانده و جذب شده انها اند.
بعد از بوجود امدن طالبان در افغانستان اين گروه ها خصوصا تبليغي ها و وهابي ها بيشتر فعال بوده اند و فعلا تبليغي بيشترين پيرو را نسبت به ساير مذاهب جديد التاسيس در افغانستان دارد.
>>> اگر یک حرف درست و صحیح باشد همین است.
>>> داينجهالت تنها در قبايل و قوم پشتون رائج اس و تا قرن ها ادامه
دَارد گرچي اين تجارت جهاد بعضي شان را فرصت درس و سواد داده
اما متاسفانه در خانواده هاي خويش همان مردمان عصر حجر هستند
باقي اقوام در أفغانستان داراي تمدن وفرهنگ قوي هستند
انها همه به فاميل هاي خوبش و زنان شان عزت احترام و حق قائل هستند
ولي همين پشتون هاي كور فكر نام و نشان وطن را بد كردند
عامل تمام حق تلفي و قانون شكني هستند و مسلماني شان تمثيل است
در درون دير هاي وحشي صفت و عقده بي از تمام شرايط اند
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است