تاریخ انتشار: ۱۵:۳۵ ۱۳۹۷/۱۰/۱۱ | کد خبر: 156738 | منبع: | پرینت |
جوانان وطنم بزرگترین گنج خدادادی ما است اما ما توان و پتانسیل آن را نداریم که چگونه می توان از این سرمایه های معنوی برای رشد و شکوفایی سرزمینمان بهره ببریم در روزگار کودکی همیشه می شنیدم که انشاءالله بزرگ شوید و عصای دست پدر و مادر باشید.
در افغانستان کسی یافت نمی شود که این جمله را نشنیده باشد این جمله از زاویه کاربرد و نگاه بزرگترها اکنون به یک باور و عقیده تبدیل شده است عقیده و باوری که جوانان عزیز ما را به مسلخ می برند به طوریکه حتی باورهای دینی را نیز به همین نوع در اجتماع خود قبولانده ایم در این باور و عقیده ناخودآگاه خودمان دنیای تاریک و سردی را برای جوانانمان ساختیم. نیاز است که ما پدران و مادران، حضرات علما و آخوند های کرام، اساتید دانشگاه و معلمان، سیاست مداران، ریش سفیدان و کلان های قوم و... با خود بنشینیم و عقل و خرد و اندیشه و علم را به مدد بگیریم که چرا روزهای سخت و محنت بار برایمان پایانی ندارد بلکه هر روز شلاق های سنگین محنت و یاس و ناامیدی پر قدرت تر بر ما زده می شود آیا به این واقعیت ها نمی رسیم که ما همیشه از جوانانمان خواستیم که قربانی باشند اما هیچگاه از آنها نخواستیم که سرور باشند به جوانانمان گفتیم شما خام هستید. پس میدان را به با تجربه های احمق و کودن بسپارید.
هرگاه سیاهی لشکر خواستیم جوانان عزیز را به میدان آوردیم و زمانی که نان و نامی داشت جوانان را پس زدیم. سیاست بازان احمق و کودن ما به جوانان ما بعنوان سپر انسانی نگریسته اند. علما لقبان ما جوانان را نیز تکریم نکرده اند و از آنها انتظار دارند که به دست بوسی شان بارگاه خداوندی شان شرفیاب شوند.
اساتید دانشگاهی ما به جوانان بعنوان گزینه خوب برای پر کردن کلاسهایشان می نگرند و حتی دریغ دارند که یک چیپتر به روز شده را به این جوانان هدیه دهند.تعدادی از صاحب نامان ما که ردای رهبری بر قامت فسیلی خود دارند و تعدادی دیگری هم دوست دارند که این ردای شپش زده رهبری را بر تن کنند جوانان ما را کتله ای به میدان گاه مسلخ قربانی می کنند. در دیار مهاجرت جسم هایشان زیر شلاق ها به جسد مبدل شود.
آیا زمان آن نرسیده است که بیاییم حقیقتا به جوانان اعتماد کنیم. جوانان را باور کنیم. و بیاییم اینبار ما عصای دست جوانان شویم ما که چهل سال میدان داری علما لقبان و سیاست بازان و... را تجربه کردیم برایند این چهل سال جز محنت و رنج نبوده است پس خردمندانه است که فسیل های سیاست باز ما و حضرات علما لقبان ما و روشنفکران تاریک مغز ما اینک بیایند و یک بار هم عسکر جوانان شوند و یا اینکه مشاور و راهنمای آنان گردند تا این سرمایه های معنوی ما به بار بنشیند و من مطمئنم که با به بار نشستن اندیشه و خرد و عقلانیت جوانان می توانیم آینده بهتر را حس و تجربه کنیم.
به امید موفقیت و روزافزون برای جوانان عزیز وطن.
دکتر ناظر احمدی
>>> نرسیده تاحال دور است ، فردا از جوانان است ، فردا که پیر شدند آن وقت ،
>>> متآسفانه اکثریت جوانان ما نه تنها ظرفیت یا آمادگی کارهای مهم را ندارند بلکه بسیار با شدت و حدت بیشتری آماده فساد اداری و وارد شدن به ضد و بندها میباشند. (اکثریت)
ولی باز هم باید در سطوحی به جوانان میدان داده شود تا سرخورده و مستعد جذب به حرکتهای ناسالم اجتماعی-سیاسی نشوند.
از اکثریت شان که بگذریم بعضی جوانهایی پیدا میشوند که انگیزه خوب رشد و وطندوستی دارند که با توجه به انرژی شان ابزار خوبی برای تقویت کشور و دولت ضعیف مان شده میتوانند.
از آنجایی سطح آموزش کشور پائین بوده و نیز بازار کار این کشور روزبروز متحول تر خواهد شد، خوب است که جوانان ظرفیت خود را تجدید و تزئید کنند تا هم آینده خود را باثبات تر بسازند و هم آماده تر برای یک شرایط بهتر از این مملکت گردند.
اس پ هزاره
>>> اعماد سر جوانان امر خوب است و باید در بخش های که از عقده اش می براید توظیف شود.
حد اقل در 4 سال گذاشته همین جوان مفسید ترین و بی کار ترین ادم های بود که در راس هرم قدرت قرارگرفت.
از یک طرف فاسد بود و از طرف دیگر بی تجربه و اکثریت شان دو تابعیته و یا در جستجوی گرین کارت کشور های خارجی بود. نمونه اش : شاروال کابل و افراد زیر دستش، نادری در کمیسیون، سادات در وزارت شهر سازی، طهماسی وزارت ترانسپورت و اعضاء کمیسیون مستقل انتخابات و شکایات و صدها نفر ادم های دیگه که در پست های بلند انتخاب شده است. این جوانان کشور را به لبه پرتگاه رسانده است.
>>> جناب داکتر ! در گزینش وکاربرد واژه هادقت کنید.اینکه قلم گرفتی وهرچه را که به ذهنت آمد نوشتی،حق مطلب ادا نمی شود.هنر سخنگویی چه تحریری وچه شفاهی ،مرز ها ومعیار های روشنی دارد که باید رعایت شود.مسئله را درست مطرح نکرده اید وبربنیاد یک باور نادرست وعوامانه به این و آن تاخته اید.آگاهی وخود آگاهی که مورد نیاز تاخیر ناپذیرجوانان ماست به اجازه هیچ مهتر وکهتری بستگی ندارد.در دنیای امروز تمام وسایل وامکانات برای آموزش وارتقاء سطح آگاهی در زمینه های مختلف وجود دارد.فقط ذهن های انکشاف نیافته وتنبل از روزگار شکایت می کنند وگناه عقب مانده گی ذهنی رابه گردن دیگران می اندازند.درجامعه به شدت سنتی افغانستان انتظار این را نداشته باشید که یکی از آنهاییکه شما نام برده اید بیاید ودست جوانی را بگیرد واورا درست وخردمندانه رهنمایی کند.آنها توان وظرفیت این کار را ندارند.کارنامه ها وتجربه های ناکام آنهابدرد جوان امروز نمی خورد. احزاب سیاسی چپ وراست دیروز که متاسفانه امروز هم درصحنه حظور دارند ،میراث دوران جنگ سرد اند وبدون کمترین آرایش وپیرایش ساختاری ـ ایدئولوژیک گویابرنامه هایی برای آینده دارند،خود مانعی در راه پیشرفت جوانان هستند.جوانان ما باید شجاعانه ازین موانع عبور کنند.ازگلبدین وبرهان الدین وچپی های ایدئولوژی زده باید بگذریم تابه موقعیتی که شایسته جوان امروز است،برسیم.
>>> افغانستان قبل از همه به یک تفاهم بین المللی برای ختم جنگ صرورت دارد.
با آمدن امنیت در کشور ،زمینه سرمایه گزاری فراهم میشود.با بمیان اًمدن سرمایه گزاری درکشور،زمینه تحصیل و کار یابی برای کادر ها در بازار کار فراهم میشود.
با بمیان آمدن کار برای مردم.زمینه رشد اقتصادی برای مردم فراهم میشود.
با رشد اقتصادی،زمینه خوشبختی و راحت برای مردم فراهم میشود.
بنأ اینها همه با یکدیگر مثل یک زنجیر ارتباط دارند که فقدان یکی از اًنها و یا مثلی که امرالله صالح میگوید،پلاستیکی بودن یکی از آنها.باعث کندن زنجیر میشود.
در زمانهای سابق تولیدات صنعتی و زراعتی قسمت اعظم تولیدات جهانی و عواید آنها را تشکیل میداد.
حالا قسمت اعظم تولیدات جهانی را خدمات تشکیل میدهد که این خدمات در عصر و زمان دیجیتالی اقتصاد.فارغ از سرحدات فعالیت میکنند.
آیا وزارت اقتصاد افغانستان کدام وقت کدام راپوری به دولت و یا به مجلس نمایندگان افغانستان که شامل رشد اقتصاد سالانه افغانستان با در نظر گرفتن تولیدات زراعتی و صنعتی و خدمات،با تمام کته گوری های آنها،درجه بیکاری مردم و کار های بنیادی غرض اشتغال مردم و سرمایه گزاری های دولتی و خصوصی در بخش های مختلف،غرض کاریابی مردم،ارائه کرده است؟
در دوران اول حکومت کرزی،چند وقت معمول بود که وزرا راپور کاری خویش را برای ژورنالستان بیان میکردند،بعداً خلاصه شد که نمایندگان مجلس آنها را احضار میکردند که چرا بودجه انکشافی خود را مصرف نکردی؟ بعداً تنها خلاصه به وزرای سکتور امنیتی شد که هر وقت انفجاری و یا انتحاری میشد،آنها را احضار میکردند.
از همه بدتر این که چوکی های وزارت خانه ها برای فارغین رشته های مربوطه از دانشگاه ها و پوهنتون ها با اسناد تحصیلی لیسانس و یا ماستری و یا دوکتورا داده نمیشود،بلکه صرف برای رای آورندگان در انتخابات ریاست جمهوری،منحیث سهمیه به هر تنظیم و هر کاندید و هر اعتلاف شونده داده میشود.
بنأ درست است که جوانان،خصوصاً جوانان تحصیل کرده میتوانند در پیشرفت جامعه رول اساسی داشته باشند،اما به شرطی که شرایط در جامعه برای آنها مهیا باشد و در کشور امنیت باشد و زور گویی و فساد و مافیا و غیره پدیده هایی که جلو پیشرفت کشور را میگیرد،نباشد.
حالا باز انتخابات ریاست جمهوری دایر میشود و شما شاهد خواهید بود که کی ها وزیر مقرر میشوند؟
پارلمان باید به یک وزیری که وزارت خانه مربوطه اش به رشته اش ارتباط ندارد و در رشته اش ماستری و دکتورا نداشته باشد،هیچ رای ندهد.
حتی اعضای پارلمان نیز باید حد اقل فارغ دانشگاه باشند،تا به مردم بتوانند خدمات ارایه کنند.
یک تعداد نیز هستند که اسناد جعلی و شهادتنامه های جعلی می سازند و خود را فارغ فلان و فلان دانشگاه جا میزنند.
بنأ اسناد آنها باید دقیق بررسی شود که آیا اسناد واقعی اند و یا جعلی؟
بنأ پیشرفت یک کشور ضرورت به شاخص های مختلف دارد که کمبود یکی از آنها یا باعث عدم انکشاف و یا هم باعث سکنگی در پیشرفت یک کشور میشود.
>>> اگر چنین پیشنهادی در آسترالیا مطرح گردد که به جوانان مان اعتماد کرده و امکانات آنرا فراهم کنید تا اختیار امور را در دست بگیرند، این حقیر مطمئنأ از اولین کسانی خواهد بود که میدان را برای این نو بهالان خالی خواهد کرد.
جوانان این صفات عالی را دارا اند که:
- از عقده مندی هاو تبعیضات (که ما پیران با تجربه مبتلا ایم) مبرا اند،
- در یک اجتماع کثیر الملیتی با هم بزرگ شده اند و احساس غربت در مقابل یکدیگر ندارند،
- چون با تکنالوژی جدید و سریع رشد کرده اند دارای استعدادابتکاری، تحلیلی و بازنگری بمراتب خوبتر اند
- و دگماتیک نمی اندیشند،
- قدرت برداشت و فراگیری سریع اند،
- مهم تر از همه بیشتر مثبت گرا اند و بیشتر به منافع عامه می اندیشند تا منافع شخصی،
- پرانرژی تر و متحرک تراند
بعضی نقاط منفی چون کمی تجربه ، احساسات جوانی و...موقتی است و آنها استعداد اینرا دارند که سریع بیاموزند و ناکامی خودرا بمثابه درسی برای آینده بکار گیرند.
از نسل جوان فعلی سرزمین آبایی خود ام آگاهی ندارم و نمی توانم قضاوت درست کنم مگر نظر به شرایط جنگی و نا مساعد فعلی اگر نیم صفات فوق در این جوانان موجود باشد میگویم صددرصد موافقم و برای شان موفقیت هایی بی شمار استدعا دارم.
آزاده
>>> نویسنده عزیز!
آیا شمابه راستی داکتر هستید؟وانگهی داکتر درچه علم وچه رشته یی؟داکترعلوم هستید یا داکتر طب؟آیاازتاجیکستان دکتورا گرفته اید یاازپاکستان؟ اگرواقعاًبرای دکتر شدن زحمت کشیده اید لطفاً حرمت این مرتبت شایسته را نگهدارید. به کسی توهین نکنید.واژه گان نا مانوس ومن دراوردی مثل علمالقبان را در نوشته های بعدی تان بکار نبرید.در قضاوت ها وبرداشت هایتان احساسات را دخیل نسازید.به دنیای اطراف تان بادقت کافی نگاه کنید.از حوادثی که در دور وبر ما روزانه اتفاق می افتد می توان درس های زیادی آموخت.لازم نیست هوشی به اندازه هوش انشتین داشت. درپایان می خواهم به عرض برسانم که هیچ کس این حق را به ما نداده است که دیگران را احمق وکودن خطاب کنیم.اگرکسی شمارا احمق وکودن خطاب کند حتماًخاطر مبارک تان مکدر می شود.پس چیزی را که به خود نمی پسندی به دیگران مپسند.
>>> باید به جو انان اعتماد کنیم زیرا از روز که صا لح و خالد در وزارت ها کلیدی امده امنیت خوب شده نه انتحار است و نه انفجار همین هر خوب امنیت را می اورد
سا بق خو برمک و طارق غیر از بد امنی دیگر چیزی را نه یا ورد
>>> نفس جوان بودن كدام برنري نيست بلكه جوان تحصيلكرده با علم با هنر با كسب و كمال آراسته به ديانت و اخلاق و تقوي شايسته اعتماد و رهبري است
>>> داكتر صاحب بنظرم خودت از جمله جوان هاي بيكار استي كه وظيفه ميپالي خير است صبر كن چند سال بعد تو هم پير ميشوي باز ان وقت خواهد گفتي كه جوانان كم تجربه اند باييد كار به پيرمردان سپرده شود. ما هم كه جوان بوديم ادعا ميكرديم كار به جوان ها داده شود ولي نشد و ما در جواني بيكار مانديم حالي كه پير شديم و يك وظيفه پيدا كرديم نميخواهيم كه حالا به جوانها جاي ما داده شود چون اين انصاف نيست كه در پيري هم بيكار بمانيم
>>> با تشکر از داکتر ناظر احمدی بسیار نیکو وپسندیده گپ زدید وحقیقت هم همین است.من ایمان دارم اگر در اینده وطن ما از این بلای خانمانسوز قوم گرایی وقبیله پرستی وطالبانیزم وفرصت طلبی کشور های بد خواه واستعمارگر که همه دست بدست هم داده وفقر وبیکاری واعتیاد وبسیاری از بدبختی های
دیگر را برای ما به ارمغان اورده :بدست این جوانان برومند وطنپرست مسلمان افغانستانی مانجات وازاد ورهاخواهد گردید.هرچند منکر افراد باتجربه وطنپرست ودلسوز نیستم که تعدادشان در بدنه حکومت کم وناچیز است اما اگر نجاتی در کار بود بعد از چهل سال نتیجه میداد.اشرافی گری ؛ جمع اوری زر ودالر خانه های انچنانی وسر خم کردن نزد اربابان امریکایی ووعربستانی وپاکستانی ودوشرق وغرب را جوانان ما سر بر نمی تابند.با کمال تاسف باید گفت حکومت سازی ودولت سازی وتربیه جوانان ما برای زمامداری اینده کشور تا هنوز شکل نگرفته از این حیث ضعف ش ید در کشور داریم.جوانانن نجات بخش اینده وطن ماهستند.جوانانی که به درون مرزها فکر کنند واز اجانب دوری کنند.بیست سی سال دیگر هیچکدام از این زمامداران کنونی زنده نیستند وباید فکری کرد واز هم اکنون جوانان را وارد کا وزار حکومت داری کنند ودردولت جوانگراییبشود.بازهم از محترم داکتر ناظر احمدی
>>> وتربیه جوانان ما برای زمامداری اینده کشور تا هنوز شکل نگرفته از این حیث ضعف شد ید در کشور داریم.جوانانن نجات بخش اینده وطن ماهستند.جوانانی که به درون مرزها فکر کنند واز اجانب دوری کنند.بیست سی سال دیگر هیچکدام از این زمامداران کنونی زنده نیستند وباید فکری کرد واز هم اکنون جوانان را وارد کار وزار حکومت داری کنند ودردولت جوانگرایی شود.بازهم از محترم داکتر ناظر احمدی در پرداختن به این موضوع حیاتی ومهم کشور تشکر وقدر دانی میکنم//
داکتر عبدالرب اچکزی
>>> از جوان چيزي ساخته نميشود كار بايد به اشخاص با تجربه داده شود شما ببينيد اگر جوان ها بهتر از پير ها ميبودند حالا بايد پسر حكمتيار بهتر از حكمتيار و پسر مسعود بهتر از مسعود ميبود ولي چنين نيست.
جوان ها بايد زير دست پير هاي با تجربه كار اموزي كنند و وقتي پير شدند كار را خود شان پيش ببرند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است