این روزها کافی است نگاهی گذرا به اطرافیان خود داشته باشیم تا دریابیم که تعداد زیادی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را می‌شناسیم که مدت‌ها است، جویای کار هستند و جستجوی آن‌ها نیز بی‌ثمر بوده است.

بی‌شک تعدادی از این افراد مدارک بالای تحصیلی داشته و گلایه از این دارند که چرا باید بیکار باشند، غافل از اینکه تبی که در آن می‌سوزند، همان تب مدرک‌گرایی است و امروز که می‌خواهند در محیط کسب‌ و کار حضور یابند، امکان پیاده‌سازی داده‌های صرفا تیوری که در تمام سال‌های تحصیل کسب کرده‌اند، برای‌شان وجود ندارد؛ این در حالی است که فارغ‌التحصیل دانشگاه باید کارآفرین باشند و منتظر چوکی آماده نبوده و خود با تخصصی که کسب کرده‌اند، باید برای خود و تعداد دیگری کار و شغل ایجاد کنند.

از زاویه دید کلان‌تر که به موضوع بنگریم با خیل عظیمی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در کشور مواجه می‌شویم که بدون اغراق بخش مهمی از آمار بیکاران کشور را به خود اختصاص می‌دهند و هر سال با فارغ‌التحصیل شدن افراد بیشتر، این کلاف سردرگم در غیاب یک تصمیم و برنامه اصولی، پیچیده‌تر می‌شود؛ حکومت و نهادهای آموزشی صرفا به آفزایش تعداد پذیرفته‌شدگان دانشگاهی و فارغ شدن آن‌ها دلخوش کرده‌اند؛ غافل از اینکه فارغ‌شدن افراد از دانشگاه‌ها؛ بدون اینکه متناسب با تعداد فارغ‌التحصیلان کار و شغل ایجاد شود؛ خود به یک بحران بزرگ تبدیل خواهد شد.

در کنار معضل مدرک‌گرایی و همچنین فقدان ارائه آموزش‌های مهارتی در مراکز دانشگاهی، مساله‌ی دیگری که به رقم‌خوردن شرایط کنونی دامن زده، عدم توجه دانشگاه‌ها به استقرار رشته‌هایی است که در کشور، بازار کار برای آن‌ها وجود دارد و امروز می‌بینیم دانشجویی که بعضا بدون تحقیق اصولی و فقط با انگیزه کسب مدرک از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده، هیچگونه زمینه شغلی در بازار کار برای او وجود ندارد.

محمد نسيم جعفری

>>>   انها كه كار كنند اشرفك مانند ها كجا بروند؟

>>>   در کشوری که جنگهای نیابتی استخبارات چندین کشور شدت یافته و دولت دو سره و مردم نامنسجم دارد چطور برای ۲۰۰هزار فارغ سالانه کار پیدا شود ، اول سال جاری کانکور اصلاحات اداری شروع شد ولی دخالت مافیاها کانکور را متوقف شد که دولت بدنبال فرصتی برای راه اندازی مجدد آن است که اگر کمی وضع دولت بهتر شود حتی میتواند سالانه ۱۰۰هزاز شان را جذب ادارات دولتی بسازد.
دولت در حمایت صادرات ،که منبع تولید و اشتغال شده میتواند، فوق العاده کار کرده و سایر زحمات خود را میکند ولی مردم هم کمی از قوم به ملت حرکت کنند و خواستار ثبات گردند ، سرمایه گذاری و رشد بخش خصوصی میکند و حتی بیکاری مرفوع شده میتواند.
اس پ هزاره

>>>   فهم ناقص متفكر دوم به أين مسائل قد نميدهد
برهم زدن ساختار اجتماعي به مثابه ويران كردن يك ساختمان بزرگ قديمي است كه اگر پلان و إمكانات باز سازي أن وجود نداشته باشد مشكلات چندين برابر ميكند

>>>   در اثر پیشرفت تخنیک و تکنالوژی و کمپیوتر و روبات ها و هوش مصنوعی و دیجیتال سازی تمام عرصه های کاری و پیشبرد آنها،بشمول کار های دفتر داری و غیره ،توسط هوش مصنوعی،در آینده نه چندان دور ،یعنی ظرف سی سال آینده،پنجاه فیصد شغل ها در جهان از بین میرود.
کشور های عقب مانده یی مانند افغانستان،باید خوش باشند که اقلاً دستفروشی و آهنگری و حجاری و نجاری ث غیره دارند و مشغول اند.
در آینده نه چندان دور دیگر این شغل ها وجود نخواهد داشت:
دریور-تمام موتر های سواری و بار بری خود ران خواهند شد.
دستفروشی-تمام فروشات مواد در مغازه های بزرگ بدون فروشنده،صورت میگیرد و توسط کارت بانکی و یا موبایل،پول آن پرداخت میشود.
گویندگان تلویزیون ها-هوش مصنوعی وظیفه ژورنالیزم و گویندگی را در تلویزیون ها به شکل هولو گرام پیش میبرند.
فارغان پوهنزی هنر ها- روبوت ها و هوش مصنوعی توسط پروگرام ها و چاپگر های سه بعدی،نقاشی و مجسمه سازی و غیره امور را پیش میبرند.
معمار ها-خانه ها توسط هوش مصنوعی طراحی و توسط چاپ گر های سه بعدی ساخته میشوند.
آهنگر و مسگر و حلبی ساز وغیره-تمام سامان و آلات و وسایل ضرورت مورد نیاز بشریت،در فابریکه ها،بدون کارگر ساخته خواهد شد و وظیفه کنترول فابریکه ها نیز بدوش هوس مصنوعی خواهد بود.
بانک ها و بیمه ها و دیگر شرکت های مالی- تمام امور مالی و مالیاتی و بیمه ها و شرکت های سهامی و غیره.توسط هوس مصنوعی رهبری میشود،چنانچه اگر شما طور مثال به بازار بورس نیویارک نظر بیاندازید،شاخص داو جانر در هر ثانیه،یک نرخ جداگانه را نشان میدهد که چند واحد بالا و یا پایین میرود،آیا میدانید که چطور محاسبه میشود؟
تمام سیستم های مالی و تجارتی و بانکی جهان.از طریق کمپیوتر ها و هوس مصنوعی باهم ارتباط دارند و تریلیون ها داده های مالی و بانکی و تجارتی را در ظرف یک ثانیه محاسبه میکند و از روی آن هر لحظه شاخص های بازار های بورس های جهان پیش بینی میشود.
حتی کوچکترین یک آوازه و یا خبر جعلی و یا انفجار و انتحار و غیره در یک منطقه جهان،سبب تغیر در نرخ سهام در بازار های جهانی میشود.
مثل آب و هوای زمین است.اگر یک پروانه در جنگل های آمازون برازیل پرواز میکند،بال زدن آن سبب جریان هوا میشود و این جریان هوا،سبب تغیرات آب و هوا در یک گوشه دیگر دنیا میشود.
خلاصه روزی میرسد که انسان نه منحیث تولید کننده اجناس و نه منحیث تولید کننده پروگرام های کمپیوتری و نه منحیث تولید کننده هوش مصنوعی ،وظیفه اجرا خواهد کرد.بلکه روبوت ها و هوش مصنوعی،مثلی که انسانها در اثر تولد و تناسل ،نسل خود را بوجود می آورند.اًنها نیر توسط پروگرام های خود.خود را تولید خواهند کرد.
دیگر بخش های کار زندگی بشمول طبابت و کشت و زراعت و غیره ،همه و همه اتومات خواهد شد.
تشخیص امراض توسط هوش مصنوعی،عملیات ها توسط روبات ها،کشت و رزاعت توسط تراکتور های خودران و برداشت حاصلات و پخته کردن غذا ها در رستورانت ها و فرستادن به مشتری ها،همه و همه به شکل اتومات خواهد شد.
بنأ انسان نه از نگاه فزیکی و نه هم از لحاظ فکری،توانایی مقابله با روبات ها و هوش مصنوعی را خواهد داشت،بنأ انسان حتی توانایی گریز به دیگر سیارات را نیز ندارد،زیرا یک موجود بیولوژیکی است و جسم او بدون مواد ضرورت وجود اش،در فضای کیهان نمیتواند به سفر ادامه بدهد.
بنأ در روی زمین،حد اکثر درصد و یا سه صد سال و یا کمتر و یا زیاد تر در روی زمین وجود خواهد داشت و بعداً نسل انسان پایان می یابد و طبیعت دوباره به حالت اولی خویش.یعنی زمانی که انسان وجود نداشت،یعنی یک میلیون سال قبل،بر میگردد.
و این امر برای باقیمانده موجودات زنده روی زمین خبر خوشی خواهد بود که از دست انسان نجات می یابند.
اما خبر بد برای این موجودات باقیمانده روی زمین این است که همانطوری که در طول سه و نیم ملیارد سال موجودیت حیات در روی زمین،بیشتر از صد ملیارد نوع زنده جانها بمیان آمده اند و در اثر حوادث طبیعی از بین رفته اند،این گونه های زنده جانها نیز از در اثر حوادث طبیعی رمین از بین خواهند رفت و انواع و اقسام رنده جانهای دیگر بمیان خواهند آمد و با ختم انرژی آفتاب در چهار و نیم ملیارد سال بعد و یا حتی قبل از آن ،یعنی حدود یک و یا دوملیارد سال بعد،در روی زمین دیگر حیاتی وجود نخواهد داشت،زیرا درجه حرارت زمین به صد ها درجه سانتی گراد خواهد رسید.

>>>   قابل توجه نظر دهنده هوش مصنوعي!
هوش مصنوعي فعلا در حد يك تخيل است و انچه را شما ذكر كرديد هم خيالات است تا جهان به هوش مصنوعي اشباع شود فاصله مليارد ها سال است . اينجا مردم از لشكر بيكار تحصيل يافته افغانستان انتقاد دارند شما از مليارد سال بعد خيال پردازي نموده ايد.
از طرز برداشت شما برمياييد كه داستان هاي تخيلي و فلم كارتوني رباطيك را خوش داريد ولي راه گم كرده و در اين صفحه وارد شده ايد. عوض اين كه استدلال علمي نموده راه بيرون رفت را جشتجو كنيد از فلم هاي كارتوني كه ديده ايد قصه گويي ميكنيد. ان فلم هاي كارتوني كه شما ديده ايد تا حال در هيچ گوشه دنيا بوقوع نپيوسته و فعلا انسانها كار ميكنند.

>>>   باید یک وزارت دیگر بنام ( تامین سواد )درچوکات حکومت تشکیل گردد تا این وزارت فارغان فاکولته ها وپوهنتون هارابعد از اخذ دیپلوم سواد تدریس نماید مثلا نوشتن ورقه عرض ، املا وانشا ، خواندن متن دری ، نوشتن مقاله کوتاه حداقل بیسیت سطری درمورد یک موضوع، تدریس تاریخ افغانستان اقلا از پنجاه سال قبل
ر

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است